در آيه 65 سوره زخرف و آيات 37 و 38 سوره مريم به مسئله احزاب اشاره می كند و می کند كه چگونه تقدم خواسته های گروهی بر خواسته های جمعی و اجتماعی جامعه ، موجب شده است تا اين گروه ها و احزاب از قانون و مسير عدالت بيرون رفته و جامعه را دچار چنددستگی نمايند .

پنجشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۸۹ - ۰۰:۰۰
بدترین توشه برای آخرت
بدترین توشه برای آخرت بدترین توشه برای آخرت ستم بر بندگان خداست." (حکمت 221) سعادت‌ اخروی‌ و حیات‌ جاودانی‌ بهشت‌ را بدون‌ زاد و توشه‌ نمی‌توان‌بدست‌ آورد . این‌ دعوت‌ و دستور صریح‌ خداوند است‌ كه‌ : « برای‌ خود توشه‌برگیرید ، كه‌ بهترین‌ توشه‌ها تقوی‌ است‌ . » همانطور كه‌ زاد و توشه آخرت‌ را باید از راه های‌ مختلف‌ كسب‌ كرد ،برخی‌ امور هم‌ « توشه‌ منفی ‌» تلقی‌ می‌شوند و به‌ عنوان‌ باری سنگین‌ بر دوش‌انسان‌ قرار می‌گیرند كه‌ ملازم‌ و همراه‌ با انسان‌ ، تا عالم‌ محشر و رسیدگی‌ نهایی‌به‌ پرونده‌ اعمال ‌، موجب‌ خسران‌ و بدبختی‌ انسان‌ می‌گردند . از طرفی‌ یكی‌ از بهترین‌ زاد و توشه های‌ آخرت‌ ، خدمت‌ به‌ خلق‌ خدا البته‌ درراه‌ خدا است‌ . اگرچه ‌، غیر از خدمت‌ به‌ خلق‌ ، عبادت‌های‌ بزرگ‌ و مؤثردیگری‌ هم‌ وجود دارد و عبادت‌، منحصر در خدمت‌ به‌ خلق‌ نمی‌شود ، ولی‌قطعاً یكی‌ از بهترین‌ عبادات ‌، برآوردن‌ حاجت‌ها و نیازهای‌ مردمان‌ و حل‌مشكلات‌ آنان ‌، بخصوص‌ مؤمنان‌ و محرومان‌ است ‌، خدمتی‌ كه‌ در راه‌ خداباشد و انگیزه‌های دنیوی‌ آن‌ را آلوده‌ نكرده‌ باشد . از طرف‌ دیگر دشمنی‌ با بندگان‌ خدا ، زیان‌ وارد كردن‌ به‌ آنان ‌، اذیت‌ وآزار مردم‌ ، شكستن‌ دل‌ بی گناه‌ ، مشكل‌تراشی‌ برای جامعه‌ ، ایجاد انحراف‌فكری و اخلاقی ‌، اشاعه‌ و ترویج‌ فساد و فحشاء و هر آنچه‌ برای‌ سعادت‌ مردم‌در زندگی‌ مادی و حیات‌ اخروی‌ زیان‌ و ضرر دارد ، از بدترین‌ توشه‌های‌آخرت‌ است ‌. به‌ همین‌ جهت‌ برعهده‌ داشتن‌ « حق‌الناس ‌» و عدم‌ ادای‌ آن‌ ،مشكل‌تر از عدم‌ ادای‌ « حق‌الله‌ » شمرده‌ شده‌ است‌ . از نظر اسلام ‌، علّت‌ عمده‌گرفتاری‌ِ خلایق‌ در عالَم‌ محشر و عرصه حسابرسی‌ِ نهایی ‌، ناشی‌ از حقوق‌مردمان‌ است‌ كه‌ به‌ خوبی‌ اداء نشده‌ است ‌. دشمنی‌ و ظلم به بندگان‌ِ خدا هیچ‌ جایی در نگرش‌ اسلام‌ به‌ فرد وجامعه‌ ندارد و به‌ عنوان‌ گناهی‌ بزرگ‌ شمرده‌ می‌شود كه‌ حتی مانع‌ استجابت‌دعا و قبول‌ اعمال‌ عبادی فرد می‌گردد . در تعالم دینی، بعد از کفر و شرک، مردم را از هیچ چیزی به اندازه ظلم به بندگان برحذر نکرده اند . در گفتار پیشوایان دینی آمده است که عقوبت ستم به مردم ، پیش از عقوبت هر کار ناشایست دیگر ،دامنگیر فرد ظالم می شود ؛ به این معنا که هر نوع