تبیان، دستیار زندگی
یکی دیگر از مباحث در عربی بحث «حرف» است، حرف کلمه ای است که به تنهایی معنای تامّی ندارد ولی وقتی در جمله ای وارد شود معنای جمله را تکمیل می کند. ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حرف

حرف

اهداف درس:

- آشنایی با حرف و اقسام آن

- آشنایی با حروف عامل و انواع آن

- آشنایی با حروف غیرعامل و انواع آن

یکی دیگر از مباحث در عربی بحث «حرف» است،

حرف کلمه ای است که به تنهایی معنای تامّی ندارد ولی وقتی در جمله ای وارد شود معنای جمله را تکمیل می کند.

حروف بر سه قسم اند:

1) حروف مختص به اسم مانند حروف جر

 2) حروف مختص به فعل مانند حروف ناصبه و جازمه

 3) حروف مشترک میان اسم و فعل مانند حروف عطف

حروف با توجه به تأثیرشان در کلمات پس از خود به دو قسم عامل و غیرعامل تقسیم می شوند.

حروف عامل:

1) حروف جر: حرف هایی هستند که بر سر اسم درمی آیند و آخر آن را مجرور می سازند.

 مانند: «هل من ناصرٍ ینصرنی» حروف جر عبارتند از:

باء (به) / تاء (سوگند به) / کاف (مثل) / واو (سوگند به) / لام (برای) / منذ (از) / مذ (از) / خلا (جز) / ربّ (ب) / حاشا (جز) / مِن (از) / عدا (جز) / فی (در) / عن (از) / علی (بر) / حتّی (تا) / إلی (به سوی).

2) حروف ناصبه: از حرف های مختص به فعل اند که آخر فعل را منصوب می سازند.

عبارتند از:  أن (که) / لن (هرگز نه) / کی یا لکَی (تا این که) / إذن (بنابراین).

3) حروف جازمه: از حرف های مختص به فعل اند که آخر فعل را مجزوم می کنند.

 عبارتند از:  لم (نه) / لمّا (هنوز نه) / لام امر (باید) / لا یا لاء نهی (نه) / إن (اگر).

4) حروف مشبهه بالفعل: از حرف های مختص به اسم اند (که عمل آن ها در بحث مربوط به خود بررسی شده است). این حروف عبارتند از:

إنّ ( هرآینه، به درستی) / أنّ (این که) / کأنّ (گویا) / لکنّ (اما) / لیت (کاش) / لعلّ (شاید).

5) حروف شبیه به لیس: از حرف های مختص به اسم اند.

 این حروف عبارتند از: ما (نیست) / لا (نیست) / لات (نیست) / إن (نیست).

6) حروف ندا: از حرف های مختص به اسم اند.

و عبارتند از: أ / یا / أیا / آی / هیا به معنی «ای» و «وای» در واقع مصیبت و بدحالی.

7) حروف استثنا: از حرف های مختص به اسم اند.

عبارتند از: إلّا / خلا / عدا / حاشا به معنی «جز».

تمرین: به انواع حروف عامل در آیات و عبارات زیر دقت کنید:

- لمسجد أسس علی التقوی من أول یومٍ أحقّ أن تقوم فیه (توبه / 108)

علی: از حروف جر / در معنای «بر»

مِن: از حروف جر / در معنای «از»

أن: از حروف ناصبه در معنای «که»

- قل إنّما علمها عند ربّی لا یجلّیها لوقتها إلّا هو (اعراف / 187)

لام: از حروف جر در معنای «برای»

إلّا: از حروف استثنا در معنای «جز»

- و بشّر الذین آمنوا و عملوا الصّالحات بِأَنَّ لهم جنّات... (بقره / 35)

بِأ: از حروف جر در معنای «به»

أنّ: از حروف مشبهه در معنای «این که»

- ما یودّ الذین کفروا من أهل الکتاب و لا المشرکین أن ینزّل علیکم من خیر من رببکم (بقره / 105)

من: از حروف جر د رمعنای «از»

أن: از حروف ناصبه در معنای «که»

- کما بدأنا أول خلق نعیده (انبیاء / 104)

ک: از حروف جر در معنای «مثل»

- ربّنا إنّک آتیت فرعون و ملأه زینة و أموالاً فی الحیاة الدنیا، ربّنا لیضلّوک عن سبیلک (یونس / 88)

إنّ: از حروف مشبهه در معنای «به درستی»

فی: از حروف جر در معنای «در»

لام: از حروف جر در معنای «برای»

عن: از حروف جر در معنای «از»

- لن تغنی عنهم أموالهم و لا أولادهم من الله شیئاً (آل عمران / 10)

لن: از حروف ناصبه در معنای «هرگز نه»

عن: از حروف جر در معنای «از»

من: از حروف جر در معنای «از»

