تبیان، دستیار زندگی
آنچه در پی می آید تحلیلی پیرامون آسیب های جدی تهدیدكننده كیان خانواده است كه براساس روایات و آموزه های ائمه اطهار(ع) استخراج و تدوین شده است. این آسیبها شامل آسیبهای كلی مربوط به خانواده و آسیبهای مربوط به زن و شوهر است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آسیب های خانواده از دیدگاه قرآن و روایات

عوامل تهدیدكننده كیان خانواده

خانواده

اشاره:

آنچه در پی می آید تحلیلی پیرامون آسیب های جدی تهدیدكننده كیان خانواده است كه براساس روایات و آموزه های ائمه اطهار(ع) استخراج و تدوین شده است. این آسیبها شامل آسیبهای كلی مربوط به خانواده و آسیبهای مربوط به زن و شوهر است.

گفتنی است این مطلب از كتاب تحكیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث انتخاب گردیده كه اینك با هم آن را از نظر می گذرانیم:

خانواده، مانند همه نهادهای پرارزش، درمعرض انواع آسیب ها و آفت هایی است كه سلامتی، استواری و پویایی آن را تهدید می كند. پیشوایان بزرگ اسلام، دركنار تبیین تحكیم خانواده، رهنمودهای بسیارمهم و ارزنده ای را در جهت پیشگیری از این آفات ارائه كرده اند.

نكته جالب توجه این كه بسیاری از این رهنمودها، همخوان با پژوهش های میدانی مرتبط با عوامل فروپاشی خانواده است. این پژوهش ها- كه گستره وسیعی از كارهای میدانی و تحقیقات آماری و جامعه شناختی را در برمی گیرند- درواقع، زنگ خطر پرآوایی را برای مسئولان فرهنگی جامعه ها به صدا درمی آورند؛ خطری كه حتی بسیاری از خانواده های اصیل و مذهبی را نیز به طور جدی تهدید می كند. از این رو، آشنایی با رهنمودهای اسلام در این زمینه - بویژه برای خانواده های متدین مذهبی- می تواند بسیار كارساز باشد.


رهنمودها به سه دسته تقسیم می شوند:

الف. آسیب های كلی خانواده؛

ب. آسیب هایی مرتبط با مرد؛

ج. آسیب های مرتبط با زن.

الف- آسیب های كلی

این گونه آسیب ها، آفاتی هستند كه معمولا از ناحیه زن و یا شوهر نیستند؛ بلكه پدر یا مادر و یا اشخاص دیگر، آنها را ایجاد می كنند. البته در برخی از موارد، ممكن است مرد یا زن نیز در شكل گیری آنها سهیم باشند. این آسیب ها عبارت اند از:

1. تحمیل پیوند زناشویی

نخستین شرط تشكیل خانواده پایدار، آزادی دختر و پسر در انتخاب همسر و تحمیل نكردن پیوند زناشویی بر آنها است. سخنی از پیامبر خدا(ص) درباره منشأ روانی الفت و اختلاف همسران، نقل شده كه می فرماید:

الارواح جنود مجنده، فما تعارف منها ائتلف، و ما تناكر منها اختلف.

روح ها ]همچون[ سپاهیانی هستند فراهم آمده، كه هر كدام از آنها با هم، آشنایی ]و سازگاری[ داشته باشند، با هم الفت می گیرند و هر كدام از آنها كه با هم ناآشنا باشند، با هم اختلاف پیدا می كنند. (دوستی در قرآن و حدیث: ص88 حدیث160)

بدین سان، طبیعی است كه ازدواج های تحمیلی، پایدار نمی مانند. كلینی، گزارش كرده كه شخصی به نام ابن أبی یعفور از امام صادق(ع) می پرسد: من مایلم با زنی ازدواج كنم؛ ولی پدر و مادرم می خواهند كه با زن دیگری ازدواج نمایم. چه كنم؟ امام(ع) پاسخ داد.

تزوج التی هویت، ودع التی یهوی ابواك.

با كسی ازدواج كن كه خودت می خواهی و آن شخصی را كه پدر و مادرت می خواهند، رهاكن!

