تبیان، دستیار زندگی
احسان كرمی در حالی كه 4 سال بیشتر نیست كه همكاری خود را با رادیو آغاز كرده اما پخته تر از این حرف هاست
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رادیو دوست همیشه همراه

رادیو دوست همیشه همراه


احسان كرمی در حالی كه 4 سال بیشتر نیست كه همكاری خود را با رادیو آغاز كرده اما پخته تر از این حرف هاست تا آنجا كه در طی این 4 سال توانسته سبك و سیاق اجرا و طرفداران خود را پیدا كند . او در طی این 4 سال 2 بار به عنوان مجری برتر جشنواره بین المللی رادیو موفق به دریافت تندیس جشنواره شد !


آقای کرمی شما گویندگی رو از کی آغاز کردید؟

گویندگی رو به شکل رسمی من از سال 86 آغاز کردم. اردیبهشت ماه در رادیو تهران و استودیو صدای شهر.

آیا شما هم بعد از موفقیت در آزمون ورودی وارد رادیو و استودیو صدای شهر شدید؟

بله من هم تست دادم... اون موقع استودیو صدای شهر کمتر از یک سال بود که افتتاح شده بود و جذب نیرو می کرد. از طریق آقای صادق عبداللهی با خبر شدم و آزمونم رو هم خانم پریچهر بهروان از من گرفتند.

علاقه داشتید کلاً به کار گویندگی؟

خیلی زیاد ، من از بچگی شیفته رادیو بودم و همیشه دلم می خواست که رادیو رو امتحان کنم.

با سایر کرمی های در رادیو نسبتی ندارید؟

نه ،هیچ نسبتی ندارم.

دوره آموزشی خاصی هم گذروندید؟

من یک دوره آموزشی فن بیان رو پیش میکائیل شهرستانی گذروندم که بسیار ازشون آموختم.

آقای کرمی به نظر شما رادیو یعنی چی؟

رادیو یعنی دوست. رادیو واقعاً دوست همیشه همراه است. خدا رو شکر با اومدن تکنولوژی رادیو نفع هم برد؛ اگرچه ضرر کرد ولی همینکه امروزه با گوشی های تلفن همراه، از طریق اینترنت و... عاملی شده که شما بتونید به رادیو وصل بشید از این جهت باعث ارتقاء رادیو هم شده.

کرمی :اون چیزی که برنامه زنده رو جذاب می کنه بداهه پردازیه. یعنی اگه نتونی بداهه پردازی انجام بدی فرصت های طلایی رو یکی پس از دیگری در اجرا از دست می دی.

شما در برنامه مکث 95 ، جمعه ایرانی یا خیلی دیگه از برنامه هایی که در رادیو اجرا کردید بسیار پر انرژی هستید. این انرژی از کجا میاد؟

انرژی ای که من دارم فکر کنم از چند جا بیاد. یکیش رو می تونم واقعاً بگم که میکروفون رادیوست که اصولاً این انرژی رو به آدم می ده. من به انرژی ای که از طریق میکروفون رادیو به گوینده رادیو منتقل می شه اعتقاد دارم، به خصوص میکروفون رادیویی که ما اونجا هستیم یعنی میدان ارگ. اینجا به خاطر قدیمی بودنش که پر از خاطره است ، میکروفونش یه نیروی جادویی داره. بعدیش رو می تونم بگم که خود مخاطبان رادیو خصوصاً برنامه هایی که شما اشاره  کردید مثل همین مکث 95 و... هستند. عامل بعدیش اینه که دست شما نسبت به تلویزیون باز تره.  و خب نوع برنامه هم خودش می تونه یه دلیل باشه. به هر حال برنامه های مکث 95 ، جمعه ایرانی و اینها یک برنامه مفرح هست و به طبع خود قالب برنامه این انرژی رو به من گوینده می ده. همکارانم هم در برنامه ها این انرژی رو به من می دن. من در مکث 95 ، همکارم سرکار خانم عبدحق که من ازشون در این برنامه خیلی چیزها یاد گرفتم به منی که باهاشون همکارم بسیار ازشون اجرای زیباشون انرژی می گیرم.

ولی از بین همه این عواملی که گفتم مهمترین عاملش خود مردم هستند.

