تبیان، دستیار زندگی
در روزگاری که «کرامت انسانی» به تاراج «قومیّت» می‏رفت در آن زمان که «عبودیت» را عفریت «جهالت»، به بر هوت «شرک» رانده بود و شکوفه‏های «عاطفه»، ناشکفته در گور «نخوت» دفن می‏شدند و شعر و شراب و شهوت، متاع بازار «عکاظ» بود، آمدی؛ با دست‏هایی از بوی بهشت با
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سنگین‏ترین اندوه عالم

پیامبر اکرم

در روزگاری که «کرامت انسانی» به تاراج «قومیّت» می‏رفت در آن زمان که «عبودیت» را عفریت «جهالت»، به بر هوت «شرک» رانده بود و شکوفه‏های «عاطفه»، ناشکفته در گور «نخوت» دفن می‏شدند و شعر و شراب و شهوت، متاع بازار «عکاظ» بود، آمدی؛ با دست‏هایی از بوی بهشت

با نگاهی به وسعت عشق و تبسّمی به زیبایی محبت

و هدیه‏ای آوردی، به گران‏قدری «توحید».

و چه پُر بها بود لحظه‏های با تو بودن!

بردباری تو، مرهم زخم‏های دیرینه ما بود، کلامت، شفای دردِ نادانی ما، دست هایت سایه‏بان بی یاوری، و هستی‏ات، بهانه آفرینش ما. و امروز، یارانت تلخ‏ترین جرعه‏ها را از ظرف زمان می‏نوشند و سنگین‏ترین اندوه عالم را بر شانه‏های دل می‏کشند.

نبودنت، بینش‏های نهان شده نفاق را بر جگر سوخته خاندانت می‏نشاند.فقدان تو، فرصت فوران فتنه‏های کمین گرفته در پس پوسته‏های تظاهر است.

دردآور است که ثمر سال‏ها جَهد و جهاد تو، به ارزانی، گرفتار چنگال طمع می‏شود و وجدان‏های خفته در آغوش عافیت خواهی را، فریاد بیدارگر وارثانِ بر حق تو به انصاف و عدالت می‏خواند، امّا پاسخی جز نگاه‏های سنگین و بی اعتنا و پژواک سکوت مرگ بار بی عملی نمی‏گیرد.

باکی نیست؛ روز داوری در پیش است و پروردگارت بر مرصاد ستمگران.

گفتی، صحیفه و قلمی بیاورند تا راه و رسم هدایت را به فرمانت در آن بنگارند؛ امّا به بهای گمراهی امّت، از امر تو سرباز زدند و از وصیت بازت داشتند؛ اما برای آنان‏که ضمیرشان سرشار از عطر نبوّت است، حقیقت، آشکارترین است. چه نیازشان به صحیفه‏ای و قلمی؟!

اینان بر لوح دل نگاشته‏اند که «علی علیه‏السلام با حق است و حق با علی علیه‏السلام است.»

این باوردارانِ آگاه، به بصیرت، «شهود» کرده‏اند که «امیر»شان کیست و نشانه جانشینش چیست.

حقیقتی را که در نگاه تو آشکار بود، در آینه چشمان مرتضی به تماشا گرفته‏اند. چنین است که خنّاس شک و تردید را به ایمانشان دسترس نیست؛ به شمار اندکند، امّا به حق باوری بسیار.

درود بر تو ای پیام آور راستی، که آن‏چه شرط بلاغ بود، به جای آوردی و هرچه آزار روزگار، بر خود هموار کردی!

درود بر تو که خُلق عظیمت، مکارم اخلاق را به تمامت رساند!

زیان کارند آنان‏که بر میراث تو، بر کتاب وحی و عترت پاکت، ستم روا داشتند و فرجام نیک، از آن پرهیزکاران است.

نویسنده: امیرخوش نظر

تنظیم : بخش عترت و سیره تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.