تبیان، دستیار زندگی
جهان آینده هرچند سطحها و لایه هاى مختلف داشته و خواهد داشت و عوامل گوناگون آن را مى سازد ولیکن در میان آنها دانایى و اطلاعات تعیین کننده ترین است
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آینده نگرى در حوزه
آینده نگری

درآمد این جستار را سخن پرمغزامام على(ع) قرار مى دهیم که فرمود:

(حسن التدبیر مع الکفاف أکفى لک من الکثیر مع الاسراف)1

دوراندیشى خوب همراه با کفاف براى تو کافى تر است از مقدار زیاد همراه با اسراف.

آینده نگرى

آینده نگرى چيست؟ آینده نگرى را مى توان به داشتن افق و چشم اندازِ گسترده و فراتر از زمان حال در فرآيند برنامه ريزى و مدیریت فعال تعریف کرد. که نتیجه آن بازشناسى احتمالى جایگاه, کارکرد و نقش چیزى (دین, نهاد, نظام, ایدئولوژی... ) در آینده است.

مولفه هاى آینده نگرى

به نظر مى رسد عناصر و عواملى که پس از اين بازگو مى شوند از مهم ترين مولفه هاى آینده نگرى بوده باشند.

اول. تحول آفرینى: آینده نگرى براى آن که در مقام شعار و مفهوم ذهنى باقى نماند, ناگزير از پيوستگى با تحول آفرینى است. به تعبیر روشن تر, آینده نگرى به معناى پيش گفته که بازنمود ماهيت عينى و هويت عملياتى آن است, توأمان با تحول آفرینى بوده و گره ناگسستنى با آن خورده است. از این روى, فرد, جامعه, نهاد و نظام, بدون آینده نگرى نمى توانند تحول آفرين باشند. و همين طور در فقدان تحول آفرینى نمى توانند آينده نگر باشند و این گواه همان درهم تنيدگى آن دو است.

تحول آفرینى دو بنیاد و یا ساز و کاردارد:

1. نوآورى و نوسازى: یعنى جداشدن سخت کوشانه و نظام مند از گذشته مى باشد که در آن مفاهیم, روشها, ابزارها, ساز و کارها و اندیشه و ارزشهاى نوین تولید گردیده و یا معنى و کارکرد جدید و متفاوت از گذشته مى یابند.

2. بهره ورى فعالیت: بهره ورى فعالیت در ساده ترين معناى آن, همانا بازنمود این فرایند است که در آن ارزش افزوده محصول و برونداد فعالیت (به معناى عام) از نظر کمى و کیفى بیش تر و بهتر از ارزش و مقدار هزینه تولید فعالیت و عملى باشد. بهره ورى به این معنى, طیفى از تلاشها را دربر مى گیرد و ویژه کرداران (عملیات) اقتصادى نیست که مهم ترین مصداق و مورد آن در جهان امروز, بهره ورى دانش و تلاش فرهنگى است.

دوم. تحول پذیرى: تحول پذیرى از ديگر مؤلفه هاى ديالکتيکى آینده نگرى به شمار مى رود. این مؤلفه ناظر به فرآیند داد و ستد با بیرون و محیط پیرامونى است که لازمه آن, نخست آن که: واقع گرایى و پذیرش رویدادها, روانه ها, نهادها, ساز و کارها, اندیشه ها و ارزشهاى بیرونى به عنوان واقعیتهاى موجود و اثرگذار در زندگى بشر است. و پرهیز از ایده آل گرایى. به بیان دیگر, داشتن نظام ارزشگذارى واقع بینانه.

دو دیگر: داد و ستد, برگیرى و واگذارى هوشمندانه از محیط و فضاى پیرامونى. یعنى نظام داورى منطقى و معقول.

به این ترتیب, به اين نتیجه راهنمون مى گرديم که آینده نگرى مجموعه کردارها و رفتارهاى تکه تکه و از هم گسسته نبوده, بلکه تلاش نظام مند و سیستماتیک است. طبعاً نظام و سامانه هم در مقام پیدایش و هم در عرصه کارکرد به مدیریت وابسته است. از این روى مدیریت رکن اصيل در فعاليت سيستماتيک است. به طور دقیق, اين جاست که مولفه سوم آینده نگرى شکل مى گيرد که همانا مدیریت مى باشد.

سوم. مدیریت: چنانکه گفته آمد, آینده نگرى فعاليت سيستماتيک و نظام مند است. و هر نظام و سيستمى بر ساخته مدیریت است. بنابراین, مدیریت عنصر و مؤلفه اى آینده نگرى بوده و در نهايت مدیریت تحول, بویژه در جهان امروزى بسیار حیاتى است.

اينک آینده نگرى را با توجه به انگاره و مولفه هاى بيان شده اش در حوزه مى نگريم.