در روایتی دیگر از جابربن عبدالله آمده كه مردی نزد پیامبر آمد و گفت: دختر یتیمی پیش ماست كه دو مرد از او خواستگاری كرده اند: یكی توانگر و دیگری تنگ دست. او مرد فقیر را می خواهد و ما به توانگر تمایل داریم!

پیامبر(ص) فرمود:لم یرللمتحابین مثل النكاح.

برای دو دلداده، چیزی همانند ازدواج، دیده نشده است.

پیامبر(ص) به روشنی اعلام می كنند كه دو طرف ازدواج در انتخاب همسر، آزادند و ثروت نمی تواند جایگزین محبت دو نفری كه به هم علاقه مند هستند، گردد.جامعه شناسان نیز از دیرباز، ازدواج های تحمیلی را زمینه ساز اختلافات خانوادگی و فروپاشی خانواده می دانند و برخی، این گونه ازدواج ها را به فروش دختران، تشبیه كرده اند.

البته باید توجه داشت كه راهنمایی پدر و مادر برای انتخاب همسر مناسب، فوق العاده ضروری است و جوانان باید بدانند كه در تشكیل خانواده بی نیاز از بهره گیری از مشورت والدین خود نیستند. هر چند در نهایت، خود آنها هستند كه باید همسر آینده شان را انتخاب كنند، نه پدر و مادر!

كلینی، گزارش كرده كه شخصی به نام ابن أبی یعفور از امام صادق(ع) می پرسد: من مایلم با زنی ازدواج كنم؛ ولی پدر و مادرم می خواهند كه با زن دیگری ازدواج نمایم. چه كنم؟ امام(ع) پاسخ داد. تزوج التی هویت، ودع التی یهوی ابواك. با كسی ازدواج كن كه خودت می خواهی و آن شخصی را كه پدر و مادرت می خواهند، رهاكن!

2. مهریه سنگین

حكمت وجود مهریه، تعدیل روابط زن و مرد و نیز پیوند دادن آنها به یكدیگر است. مهریه، از آن جا پدید آمد كه در متن خلقت، نقش هر یك از زن و مرد، مغایر نقشه دیگری است. مرد، در مقابل غریزه، از زن ناتوان تر است. این ویژگی، همواره به زن فرصت داده است كه دنبال مرد نرود و زود تسلیم او نشود. برعكس، مرد را وادار كرده است كه به زن، اظهار نیاز كند و برای جلب رضای او اقدام نماید. یكی از آن اقدامات، این بوده كه مرد برای جلب رضای همسر و به احترام موافقت او، هدیه ای نثار او می كرده است.

مهریه

مهریه، با حیا و عفاف زن، هم ریشه است. زن به الهام فطری دریافته است كه عزت و احترام او به این است كه خود را رایگان در اختیار مرد قرار ندهد. قرآن كریم، با لطافت و ظرافت بی نظیر می فرماید:

«كابین زنان را ]كه به آنها تعلق دارد و[ عطیه ای است از شما به آنها، به خودشان بدهید. (نساء/4)

در این آیه كوتاه، به سه نكته اساسی اشاره شده است:

یك. از مهریه، با نام «صدقه» (به ضم دال) یاد شده، از ماده «صدق» بدان جهت كه نشانه صداقت و راستین بودن علاقه مرد است.

دو. الحاق ضمیر «هن» به «صدقات»، اشاره به آن است كه مهریه، به خود زن تعلق دارد، نه پدر و مادر وی و به اصطلاح، «شیربها» نیست.

سه. كلمه «نحله»، به روشنی دلالت دارد كه مهریه، در واقع، چیزی جز هدیه و پیشكش مرد به زن نیست.

اما نكته مهمی كه در آسیب شناسی خانواده باید به آن توجه داشت، این است كه میزان مهریه، نباید با حكمت آن در تضاد باشد، چون در این صورت، آفت تحكیم نهاد خانواده می گردد. 1

مهریه، باید حقیقتاً مفهوم هدیه را به ذهن تداعی كند، نه داد و ستد و گروگانگیری را. از این رو، سنگینی مهریه، نشانه شوربختی زن، و سبكی آن، نشانه بركت زن شناخته شده است، مانند روایتی از پیامبر(ع) كه می فرماید:

خیر الصداق أیسره.

