تبیان، دستیار زندگی
بجز در كتاب لهوف ... در هیچ كتاب دیگری چنین چیزی نیست. موضوع‏ تجدید عزای اهل بیت نیست، موضوع آمدن اهل بیت به كربلا نیست، اصلا راه شام از كربلا نیست، راه شام به مدینه از همان شام جدا می‏شود
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اربعین، روز الحاق سرهای شهدا

درنگی در نقد اربعین شهید مطهری(ره)


استاد شهید مطهری (ره) در کتاب حماسه حسینی به مناسبت بحث از تحریفات عاشورا اشاره ای به اربعین حسینی می کند و در آورده است که جابر اولین زائر امام حسین علیه‏السلام بوده است و اربعین‏ هم جز موضوع زیارت قبر امام حسین علیه‏السلام هیچ چیز دیگری ندارد.


اربعین حسین (ع)

اندیشمند بزرگ عالم اسلام حضرت استاد شهید مطهری (ره) در کتاب حماسه حسینی خود که سلسله سخنرانی های تحلیلی ایشان درباره قیام امام حسین علیه السلام است به مناسبت بحث از تحریفات عاشورا اشاره ای به اربعین حسینی می کند؛ آنگاه با حمله تندی به این قضیه آن را جعلی دانسته و به کلی منکر آن می شود:

«من نمونه‏هایی از بعضی تحریفهایی كه در لفظ ظاهر ، یعنی در شكل قضیه بوجود آورده‏اند و چیزهایی كه نسبت داده‏اند را ذكر ‏كنم. مطلب آنقدر زیاد است كه قابل بیان كردن نیست ، آنقدر زیاد است كه اگر بخواهیم‏ روضه‏های دروغی را كه می‏خوانند جمع آوری كنیم شاید چند جلد كتاب پانصد صفحه‏ای بشود ... حالا، من بطور نمونه تحریفاتی را بیان می‏كنم كه بعضی از اینها مربوط به قایع قبل از عاشورا ، بعضی مربوط به وقایع بین راه، بعضی مربوط به ایام اقامت در ماه محرم، بعضی مربوط به ایام اسارت و بعضی هم مربوط به ایام بعد از قضایای كربلا ، و اغلب مربوط به روز عاشورا است.»

آنگاه در مقام ذکر نمونه ها اشاره ای هم به جریان اربعین می کند و می فرماید:

«نمونه دیگر[ی که تحریف و جعل کردند]، اربعین است. اربعین كه می‏رسد ، همه ، این روضه را می‏خوانند و مردم هم خیال می‏كنند این طور است كه اسراء از شام به كربلا آمدند و در آنجا با جابر ملاقات كردند و امام زین العابدین هم با جابر ملاقات كرد . در صورتی كه بجز در كتاب لهوف كه آن هم نویسنده‏اش یعنی‏ سید بن طاووس در كتابهای دیگرش آن را تكذیب كرده و لااقل تایید نكرده‏ است ، در هیچ كتاب دیگری چنین چیزی نیست و هیچ دلیل عقلی هم این را تایید نمی‏كند ، ولی مگر می‏شود این قضایائی را كه هر سال گفته می‏شود از مردم گرفت؟! جابر اولین زائر امام حسین علیه‏السلام بوده است و اربعین‏ هم جز موضوع زیارت قبر امام حسین علیه‏السلام هیچ چیز دیگری ندارد . موضوع‏ تجدید عزای اهل بیت نیست ، موضوع آمدن اهل بیت به كربلا نیست ، اصلا راه شام از كربلا نیست ، راه شام به مدینه ، از همان شام جدا می‏شود.»  (حماسه حسینی ج1ص18-30)

بجز در كتاب لهوف در هیچ كتاب دیگری چنین چیزی نیست. موضوع‏ تجدید عزای اهل بیت نیست، موضوع آمدن اهل بیت به كربلا نیست، اصلا راه شام از كربلا نیست، راه شام به مدینه از همان شام جدا می‏شود

چند نکته در مورد فرمایشات استاد شهید

1. در اینکه برخی با اغراض جاهلانه یا مغرضانه داستان هایی بافتند و بر پیکر این حرکت بزرگ اسلامی چسباندند حرفی نیست. اما برای انکار و جعلی خواندن قضیه ای که بین مردم و علمای جامعه اسلامی از شهرت بالایی برخوردار است نیاز به ارائه ادله و شواهد قدرتمندی است که بتواند بر شهرت حاکم غلبه کند.

به نظر می رسد ادله ای که شما در خصوص اربعین اقامه کرده اید از آن قدرت لازم برخوردار نیست. لذا می بینیم بعد از گذشت حدود چهل سال از فرمایش شما هنوز نتوانسته است مورد پذیرش جدی جامعه (عالم و عامی) قرار بگیرد. جامعه ای که برای شما و نظرات شما ارزش فوق العاده ای قائل است و به آن اهمیت می دهد.

2. اینکه فرمودید: «سید بن طاووس هم در كتابهای دیگرش آن را تكذیب كرده و لااقل تایید نكرده‏ است.» به چه معناست؟ تکذیب کردن غیر از تایید نکردن است. اگر نویسنده ای بخشی از مطالب خود را تکذیب کند صد البته دلیل بر ابطال آن مطلب در نظر خود اوست. اما اگر در جای دیگری تاییدیه ای برای آن ننوشت که دلیل بر ابطال آن نیست.