حوزه به مثابه یک نهاد دیرپاى دینى, سه کار ویژه اساسى ذیل را دارد:

1. تولید دانش و معرفت دینى (نهاد علمى آموزشى)

2. تولید و پرورش, زايش و رويش عمل و رفتار دينى در مناسبات داد و ستدهاى انسانى (پرورشى مدیریتى)

3. تولید و توزیع پیام دینى (تبلیغى دعوتى)

آن چه که مهم است و آینده نگرى آن را مى طلبد, اين امر است که حوزه سه کار ويژه خويش را بايستى با توجه به جهان آینده دنبال و مدیریت نمايد. بنابراین, شناخت شاخصه ها و مؤلفه هاى جهان آینده, نخستین و حیاتى ترین وظیفه و گام براى حوزه هاى علمیه به شمار مى رود.

جهان آینده هرچند سطحها و لایه هاى مختلف داشته و خواهد داشت و عوامل گوناگون آن را مى سازد ولیکن در میان آنها دانایى و اطلاعات تعیین کننده ترین است. بدین معنى که پیوندها, به هم پیوستگیها, و داد و ستدهاى آدمیان (فردى و اجتماعى) بازتابى از دانایى و اطلاعات فرد و یا جامعه است. حضور در نظام بین المللى, استوار سازى جایگاه در نظم ملى و در مجموع جامعه پذیرى از سوى شخص نامبرده, ترسیم و تسهیم مى گردد. این واقعیت هم اکنون در زندگى آدمیان مشهود است و در چند سال آینده به طور قطع, از حیث دامنه و عمق بسى گسترده, عمومى و تعیین کننده تر خواهد شد. بنابراین, تعریف, سهم و جایگاه حوزه در چنین جهانى از سوى خود این نهاد دینى, نه به واسطه موجهاى بیرونى ضرورى مى نماید.

الف. تحول (آفرینى پذیرى) در تولید دانش و معرفت دینى: در نظام آینده جهان جایگاه و نقش کشورها, نهادها و& از سوى توانایى آنها در تولید دانش و دانایى تعیین و توزیع مى شود. چون دانایى و دانش در آن سپهر, صورت و سيرت به هم پیوستگیها و داد و ستدهاى انسانها در تمامى زوايا و کارهاى مهم زندگى را مى سازد و چونان مبنى و معيار مشروعيت و مقبوليت فعاليت عمل مى کند. کشور ژاپن با آن که از نظر فیزیکى و جمعیتى ریزساخت است و در قواره ابرقدرت به معناى عام آن نیست ولیکن توانایى و ظرفیت بالایى که در تولید دانش و دانایى در جهان دارد, هم اکنون یکى از کانونهاى اقتصادى و اطلاعاتى جهان به شمار مى رود.

تولید دانش و دانایى, هرچند از بستر آموزش مى گذرد, اما آموزش آزمایشگاهى, کاربردى و معطوف به نوآورى و بهره ورى. متأسفانه وضعیت کنونى حوزه ها سازوار با جهان آینده نیست (گرچه کارهایى در این راستا انجام گرفته است ولیکن سرعت و عمومیت و حالت عملیاتى در نظام تعاملات را ندارد) زیرا هنوز سیماى آموزش غیرآزمایشگاهى, ایستا و محافظه کارانه در آن غالب است. به همین جهت تولید دانایى و دانش در آن کم فروغ مى باشد.

بنابراین, ایجاد تحول در تولید دانش و معرفت دینى از سوى حوزه حیاتى به نظر مى رسد. کارهاى زیر در رسیدن به این هدف مهم و راهبردى است:ادامه دارد ...


پى نوشتها:

1. جلوه هاى حکمت (گزیده موضوعى کلمات امیرالمؤمنین على) سیداصغر ناظم زاده/99, قم, الهادى, 1373.

2. بیانات رهبر انقلاب اسلامى ایران در جمع اساتید, فضلا, پژوهشگران و مبلغان حوزه هاى علمیه, در تاریخ 8/9/1386.

3. همان.

4. آینه پژوهش, شماره 28/115; مجله حوزه شماره 50 51, ویژه نامه میرزاى شیرازى.

5 (منشور ولایت) بیانات مقام رهبرى در جمع فضلاى حوزه علمیه قم, 15 آذرماه 1374, روابط عمومى دفتر تبلیغات اسلامى قم.

6. بیانات رهبر انقلاب اسلامى ایران در جمع اساتید, فضلاء, پژوهشگران و مبلغان حوزه هاى علمیه, در تاریخ 8/9/1386, تهران.

7. صحیفه امام, ج 10/18.

8. صحیفه امام, ج 19/42, سال 1363.


پدیدآورنده: سیدحسین همایون مصباح

تنظیم برای تبیان گروه حوزه علمیه