- و أنّک ممّن زیّن الله وجهه                     و لیس لوجه زانه الله شائن

مِن: حرف جر به معنای «از»

أنّ: حرف مشبهه به معنای «که»

لام: حرف جر به معنای «برای»

- دبداً کالفراء فوق ذراها                            حین یطوی المسامع الصّرّار

کاف: حرف جر به معنای «مثل»

- ربّما ضربةٍ بسیف صیقل                        بین بصری و طعنةٍ نجلاء

رب: حرف جر در معنای «بسا»

باء: حرف جر در معنای «به»

حروف غیرعامل:

1) حروف عطف: این حروف میان اسم و فعل مشترک بوده و عبارتند از:

و (و) / فَ (پس) / ثمّ (سپس) / حتّی (تا) / أم (یا) / أَو (یا) / لا (نه) / بل ( بلکه) / لکن (لیکن)

2) حروف جواب: از حروف مشترک میان اسم و فعل اند.

 و مشهورترین آن ها عبارتند از: نعم / بلی / إی / أَجل / جیر.

3) حروف استقبال: از حرف های مختص به فعل و عبارتند از: س (بزودی) / سوف

4) حروف استفهام: از حرف های مشترک میان فعل و اسم و عبارتند از: أ / هل (آیا)

5) حروف نفی: از حروف مختص به فعل و عبارتند از: ما / لا (نه)

6) حروف تنبیه: عبارتند از: ها / أما / ألا (هان) / دو حرف اخیر همیشه بر سر جمله می ایند.

7) حرف تعریف: و آن حرف «ال» است که در مبحث معرفه به «ال» مورد بررسی واقع شد.

8) حرف تأکید: و آن «ل» ابتداست مانند لیذهب (قطعاً می رود).

9) حرف تحقیق و تقلیل: حرف «قد» را حرف تحقیق و تقریب و تقلیل می نامند زیرا وقتی که این حرف بر سر فعل ماضی افزوده می شود معنی تحقیق و تقریب دارد و چون بر سر فعل مضارع بیاید معنی تقلیل از آن استنباط می شود.

نکته:

1) تمام حروف مبنی هستند و محلی از اعراب ندارند.

2) در تجزیه حروف ابتدا نوع آن مشخص می شود و سپس عامل و غیرعامل بودنش در نظر گرفته می شود و آن گاه چون همه حروف مبنی اند بنای آن بر یکی از حرکات سه گانه یا سکون بیان می شود.

تمرین: به انواع حروف عامل و غیرعامل در عبارات زیر دقت کنید:

- ظفیاموت زر إنَّ الحیاةَ ذمیمةٌ                  و یا نفس جِدّی إنَّ دَهرَکِ هازلُ

ی: حرف ندا در معنای «ای» / عامل

إنَّ: حرف مشبهه در معنای «به درستی» / عامل

و: حرف عطف / غیرعامل

- فهل لک أو من والدٍ لک قبلنا                      یوسِّم أولاد العشار و یفصل

هل: حرف استفهام در معنای «آیا» / غیرعامل

أو: حرف عطف / غیرعامل

مِن: حرف جر در معنای «از» / عامل

لام: حرف جر در معنای «برای» / عامل

ال: حرف تعریف / غیرعامل

- ألا یا اسلمی یا دارمیّ علی البِلی            و لا زال منهّلاً بجر عائک القَطرُ

ألا: حرف تنبیه به معنای «هان» / غیرعامل

یا: حرف ندا / عامل

علی: حرف جر به معنای «بر» / عامل

لا: حرف نفی / غیرعامل

باء: حرف جر / عامل

- یا لیلة لستُ أنسی طیبها أبداً                 کأنّ کلّ سرورٍ حاضِرٌ فیها

یا: حرف ندا / عامل

کأنّ: حرف مشبهه / عامل

فی: حرف جر / عامل

- یغلی العالم فی هذه الأیام و یفور، و أخشی أن سیعقب الغلیان و الفوران انفجار قطیع و دمار مائل. و أنا إذا أقول «العالم» أغنی عالم الإنسان لا اکثر، أما السّماء بآزالها و آبادها و معالمها و أما الأرض بجمادها و نباتها و مادون الإنسان من حیوانها فهذه کلها لا غلیان فیها و لا فوران و قد یکون لها أجل محتوم.

فی: حرف جر / عامل                                           باء: حرف جر / عامل                         لام: حرف جر / عامل

واو: حرف عطف / غیرعامل                                 من: حرف جر / عامل

س: حرف استقبال / غیرعامل                             لا: حرف نفی / غیرعامل

أن: حرف ناصبه در معنای «که» / عامل            قد: حرف تحقیق / غیرعامل

مرکزیادگیری سایت تبیان - تهیه: فاطمه شیرزاده

تنظیم: سمیرا بادامستانی