ستم و ظلم از سوی ستمگران، برای آنان اثر وضعی به جای خواهد گذاشت. اثر وضعی ظلم در دنیا این است که بالأخره انسان ستمگر، قوم ستمگر، در دنیا به نابودی و بدبختی خواهد رسید و در آخرت هرگز روی سعادت و رستگاری را نخواهد دید . بلکه او در دوزخ ابدی گرفتار خواهد شد ؛ خداوند می چنانچه فرماید :« مسلماً ظالمان ، رستگار نخواهند شد .» (انعام ،21) بدترین توشه چیست ؟ بدترین توشه بی تقوایی و خداوند را در امور و کارها در نظر نداشتن و حدود الهی را مراعات ننمودن است که این نیز دارای دامنه گسترده‏ای است . در روایتی از حضرت علی(ع) صریحاً از ظلم ، به عنوان توشه نامناسب و بد ، نام برده شده که آن نیز خود فرعی و شاخه‏ای از بی تقوایی است و چنین می فرماید : می فرماید : « بئس الزاد الی المعاد ، العدوان علیالعباد ؛ ظلم به بندگان خدا ، توشه بدی برای آخرت است .( میزان‏الحکمه، ج 5 ، ص 596). ظلم چیست ؟ ظلم به معنای ستم (آزار) بیان شده است . اصل آن به معنای ناقص کردن و کم کردن حق و یا گذاشتن شئ در غیرموضوع خویش است . بنابراین آزار رساندن به دیگران و حق دیگران را پایمال کردن از مصادیق آشکار ظلم به حساب می آید وبه تعبیر قرآن معنای ظلم عبارت است از خروج از عدالت و حد وسط. ( انعام ، 135؛ قصص ، 37) پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمود : « الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم ؛ یک ملک ، یک دولت ، یک نظام با کفر قابل بقا هست ولی‏ با ظلم قابل بقا نیست» ظالم کیست ؟ از نظر قرآن هر کسی که به‏ نفس خود یا به غیر ظلم کند ظالم است . در عرف همیشه ظالم را کسی می دانند که به‏ غیرظلم کرده ویا به حقوق مردم تجاوز می‏کند . اما معنای ظالم در دنیای قرآن ، اعم است از کسی که به غیر تجاوز کند یا به خود .در اصطلاح قرآن کسی که‏ به غیر تجاوز کند ، درحقیقت به خود ظلم کرده است . چه قومی هلاک نمی شوند ؟ خداوند می فرماید : « و ما کان ربک‏ لیهلک القری بظلم و اهلها مصلحون ؛ پروردگار تو هرگز چنین نیست‏ که مردمی را به موجب ظلمی هلاک کند در حالی که آنها مصلح و اصلاح‏ کننده‏اند .»(هود ، 117 ) هم ظالمند و هم اصلاح کننده ، یعنی چه ؟ مقصود از ظلم در اینجا آن ظلم عظیم است که شرک نام دارد ، و مقصود از مصلح ، یعنی‏ در میان خودشان مصلحند . پس ظلمشان در حق الله است ، اصلاحشان در حق‏ الناس . بنابراین قرآن می گوید : اگر مردمی خودشان برای خودشان‏ در دنیا خوب و مصلح باشند اما کافر و مشرک هستند ، به عبارتی عدالت‏ در میانشان برقرار است ولی مشرک هستند ، در این دنیا خدا آنها را معذب‏ نمی‏کند . هر گناهی اثر خود را دارد ! پس معلوم می‏شود هر گناهی یک اثری دارد . این است که پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمود : « الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم ؛ یک ملک ، یک دولت ، یک نظام با کفر قابل بقا هست ولی‏ با ظلم قابل بقا نیست .» هم کفر گناه است و هم ظلم ، اما هر گناهی در یک جهت تأثیر دارد . پس اگر دو جمعیت داشته باشیم ، یک جمعیت‏ مسلمان باشند ولی در میان خودشان ظلم برقرار باشد وخودشان به یکدیگر ظلم کنند ، و جمعیت دیگر کافر باشند اما نسبت به خودشان عدالت و انصاف داشته باشند از نظر دنیوی جامعه کافرانی که اهل عدالتند ، پایدارترخواهند بود . اقسام ظلم چیست ؟ ظلم به خدا ظلم به خدا اشكال و اقسام مختلف و متنوعی دارد كه از جمله آن ها شریك قایل شدن برای خدا است كه در آیه 14 سوره كهف از آن به ظلم به خدا و بیرون رفتن از راه راست یاد شده است. امام باقر(ع) در تفسیر این آیه می فرماید : منظور از آن قایل شدن شریك برای خداست كه آن را به عنوان ظلم برشمرده است . (تفسیر قمی ، ج 2 ، ص 34 و نیزتفسیر نورالثقلین ج 3 ، ص 251 ) ظلم به خویشتن ظلم به خویش آن است كه شخص جایگاه خود را نشناسد و خود را برتر از آن چیزی كه هست قرار دهد و به تبع این خودبرتربینی ، تن به اطاعت خدا نسپارد و این گونه است كه گرفتار غم و اندوه (انبیاء ، 87 و 88) و ذلت و خواری (نحل ، 27 و 28) و دیگر عذاب های دنیوی (اعراف ، 160 تا 162) چون عذاب (هود ،100 و 102) ، نابودی اقوام و جوامع و به ارث ماندن سرزمین و مساكن آنان برای دیگران (ابراهیم ، 45) ، خودكشی (بقره ، 51 تا 54) و فروپاشی جامعه (سبا ، 17 و 19) می شوند . در روایتی از حضرت علی (ع) صریحاً از ظلم، به عنوان توشه نامناسب و بد، نام برده شده که آن نیز خود فرعی و شاخه‏ای از بی تقوایی است و چنین می فرماید: می فرماید: « بئس الزاد الی المعاد ، العدوان علیالعباد؛ ظلم به بندگان خدا ، توشه بدی برای آخرت است ظلم اجتماعی چیست ؟ ظلم و ستم اجتماعی به آن دسته از ظلم ها و تجاوز از حدود و قوانینی را گویند كه دارای تأثیر در سرنوشت جمعی همگان داشته باشد . از این روست كه در آیه 47 و نیز 150 سوره اعراف رواج ظلم و ستم در جامعه را دارای تأثیری مخرب بر زندگی و سرنوشت جمعی جامعه برمی شمارد و در آیه 94 سوره مؤمنون به شكل دعا و نیایش و در آیه 25 سوره انفال ظلم و ستم را به شكلی تحلیلی بیان می كنند كه آثار آن حتی كسانی را كه مخالف ظلم جمعی هستند را در بر می گیرد . به عبارتی آثار ظلم اجتماعی و ظلم جمعی به فرد و جامعه تعدی می كند . افرادی كه در جامعه زندگی می كنند ، نمی توانند از ظلم اشخاص در امان باشند و اشخاص نیز نمی توانند خود را از ظلم جمعی جامعه در امان نگه دارند . از مهم ترین آثار ی كه قرآن برای ظلم در حوزه عمل اجتماعی بیان می