بهترین مهریه، سبك ترین آن است.

در حدیثی دیگر آمده است: لاتغالوا بمهور النساء، فانما هی سقیا الله سبحانه.

در مهریه های زنان، زیاده روی نكنید؛ چرا كه زنان، در واقع، باران خداوند سبحان اند.

همچنین سنگینی مهریه، موجب كینه و دشمنی خانوادگی معرفی شده است:

«در مهریه، آسان بگیرید؛ زیرا مرد، با این كه مهریه]ی سنگینی[ را به زن می پردازد. اما كینه آن، نسبت به زن، در دلش می ماند.»

در جای دیگری، این تعبیر آمده است: لاتغالوا بمهور النساء، فتكون عداوه .در مهریه های زنان، زیاده روی نكنید؛ چون مایه دشمنی می شود.

3- ازدواج با انگیزه های غیرارزشی

نخستین ادب از آداب تشكیل خانواده، درستی انگیزه آن است، از این رو، ازدواج كردن با هدف تقویت طایفه، خودنمایی، شهرت طلبی، و بهره گیری از ثروت یا موقعیت خانوادگی همسر، ضدارزش و نكوهیده شمرده شده است.

موضوع قابل توجه، این است كه رعایت نكردن این ادب، آفت نهاد خانواده و زمینه ساز فروپاشی آن است. از پیامبر خدا ص) روایت شده كه می فرماید:

لاتزوجوا النساء علی قراباتهن، فانه یكون من ذلك القطیعه .

زنان را ]به خاطر تقویت روابط خویشاوندی[ با خویشاوندانشان تزویج نكنید؛ زیرا این كار، به بریده شدن روابط خویشی می انجامد.

و نیز روایت شده است كه فرمود: «هر كس با زنی، به خاطر قدرتش ازدواج كند، خداوند، جز بر خواری او نمی افزاید و هر كس با زنی، به خاطر دارایی اش ازدواج كند، خداوند، جز بر ناداری او نمی افزاید! و هركس با زنی، به خاطر بزرگ زادگی اش ازدواج كند، خداوند، جز بر پستی او نمی افزاید و هر كس با زنی، فقط برای این ازدواج كند كه چشمش را ]از حرام و نامحرم[ فرو بپوشاند، یا دامنش را پاك نگه دارد، یا پیوند خویشاوندی اش را برقرار بدارد، خداوند، در آن مرد و زن برای یكدیگر بركت می دهد.

و در روایتی از امام صادق (ع) آمده است كه: «هرگاه مردی با زنی، به خاطر زیبایی یا دارایی اش ازدواج كند، به همان ]زیبایی یا دارایی[ واگذار می شود، و هرگاه به خاطر دینش با او ازدواج كند، خداوند، زیبایی و دارایی را نیز روزی اش می كند.

انگیزه های غیراخلاقی در ازدواج، از سوی خانواده های طرفین، آفت اصلی ترین اركان تحكیم خانواده- یعنی محبت و قداست- است. از این رو، خانواده هایی كه دچار این آفت اند، در معرض فروپاشی قرار می گیرند.

لاتغالوا بمهور النساء، فانما هی سقیا الله سبحانه. در مهریه های زنان، زیاده روی نكنید؛ چرا كه زنان، در واقع، باران خداوند سبحان اند

ازدواج

4- ازدواج، پیش از رشد عقلی

هر چند روایات اسلامی، به خانواده ها تأكید كرده اند كه هنگام بلوغ فرزندان، زمینه ازدواج آنها را فراهم كنند و به جوانان نیز توصیه كرده اند كه برای حفظ پاك دامنی خود هرچه زودتر ازدواج نمایند، اما پیشوایان ما، ازدواج كودكان را- چنان كه در برخی از اقوام رسم بوده- مصلحت نمی دانند. از این رو، طبق نقل مرحوم كلینی، امام(ع) در پاسخ به پرسش هشام بن حكم درباره این موضوع، فرمود: اذا زوجوا و هم صغارلم یكادوا یتألفوا.

