تبیان، دستیار زندگی
طراحان پوستر جشنواره‌های فجر از كارشان گفتند و نگفتند یك گرافیست صاحب نام و سابقه‌دار ایرانی كه ترجیح داد نام او در این گزارش ذكر نشود، درباره‌ی پوستر جشنواره‌های فیلم، تئاتر و موسیقی، با اشاره به این‌كه حاكم بودن موتیف‌های ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گرافیست‌ها درباره‌ی پوستر جشنواره های فجر گفتند

طراحان پوستر جشنواره‌های فجر از كارشان گفتند و نگفتند


یك گرافیست صاحب نام و سابقه‌دار ایرانی كه ترجیح داد نام او در این گزارش ذكر نشود، درباره‌ی پوستر جشنواره‌های فیلم، تئاتر و موسیقی، با اشاره به این‌كه حاكم بودن موتیف‌های ایرانی را در پوستر جشنواره‌های موسیقی و فیلم نیرومند می‌بیند، می‌گوید كه ممكن است مشتری خواسته باشد؛ اما به هر حال، پوسترهای بی‌روح بی‌خاصیتی هستند.

به‌زعم وی، كار ابراهیم حقیقتی در پوستر فیلم، كاری است كه با مهارت انجام شده و ملاحظه‌ی بیشتری دارد، اما كار سیامك احصایی در پوستر تئاتر، نه صورت ظاهری خوبی دارد، نه ایده خوبی؛ كار مغشوشی است كه اگر تیتر آن نباشد، نمی‌تواند حدس زد درباره‌ی چیست. اما پوستر موسیقی از لحاظ ایده بهتر از همه‌شان است. دست كم ایده موسیقی را واضح می‌بینیم، اما متاسفانه طراح این اثر نیز خواسته است موتیف‌های ایرانی اضافه كند، نسبت‌هایش نسبت‌های خوبی نیستند، اجرا ناآگاه، بی ملاحظه و گیج است.

وی گمان می‌كند كه در پوستر فیلم فجر، جای ایده خالی است. می‌تواند درباره فرش ایران باشد‏، هوای پاك یا میراث فرهنگی باشد و اگر آرم سیمرغ را برداریم، به سینما هیچ ربطی ندارد و این اشكالی اساسی است. جذابیت هم مهم‌ترین ویژگی اصلی پوستر است، اما هیچ‌كدام این‌گونه نیست.

او به پوستر تئاتر اشاره دارد كه به گفته وی خواسته خلاصه گویی كند؛ اما فكری ندارد، بدون جذابیت بسیار بی‌ملاحظه است.

این گرافیست و طراح باسابقه‌ی ایرانی تاكید دارد كه یكی از بنیادی‌ترین نكاتی كه در گرافیك ما غایب است، ایده است. همان چیزی كه سمبل، فكری پیام را به مخاطب القا كند، ممكن است تكنیك و خلاقیت در نوع رنگ‌ها كمك كنند تا كار بهتر و جذاب‌تر باشد.

ساعد مشكی - طراح گرافیست - هم در این‌باره می‌گوید، از دیدن پوستر‌های جشنواره لذت نبرده‏ است؛ چراكه كارهای درخشانی نبوده‌اند و در حد كارهای عادی ارایه شده‌اند.

به گمان او، این امكان و شانس كمتر نصیب فرد می‌شود كه پوستر مهم‌ترین اتفاق سینمایی كشور را طراحی كند.

او به صراحت می‌گوید كه پوستر تئاتر خیلی ‌خیلی بد بود، موسیقی هم همین‌طور و به موضوع هیچ ربطی نداشته است و از طراح پوستر سینما هم توقع بیش از این می‌رفت؛ بخصوص كه وی همیشه منتقد نسل ما و نسل پس از ما به‌خاطر پوسترها و كارهای‌مان بوده است.