کند ، ایجاد و یا افزایش اختلاف و تفرقه است . خداوند در آیه 213 سوره بقره و نیز آیه 19 آل عمران بیان می دارد كه چگونه تجاوز انسان در جامعه ، موجب شد تا اختلافات در میان امت ها پدیدار شود و همبستگی و همگرایی به واگرایی تبدیل شده و جامعه دچار فروپاشی و سستی می گردد . در آیه 65 سوره زخرف و آیات 37 و 38 سوره مریم به مسئله احزاب اشاره می كند و می کند كه چگونه تقدم خواسته های گروهی بر خواسته های جمعی و اجتماعی جامعه ، موجب شده است تا این گروه ها و احزاب از قانون و مسیر عدالت بیرون رفته و جامعه را دچار چنددستگی نمایند . خیانت در امانت های الهی و مردمی (احزاب ، 72) ، نابهنجاری و اعمال زشت و بد (نحل ،28 و 33 و 34) ، قتل بی گناهان (بقره ، 61 و آل عمران ، 112) از آثاری است که در قرآن به بیان و تفصیل پرداخته شده است . خداوند در آیه 81 و 82 سوره انعام از مردم و جامعه می خواهد برای دست یابی به امنیت اجتماعی از هرگونه ظلم پرهیز كنند . از مصادیق و بازتاب های ظلم به خویشتن، عجب، خوشگذرانی، خورشید پرستی و جهل و نادانی می باشند هلاکت جامعه قرآن در آیات 15 تا 20 سوره سبا و نیز 76 و 77 سوره زخرف و 45 و 131 سوره انعام و بسیاری از آیات دیگر به مسئله هلاكت جوامع در نتیجه ظلم آنان به خود و جامعه اشاره می كند و در آیات 15 تا 20 سوره سبا ظلم اكثریت افراد جامعه را زمینه ساز هلاكت و عذاب الهی بر می شمارد . ریشه ظلم اجتماعی ریشه و خاستگاه ظلم و ستم اجتماعی را می بایست در ظلم به خدا و خود جستجو کرد كه به شكل اجتماعی و رفتاری بروز و ظهور می كند .به عبارتی ظلم به نفس دارای بازتاب اجتماعی است و به شكل ظلم به دیگری نیز تجلی می یابد . از این رو است كه در آیه 231 سوره بقره ظلم و اذیت و آزار همسر را به عنوان ظلم به نفس قلمداد می كند و می فرماید : « كسانی كه با رجوع خویش به زن مطلقه می كوشند تا به وی آزار رسانده و اذیت كنند ، مصداق كسانی اند كه به خود ظلم روا داشته اند .» خداوند در آیه 230 و 231 سوره بقره تجاوز از حدود وقوانین الهی و مرزها و خطوط قرمز را از جمله مصادیق ظلم به نفس برمی شمارد و ارتكاب جرم (توبه ، 66 و 70 - زخرف ، 74 تا 76) و ترک اطاعت خدا و پیامبر(ص) به عنوان حاكم دولت اسلامی (نساء ، 64) را از دیگر مصادیق ظلم به نفس برمی شمارد . مصادیق ظلم به خویشتن از مصادیق و بازتاب های ظلم به خویشتن ، عجب (كهف ، 34 و 35) ، خوشگذرانی (انبیاء، 13 و 14) ، خورشید پرستی (نمل ، 24 و 44) و جهل و نادانی (نساء ، 97 و 98) می باشند . فرآوری: زهرا اجلال گروه دین و اندیشه تبیان منابع : چهل‌ گام‌(كتاب جوان)علی‌ ذوعلم‌ روزنامه – کیهان bashgah.net آشنایی با قرآن ، ج3 تفسیر نمونه ، ج 15

برچسب‌ها