چنانچه آنها را در خردسالی به ازدواج هم درآورید، به سختی ممكن است انس و الفتی میان آنها برقرار شود.

این سخن می تواند به این مفهوم باشد كه ازدواج پیش از رشد عقلی زوجین، آفت تحكیم خانواده است و ممكن است به جدایی بینجامد. از این رو، برخی از پژوهش ها نشان می دهند كه طلاق، در جوانانی كه زیر نوزده سالگی ازدواج كرده اند، بیشتر از جوانانی است كه پس از آن ازدواج كرده اند.

5. خویشاوند بودن هوو با همسر اول

بر پایه برخی روایات، ازدواج مرد با خویشاوندان همسر فعلی اش، آفت زندگی خانوادگی است. متن روایت پیامبر(ص) در این باره، چنین است:

لاتزوجوا النساء علی قراباتهن، فانه یكون من ذلك القطیعه .4

زنان را با خویشاوندانشان تزویج نكنید؛ زیرا این كار، به بریده شدن روابط خویشی می انجامد.

این سخن، بدین معناست كه برای زن، تحمل هوویی كه از نزدیكان و خویشان خودش باشد، مشكل تر است و این گونه ازدواج ها، موجب اختلاف خانوادگی و از عوامل فروپاشی خانواده است.

ب- آسیب های مرتبط با مرد

آسیب هایی كه از ناحیه شوهر، نهاد خانواده را تهدید می كنند و چه بسا موجب فروپاشی آن می گردند، عبارت اند از:

1- آزار دادن همسر

زن، از محیط گرم خانواده خویش به درون خانه ای پا می نهد كه همه چیز آن برای وی، تازه و بدون سابقه است. از جایی كه به طور متعارف، خدمت گیرنده و محبت بیننده بوده، به سرایی قدم می نهد كه خدمت و محبت در آن، دو سویه است. در این حالت، اگر در قبال محبت و تلاشی كه بروز می دهد، پاسخ محبت آمیز نگیرد و حتی در عوض آن، آزار ببیند، دیر یا زود، از محبت دهی، دست می كشد و كانونی كه باید با محبت و مودت گرم شود، به سردی می گراید. روشن است كه كمتر همسری با این وضعیت، حاضر به ادامه زندگی است و اگر هم آن را ادامه دهد، چنین زندگی ای را نمی توان یك زندگی سالم و یك كانون پرحرارت خواند.

گفتنی است آزارهای روانی و جسمی، هر دو در این میان، یكسان عمل می كنند و شاید آزارهای زبانی و روانی، زیان های بیشتر و ضربه های كاری تری را به پیكار ازدواج وارد كنند. روایات، افزون بر كتك زدن زن، تحقیر او و حتی بغض و دشمنی درونی را هم زمینه فروپاشی تدریجی خانواده ها دانسته اند.

از پیامبر خدا(ص) روایت شده كه می فرماید:

«هر كس به زنی آزار برساند تا آن زن ]با بخشیدن مهریه اش[، جان خود را از او بخرد، خدای تعالی برای آن مرد، به كیفری كمتر از آتش، رضایت نداده است؛ چرا كه خداوند متعال برای زن، همان گونه به خشم می آید كه به خاطر یتیم.» در حدیث دیگری آمده است:

هر مردی كه به زنش سیلی بزند، خداوند به مالك- نگهبان دوزخ-، دستور می دهد كه در آتش جهنم، هفتاد سیلی بر گونه او بزند و هر مردی از شما بر موی زنی مسلمان ]و نامحرم[ دست نهد، میخ هایی از آتش، در كف دست او می كوبد. همچنین از امام علی روایت شده است كه می فرماید:

انهن أمانه الله عندكم، فلاتضاروهن و لاتعضلوهن.4

«زنان، امانت خدا در نزد شما هستند. بنابراین، به آنان آسیب نرسانید و با ایشان بدرفتاری نكنید.»از پیامبر خدا(ص) نیز روایت است كه فرمود:

انی أتعجب ممن یضرب امراته و هو بالضرب أولی منها.