پس عدم تایید دلیل بر بطلان نیست و آن تکذیب را هم که ما نیافتیم و از لحن خود شما هم می توان یافت که شما هم به آن دست نیافتید. پس نمی توان پذیرفت که خود سید بن طاووس هم این قضیه را قبول ندارد.

3. فرمودید: « [این جریان آمدن اسراء در روز اربعین به کربلا] بجز در كتاب لهوف ... در هیچ كتاب دیگری چنین چیزی نیست. موضوع‏ تجدید عزای اهل بیت نیست، موضوع آمدن اهل بیت به كربلا نیست، اصلا راه شام از كربلا نیست، راه شام به مدینه از همان شام جدا می‏شود.»

اربعین حسین (ع)

با مراجعه به برخی کتب روایی مشاهده می شود کاروان اهل بیت که از شام خارج شدند در راه رسیدن به مدینه از کربلا گذشتند و در آنجا امام سجاد علیه السلام رأس مطهر را به بدن شریف ملحق کردند.

شیخ صدوق(ره) در کتاب امالی مجلس 31 حدیث 4 و علامه مجلسی (ره) در بحارالانوار جلد 45 ص 140 و محمد بن حسن فتّال نیشابوری در روضةالواعظین ج 1 ص 191 با عبارت « إِلَى أَنْ خَرَجَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ بِالنِّسْوَةِ وَ رَدَّ رَأْسَ الْحُسَیْنِ ع إِلَى كَرْبَلَاءَ» به این جریان اشاره کرده اند که علی بن حسین علیه السلام همراه زنان (از شام) خارج شد و سر حسین علیه‌السلام را به کربلا باز گرداند.

به این جمع می توان سید مرتضی (رسائل الشریف المرتضى3/130) و ابن نمای حلی (مثیرالاحزان ص 85) را نیز اضافه کرد.

هر چند در این روایات سخنی از تجدید عزای اهل بیت نیست اما می توان تصور کرد که به طور حتم این قضیه ورود به کربلا و به خصوص مراسم الحاق سر مطهر اباعبدالله علیه السلام به پیکر شریفش همرا بوده است با شیون و عزاداری خاندان اهل بیت علیهم السلام.

جریان رسیدن کاروان اهل بیت علیهم السلام به کربلا در اربعین همان سال امریست که می توان با استناد به شواهد روایی آن را پذیرفت و یا حداقل به وقوع چنین رخدادی گمان قوی داشت. و اگر کسی مدعی جدی این قضیه است نیازمند ادله قدرتمندی است که بتواند ضمن ابطال ادله موجود بر شهرت این خبر نیز چیره شود.

4. اما اینکه این الحاق در چه روزی بوده است را می توان از اسناد دیگر ثابت کرد که دقیقا چهل روز پس از عاشورا این ورود به کربلا و الحاق سر مطهر اتفاق افتاده است.

ابن شهر آشوب از قول شیخ طوسی نقل کرده است که به همین سبب (ملحق کردن سر امام به بدن و دفن آن) زیارت اربعین توصیه شده است. (مناقب آل ابی‌طالب4/85)

علامه مجلسی، یکی از وجه‌های استحباب زیارت امام حسین علیه‌السلام در روز اربعین را الحاق سرهای مقدس به اجساد توسط علی بن حسین علیهما‌السلام بیان کرده است. (بحارالانوار98/334)

ابوریحان بیرونی می‌نویسد: « و فی العشرین ردّ راس الحسین علیه‌السلام الی مجثمه حتی دفن مع جثته»؛ در روز بیستم (صفر)، سر حسین علیه‌السلام به بدنش ملحق و با آن دفن گردید. (الاثار الباقیه عن القرون الخالیه/ 331)

5. اما در باره اینکه فرمودید: « هیچ دلیل عقلی هم این را تایید نمی‏كند» عرض می شود:

مهم این است که هر ادعایی دلیل داشته باشد خواه عقلی و خواه نقلی. لازم نیست که هر قضیه ای دلیل عقلی هم داشته باشد. اساسا برخی قضایا به دلیل فراتر از عقل بودنشان نمی توانند دلیل عقلی داشته باشند مانند خبرهایی که در مورد کیفیت برزخ و قیامت به دست ما رسیده است. برای هیچکدام از اینها نمی توان دلیل عقلی اقامه کرد. از این رو به دلایل نقلی بسنده می شود. در مساله اربعین هم چنان که ملاحظه کردید ادله فراوان نقلی به کمک می آید و آن را ثابت می کند.

اما اگر مراد شما عقل ستیز بودن این واقعه است سوال ما از شما این است که این جریان با کدام برهان و یا مسلمات عقلی در ستیز است و سر سازگاری ندارد؟

خلاصه بحث:

جریان رسیدن کاروان اهل بیت علیهم السلام به کربلا در اربعین همان سال امریست که می توان با استناد به شواهد روایی آن را پذیرفت و یا حداقل به وقوع چنین رخدادی گمان قوی داشت. و اگر کسی مدعی جدی این قضیه است نیازمند ادله قدرتمندی است که بتواند ضمن ابطال ادله موجود بر شهرت این خبر نیز چیره شود. 

ضمن دعا برای علو درجات شهید مطهری از خداوند متعال خواستاریم تا ما را مشمول دعا و شفاعت آن عالم شهید بگرداند.

امید پیشگر

بخش عترت و سیره تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.