چرا انقدر احسان کرمی در رادیو با احسان کرمی تلویزیون فرق داره؟

چون من اصولاً تفاوت قائلم بین اجرای تلویزیونی با اجرای رادیویی. من اجرای های سنگین یا از جنس تلویزیون رو در رادیو هم داشتم، برنامه های مناسبتی یا برنامه ای مثل تهران در شب یا جام ارگ و... . ولی من وقتی به رادیو رفتم با خودم گفتم اگه قراره من آدم تکراری ای نباشم دیدم بهتره من نوع اجرام رو متفاوت بکنم. این کاری بود که تا به حال کسی نکرده بود؛ یعنی همه همونی هستن که همیشه هستن.

پس الان با این تفاسیر خودتون بیشتر کدومش رو دوست دارید ، اجرای در رادیو تون رو یا در تلویزیونتون رو؟

من خودم هر دو رو. چون هر دوی اینها یک بخشی از شخصیت منه. من می تونم بگم یه بخش اعظمی از وجود من اون چیزیه که در تلویزیون هستم. ولی در کنارش من یه آدم فوق العاده شوخ طبع هستم. من خودم طنز رو خیلی دوست دارم. چون در خانواده ای بزرگ شدم که پدر من خیلی خوب به من یاد داد که طنز و شوخی چه خط قرمزی داره ، چارچوبش رو خیلی خوب برای من مشخص کردند.

مردم چطور؟

مردم احتمالاً اجرای من در رادیو رو بیشتر دوست دارند.

خب این تفاوت اجراتون در رادیو و تلویزیون آیا باعث این نشده که خیلی ها نتونن بفهمن این احسان کرمی شوخ در رادیو همون احسان کرمی جدی در تلویزیونه؟

چرا. من در همین تصویر زندگی کارشناس هایی داشتیم که میومدن می گفتن که ما دیروز عصر رادیو گوش دادیم یکی بود اجرا می کرد اسمش احسان کرمی بود، با شما نسبتی داره؟ بعد که می گفتم خودمم باورشون نمی شد.

چقدر با حضور رادیویی ها در تلویزیون موافقید؟

به نظر من بهتره که یک کمیته ای از بزرگان این عرصه مثل آقای شهیدی فر، مثل خانم صادقیان ، مثل خانم بهروان و... باشه که آنها تشخیص بدن آیا این گوینده می تواند همزمان در تلویزیون باشد یا که خیر. آیا حضورش تصور ذهنی شنونده رو از اون گوینده بهم نمی ریزه؟ این که بگیم همه یا هیچ کس درست نیست. اینکه گویندگان بین حضورشون در رادیو و تلویزیون فرق بذارن چه فرقی داره.

ترجیح می دم بخاطر پیشرفت در کار اجرام مطالعه داشته باشم و وقتم رو به جای شنیدن رادیو به مطالعه اختصاص بدم.

نظرتون در مورد برنامه رادیو7 چیه؟

رادیو7 قدم بسیار مثبتی بود برای رادیو. خیلی کمک کرد برای رادیو.

کار بازیگری هم شما کردید؟

من در حال حاضر مشغول تمرین یه تئاتری هستم برای جشنواره تئاتر فجر که این خبر رو هم برای اولین بار دارم می گم. من از تئاتر خیلی آموختم. تئاتر برای من خیلی جدی است. که من تقریباً هفته ای یک بار یک تئاتر رو می بینم.

آقای کرمی ، چقدر بداهه پردازی در یک اجرای رادیویی مهمه؟

بی نهایت. من فکر می کنم اون چیزی که برنامه زنده رو که شما با مردم سروکار دارید رو جذاب می کنه بداهه پردازیه. یعنی اگه نتونی بداهه پردازی انجام بدی فرصت های طلایی رو یکی پس از دیگری در اجرا از دست می دی.

ارتباط شما با شنونده هاتون چقدره؟

زیاد. من شماره تلفنم رو خیلی از شنونده هام دارن. به من پیامک می زنن. در فضای مجازی باهاشون در ارتباطم و صحبت می کنم.