در شگفتم از كسی كه زنش را می زند، در حالی كه خود او، به كتك خوردن سزاوارتر است!

2-بدخویی

انسان های تندخو، گاه بدون آن كه بخواهند، به دیگران آزار می رسانند. بسیاری از اینان بد ذات نیستند و دوست ندارند كه دیگران- بویژه نزدیكان و خویشان و همسران خود- را اذیت كنند؛ اما حساسیت زیاد، حرارت و تندی اخلاقی و كم طاقتی ایشان، موجب می شود كه دیگران از آنها دلخور و دل تنگ شوند و به صورت باری سنگین و تحمیلی بر دوش دیگران درآیند. این دسته، افزون بر آن كه زندگی خود را آشفته می كنند، عیش دیگران را نیز منغص می سازند و محیط عصبی، حساس، شكننده و گاه در آستانه انفجار به وجود می آورند و خود و خانواده شان را در آن می سوزانند. اگر این وضعیت ادامه یابد و یا تشدید شود، اطرافیان و بویژه همسر، به مقابله به مثل با همسر و یا گریز از شوهر و حتی خانه، روی می آورد و اینها از هم پاشیدگی خانواده را در پی دارد.

آمار فعلی دادگاه های خانواده، بدخویی مرد را از علت های قابل توجه متلاشی شدن خانواده برمی شمرند. بر همین اساس، با وجود ترغیب به تزویج جوانان از سوی اسلام، امام رضا(ع) در راهنمایی حسین بن بشار كه خویشاوند بدخویش به خواستگاری دخترش آمده است، می فرماید:لاتزوجه ان كان سیی الخلق اگر بدخلق است، دخترت را به همسری وی در نیاور.

از پیامبر خدا(ص) روایت شده كه می فرماید: «هر كس به زنی آزار برساند تا آن زن ]با بخشیدن مهریه اش[، جان خود را از او بخرد، خدای تعالی برای آن مرد، به كیفری كمتر از آتش، رضایت نداده است؛ چرا كه خداوند متعال برای زن، همان گونه به خشم می آید كه به خاطر یتیم.»

3-بخل

خسیس

مؤمن، ادب شده خداوند است و هزینه زندگی خود را با كاهش و افزایش عطای الهی، تنظیم می كند. اگر خدا به او روزی دهد، وی هم به زندگی اش وسعت می دهد و اگر خدا نبخشد، به كسب حرام و طرق نامشروع، روی نمی آورد؛ اما انسان بخیل، در هر صورت، به كسی چیزی نمی دهد و احوالش را نزد خود نگاه می دارد. چنین شخصی، همه و حتی خود را نیز در تنگنا می گذارد و از پرداخت هزینه های اصلی خانواده نیز شانه خالی می كند و بدین سان، فشار سختی را به خانواده وارد می آورد؛ سختی ای كه باتوجه به وضعیت مالی اش برای همسر و خانواده، توجیهی ندارد و تنها علت آن، خوی زشت بخل است. در این وضعیت، كمتر زنی تاب می آورد. او یا به دزدی پنهان از شوهر روی می آورد و یا حداقل در علاقه او به خود، تردید می كند و متقابلا، علاقه اش به همسر كاهش می یابد؛ زیرا خود را از دارایی و مال همسرش، كم ارزش تر می بیند.

از پیامبر خدا (ص) روایت شده كه می فرماید: أبغض العباد الی الله من ضن علی عیاله.

منفورترین بندگان، نزد خداوند، كسی است كه به خانواده اش بخل بورزد.

نیز می فرماید: شر الناس الضیق علی أهله. بدترین مردم، كسی است كه بر خانواده اش تنگ بگیرد.