سردبیر نشریه گرافیكی نشان معتقد است: اصلا لزومی ندارد نشانه‌ها را به‌صورات مستقیم به‌كار برد؛ وقتی درباره‌ی یك اتفاق فرهنگی صحبت می‌شود، جا دارد طراح اتفاقا از خود مایه بگذارد و حس شخصی‌اش را منتقل كند. نمونه می‌آورد كه دلیلی برای آن‌كه حتما در پوستر نمایشگاه كتاب گنجانده شود، نیست. نمایشگاه كتاب یك اتفاق فرهنگی است و اتفاقا با اصلی‌ترین بخش تفكر بشری كه دانش و خرد اوست، مرتبط است. كاغذ و حروف بهانه‌ای برای انتقال دانش است. شكل فیزیكی كتاب را كتاب نمی‌كند، بنابراین نیاز نیست كه از خود كتاب استفاده كنیم. او به فریم‌های فیلم اشاره دارد و می‌گوید كه این‌ها متعلق به زمانی است كه طراح زمان كمی دارد و فرصت ندارد به ایده درخشانی برسد؛ اما دیده‌ایم با همین سوراخ‌های فریم فیلم كارهای فوق‌العاده‌ای شده كه ایده آن اصلا تكراری نیست.

مشكی، ایده تكراری، ناقص و ناتوانی را مشكل پوسترهای امسال جشنواره‌های فجر در سه بخش موسیقی، فیلم و تئاتر می‌داند و می‌گوید، همین است كه وقتی بالای پوستر می‌نوشتیم نمایشگاه فرش ایران، باز هم تغییر نمی‌كرد. وقتی ایده ناقص است و توانایی زیادی ندارد، این اتفاق پیش می‌آید و ناتوانی ایده عیان می‌شود.

وی همچنین با یادآوری اینكه ممكن است سفارش‌دهنده بگوید می‌خواهد از المان‌های اسلامی استفاده شود، تاكید دارد كه ساده‌ترین كار این است كه از نقش قالی گل و مرغ و یا گل و بته استفاده كنیم؛ آن‌هم در پلان بسیار واضح در اصلی‌ترین مقطع كار.

او معتقد است بد نیست كه وقتی جشنواره‌ای یك پوستر اصلی دارد و بخش‌های جنبی‏، طراح به یونیفورم كار توجه برقرار باشد. پوسترها به هم مربوط و معلوم باشد یك اتفاق در یك‌سال رخ داده است.

ابراهیم حقیقی گرافیست شناخته شده‌ای است كه طراحی 13 پوستر جشنواره بین المللی فیلم فجر را در كارنامه حرفه‌یی خود ثبت كرده است.

معتقد است: وقتی یك نفر یك كاری می‌كند كه نباید بپرسیم چرا این كار را كردی. بلكه می‌توان او را نقد كرد.

اما بیشتر گرافیست‌های سرشناس و نامی كشور كه عموما از دوستان نزدیك وی نیز به‌شمار می‌روند، به دلایل گوناگون حاضر به اظهار نظر در این‌باره نیستند. برخی به خاطر نوع مسوولیت‌شان سكوت می‌كنند و برخی به‌خاطر دوستی و ارتباط‌های نزدیكشان، از صحبت در این‌باره طفره می‌روند و در عین حال اذعان دارند كه آثار ارایه‌شده به عنوان پوسترهای سه جشنواره‌ی موسیقی، فیلم و تئاتر، آنقدر قابل توجه نبوده‌اند كه بتوان نقد كارشناسانه‌ای بر آن‌ها داشت.

آنچه در پی می‌آید، حاصل پرسش‌های كوتاه خبرنگار ایسنا با این طراح گرافیست است:

...

- دوستان گرافیست شما اكراه داشتند درباره این كارتان حرفی بزنند.

حقیقی: قصه این‌گونه است؛ یك عده می‌ترسند یا تعارف می‌كنند.

- نكات و انتقاداتی مطرح است، به زعم كارشناسان، كار ایده ندارد و اگر سیمرغ را برداریم، مشخص نمی‌شود كه پوستر فرش ایرانی است، هوای پاك یا فستیوال فجر.

حقیقی: ‌بله، اگر یكسری المان را از هر پوستری برداریم، معلوم است كه گویا نخواهد بود. آرم جشنواره و فریم فیلم می‌گوید پوستر فیلم فجر است، تئاتر هم نیست. معلوم است اگر از جلو اسم من هم آقا را برداریم، ممكن است تشخیص ندهند زن است یا مرد؛ این پوستر هم لغت تصویری است.