آقای کرمی ، بیشترین ساعتی که در طول 24 ساعت شما اجرا کردید چقدر بوده؟

بارها پیش آمده که در طی 24 ساعت من بارها روی آنتن باشم. مثلاً یادمه زمان جشنواره فیلم فجر بود. من پنج شنبه صبحش جام ارگ رو ساعت 9 تا 11:30 صبح اجرا کردم بعد حدودای ساعت 3- 4 عصر رفتم برج میلاد واسه اجرای زنده ویژه برنامه جشنواره فیلم فجر. بعد از اونجا رفتم استودیو صدای شهر واسه اجرای برنامه پنج شنبه صد در صد ساعت 7 تا 8:30 شب . یعنی در طول یک پنج شنبه من 3 تا برنامه مختلف رو اجرا داشتم.

تکیه کلامتون چیه؟

تا به حال بهش دقت نکردم، نمی دونم.

خودتون چقدر شنونده رادیو هستید؟چه برنامه هایی؟

قبل از اینکه بیام رادیو خیلی خیلی زیاد. به حدی که می دونستم هر کدوم از شبکه های رادیویی در هر ساعتی چه برنامه ای دارد. ولی بعدش که اومدم رادیو شاید در روز 1 ساعت رادیو گوش بدم. من برنامه های فاطمه صداقتی رو می شنوم. خیلی هم از ایشون چیز یاد گرفتم. الان کلاس جوانی رو از رادیو جوان می شنوم. رادیو تهران برنامه های مختلف رو گوش می کنم. خانه آبی و... . رادیو پیام رو گوش می کنم و...

وقتی تپق می زنم سعی می کنم بعدش با شوخی و خنده رفعش کنم. یعنی پررنگش می کنم و سعی می کنم  به مردم بفهمونم چقدر تپق بدی زدم. چون باید با مردم صادق بود

چرا اغلب رادیویی ها که میان رادیو دیگه مثل قبلش خودشون شنونده رادیو نیستن؟

چون براشون قضیه جدی تر میشه. من الان ترجیح می دم بخاطر پیشرفت در کار اجرام مطالعه داشته باشم و وقتم رو به جای شنیدن رادیو به مطالعه اختصاص بدم.

نویسندگی هم کردید؟

بله الان نویسندگی هم می کنم در تهران در شب چهارشنبه شب ها.

رادیو پیام نیستید؟

چرا قراره از شنبه صبح 6 تا 10 من اجرای پیام رو به عهده بگیرم.

بهترین و خاطره انگیزترین برنامه ای که اجرا کردید چی بوده؟

من نقره تلویزیون رو خودم شخصاً خیلی دوستش داشتم که مردم من رو بیشتر با این برنامه شناختن. و الان هم مکث 95. رادیو 7 رو هم واقعاً دوست دارم. همینطور جمعه ایرانی رو دوست داشتم.

شما دلیل این پیشرفت خیره کننده تون رو چی می بینید؟

درسته که من تجربه ام شاید 3-4 سال بیشتر نباشه اما از بچگی من تمرین می کردم. رادیو جایی است که شما باید مدام تمرین کنی. من در بچگی خودم رو گوینده رادیو فرض می کردم و در مورد مسائل روز با خودم مصاحبه می کردم. و انقدر رادیو گوش داده بودم که هیچکدام از موقعیت ها در رادیو برای من ناشناخته نبود.

جایزه جشنواره رادیو برای رادیویی ها خیلی مهم است؟

بله خب خیلی مهمه که کی جایزه می گیره. یه جورایی حکم سیمرغ بلورین رو داره واسه ما رادیویی ها.

تپق حق گوینده است؟ خودتون وقتی تپق می زنید چجوری سعی می کنید رفعش کنید؟

بله تپق حق گوینده است. من وقتی تپق می زنم سعی می کنم بعدش با شوخی و خنده رفعش کنم. یعنی پررنگش می کنم و سعی می کنم  به مردم بفهمونم چقدر تپق بدی زدم. چون باید با مردم صادق بود. مسعود فروتن به من یاد داد که وقتی اشتباهی کردی به مردم بگو که اشتباه کردم، بالاخره همه اشتباه می کنن.

آخر کار گویندگی کجاست؟

آخر کار گویندگی رو هنوز هیچکس بهش نرسیده. برای این کار آخری وجود نداره. هر کسی آمده و یه افق جدیدی در این راه باز کرده واسه همین آخر ثابتی رو نداره.

بخش سینما وتلویزیون تبیان


سینا هنر بخش