- این كار چگونه سفارش داده شد؟

حقیقی: اگر بخواهید درباره‌ی سفارش حرف بزنم، كه چگونه داده و اصلاح می‌شود، صحبت‌های درازی است كه نیازی به آن نمی‌بینیم.

- این همان پوستری است كه از شما خواستند؟

حقیقی: حدود یك ماه طول كشید؛ با حدود 16 – 15 اتود پوستر به این جا رسید.

- پوستر ایده‌آل شما هست؟

حقیقی: پوستر ایده‌آل من نیست. اصلاً ادعا نمی‌كنم به طرح ایده‌آلم رسیده‌ام، یا نه. اما از میان تمام طرح‌هایی كه زدم، این پوستر انتخاب شد.

- سفارش‌دهنده قطعا المان‌هایی را در نظر می‌گرفت كه محدودیت‌هایی را برای طراح پیش می‌آورد.

حقیقی: معمولا همیشه این‌گونه است.

- البته گرافیست‌ها به‌خاطر نوع كارشان در تعامل با سفارش دهنده قرار می‌گیرند، عادت دارند، حرفه را در خدمت سفارش قرار می‌دهند تا خروجی مطلوب داشته باشد.

حقیقی: لزوما نه مطلوب؛ مطلوب زمان و موقعیت و خاص زمانی؛ ممكن است مطلوب هر دو طرف هم نباشد. فرصت زمانی محدودی هم داریم. از هر طرف، سفارش‌دهنده و گیرنده به جایی می‌رسند كه بسنده می‌كنند.

- چه زمانی سفارش داده شد؟

حقیقی: یك ماه زودتر از آن‌كه چاپ شود، حدود آذر و دی؛ به انجمن گرافیك هم ارتباطی نداشت، به شخص من سفارش داده شد.

- تا پیش از این شما 12 پوستر فیلم فجر را طراحی كرده‌اید، تفاوت آن سفارش‌ها با این سفارش چه بود؟

حقیقی: ترجیح می‌دهم شما نقد بكنید.

- اما سفارش به شما داده شده است؟

حقیقی: نوع سفارش یكی بوده، دفعات قبل‌تر فرصت بیشتری داشتیم. دست كم فرصت سه ماهه؛ اما نمی‌دانم چرا در حقیقت همیشه این اتفاق می‌افتد كه دیر برنامه‌ریزی می‌شود.

-: عنصر جذابیت، اصلی ترین ویژگی پوستر است. كارشناسان، این پوستر‌ها – سه جشنوراه‌ی موسیقی، تئاتر و فیلم - را بی روح و بی‌خاصیت می‌خوانند.

حقیقی: دفاعی ندارم، هر كسی نظری دارد و احتمال دارد نظرشان حقانیت داشته باشد، اما منتج آن چیزی است كه به دیوار می‌ماند.

ایرج اسماعیل پور قوچانی را جماعت اداره‌ی موسیقی و مطبوعات بیشتر به‌نام قوچانی می‌شناسند. طراح پوستر موسیقی فجر بوده و به زعم خودش، شیوه نگاه متفاوتی ارایه داده است.

قوچانی كارشناس ارشد مردم شناسی است كه شیوه‌ی اجرای طراحی پوسترش را به نام "پاپ قومی" می‌خواند و معتقد است كه پخش شدن آن از یك تریبون رسمی ممكن است برای مردم پس زنی هم داشته باشد. تاكید دارد كه هدفش از بین بردن نوعی تفاوت زیبا شناختی بوده است؛ روشی كه پوسترهای دولتی را از یكنواختی كه درگیر آن بوده‌اند خارج می‌كند. می‌گوید 25 سال است درگیر پوستر‌های دولتی بوده‌ایم، نشانه‌ها تنها حالت تلفیقی دارند، ارتباط درونی میانشان معلوم نیست، فرمول ساخت دارند، كمی گل و مرغ و كمی اسلیمی و كمی آبی.

او رسیدن به "پاپ قومی" را راهی برون‌رفت از این وضعیت می‌خواند و تاكید دارد اگر بتوان طراحی پوستر‌های دولتی را به این شكل ادامه داد، از آن حالت خشكی درمی‌آیند.

قوچانی، پاپ قومی‌اش را این‌گونه تعریف می‌كند. پاپ، یعنی عامه فهم، از طرفی قومی هم هست. عامه فهم بودن هم به‌خاطر آن است كه به‌شخصه به آن تبعیض زیبا شناختی كه وجود دارد و با عنوان هنر‌های زیبا ‌شناخته می‌شود، اعتقاد ندارد. بنابراین اگر هنر را عمومی كنیم موفق‌تر خواهیم بود.

اما در عین حال، پخش شدن اثرش را از تریبون رسمی، بدشانسی می‌داند كه در غیر این‌ صورت، می‌توانست با شوك كمتری مواجه باشد.

معتقد است: جسارت هنری یك طرف است، جسارت سفارش طرف دیگر؛ اگر كسی بتواند كار متفاوتی را كه تا به حال نبوده سفارش دهد، اتفاق جالبی رخ می‌دهد (اشاره‌ی قوچانی به سفارش‌دهنده پوستر موسیقی فجر است.(

از او خواسته‌اند عدد 21 در كار واضح باشد، ایرانی اسلامی و بین‌المللی بودنش هم مشخص شود. با صراحت می‌گوید، پوستری را كه طراحی كرده، حتا از منظر مخاطب، ایده‌آلش بوده و تحسینش می‌كنند. دلیل خاص مورد نظر او این است كه مدرنیته را باید به صورت بسته‌بندی كرد و در این پوستر هم در وهله‌ی نخست سنت دیده می‌شود. مدرنیته اتفاقی درونی شده است. گل و مرغ با عدد 21 و كره‌ی زمین و ایران رابطه‌ی ارگانیك دارد. او كارش را با آثار اندی وارهول قابل مقایسه می‌داند و در عین حال، اذعان دارد پوستر خوبی نیست، اما پوستر مهمی است. امیدوار است ادامه پیدا كند و به یك جریان تبدیل شود. دست كم پوستر‌های دولتی را از حالت ریاضی‌وار خشك، عقلانی و آزاردهنده خارج شود.

اسماعیل پور قوچانی، طراح تصاویر بزرگان فرهنگ در صفحه‌ی مهرگان روزنامه‌ی ایران هم است، می‌گوید هیچ‌گاه وقت نداشته در انجمن گرافیك ایران عضو شود؛ اما اصرار دارد كه عضو پر و پا قرص انجمن ایران‌شناسی است. او پوستر جشنوره‌ی فیلم فجر را پوستری امن می‌خواهد، پوستری سهل و محال؛ تاكید دارد، اگر این فرصت به پاپ قومی داده شود، بهتر است. اما از سویی، اذعان دارد چسباندن عرش به فرش با المان‌های شرقی، جذاب است. وی اما از پوستر تئاتر فجر خوشش نیامده و می‌گوید فضای خلوتی كه این روز‌ها مد شده حركتی است كه چند سال پیش از غرب به ایران وارد شد، كی می‌خواهد تمام شود، معلوم نیست. حركتی وارداتی كه كه خودمان با آن راحت نیستیم و دلیل استفاده‌مان صرفا متفاوت بودن است.

او تاكید دارد از هر پوستری كه فاصله‌ی قشر روشنفكر و مردم را از بین ببرد، دفاع می‌كند و می‌گوید، ضروری است نشانه‌هایی را كه در دل مردم جا دارند، دوباره كشف كنیم و نمود دوباره‌ای از آن داشته باشیم. اشاره‌ی او به سطح خالی است كه در این پوسترهاست. می‌گوید سطح خالی در هیچ‌كدام از نوشته‌ها و گذشته‌ها وجود ندارد و اساسا ذهنیت ایرانی از خلاء گریزان است. اگر بخواهیم متفاوت باشیم، باید جنبه‌های تفاوتمان با غرب را قوی كنیم؛ نه آن‌چه كه سال‌های پیش در غرب و گذشته را بازیافت كنیم؛ راه خطایی است، ممكن است گفتنش این وهم را ایجاد كند كه سنتی‌ام، مهم نیست!

و اما سیامك احصایی كه نامش در كنار داوود منطق، امضای پوستر تئاتر فجر است، از صحبت درباره‌ی این پوستر اكراه دارد.