4-بی تدبیری

خانواده تازه تأسیس، با جاده ای ناهموار و گردنه هایی طولانی روبه روست. دو جوانی كه هنوز جایگاه شغلی ثابتی برای خود نیافته اند، با بدهی های مربوط به: تعهدات مالی تحصیل و تهیه مسكن و یا هزینه های تولد و نگهداری فرزند نیز روبه رو می شوند. از سوی دیگر، به دلیل جوانی، زن، خواهان مصاحبت بیشتر شوهر با اوست و توقع دارد كه شوهر، وقت بیشتری را برای با هم بودن بگذارد. خواسته ها و انتظارات پیشین خویشان، دوستان، همسایگان و همكاران را نیز باید افزود. از طرفی، مسئولیت های دینی و اجتماعی هر دو سوی ازدواج نیز وجود دارد. در چنین فضایی، تنها مدیریت عاقلانه و ماهرانه، می تواند خانواده را از این كشاكش سنگین برهاند و باتوجه به این كه مدیریت خانواده در اسلام به مرد سپرده شده، این موضوع، اهمیت ویژه ای پیدا می كند. اگر مرد، فاقد مدیریت لازم باشد، خانواده، در گردابی از مشكلات حل نشدنی و گره های كور، فرو می رود و در این میان، رضایت و ارضای همسر فدا می شود و كانون خانواده، جایی برای شكایت ها و سرریز مشكلات حل ناشده می گردد. امام علی(ع) درباره این آفت خطرناك خانواده می فرماید:

آفه المعاش سوءالتدبیر.آفت زندگی، سوء تدبیر است.

و در حدیث دیگری از ایشان- كه به فراتر از خانواده اشاره دارد- آمده است:سبب التدمیر سوءالتدبیر. علت ویرانی، سوءتدبیر است.

5- تنوع طلبی

اسلام با توجه به واقعیت فزونی تعداد زنان آماده ازدواج بر مردان، چند همسری را با رعایت شروطی سخت (مانند: عدالت) تجویز كرده است؛ اما این به معنای تنوع طلبی و رفتار خودخواهانه با زن نیست. هرگاه مرد بخواهد از این جواز شرعی و واقعیت اجتماعی، سوءاستفاده كند و بی هیچ دلیلی، همسرش را طلاق دهد، این كار نزد خداوند متعال منفور است. از امام باقر (ع) روایت شده كه می فرماید:ان الله یبغض كل مطلاق ذواق.

خداوند از مردان پر طلاق و ازدواج و تنوع طلب، نفرت دارد.

بدین سان، تنوع طلبی یكی از آسیب های خطرناكی است كه نهاد خانواده را تهدید می كند و مانع تحكیم این نهاد مقدس می گردد.

6- غیرت ورزی نابجا

زندگی مشترك، محدودكننده روابط جنسی است. در هر اجتماع و دینی، ازدواج، مرزهایی را برای روابط جنسی به وجود می آورد. در دین اسلام، این روابط، منحصر به خانواده می شود و از این رو، خیانت هر یك از دو سوی ازدواج، به معنای پیمان شكنی است. این نكته، قابل قبول همگان است؛ اما هرگاه حساسیت به این مسئله، از حد طبیعی خود بیرون رود و به صورت شك هایی بی جا و غیرت ورزی بدون دلیل درآید، زندگی را تلخ می كند و خانه را به صورت بازداشتگاهی درمی آورد كه بازجوی آن، شریك زندگی است. كسی كه باید بیشترین اعتماد را داشته باشد، بیشترین تردید را دارد. جالب توجه، آن كه ابراز تردیدها و پرس وجوهای بی دلیل، همسر امین را نیز به سوی خیانت، سوق می دهد و او را در معرض خیانت به شوهر قرار می دهد. روایت تكان دهنده نهج البلاغه در این باره، بسیار صریح است. امام علی(ع) می فرماید:

از غیرت ورزیدن بیجا ]نسبت به زنان[ بپرهیز كه آن، زن سالم را به بیماری ]و نادرستی[ می كشاند و پاك دامن را به اندیشه گناه.

اگر هم چنین نكند در دوستی ها و اظهار محبت های همسرش تردید جدی می نماید و از محبت خود نیز دریغ می كند و بدین سان، اصلی ترین رشته پیوند خانواده، سست می شود.

در پایان می افزاییم كه هرگاه نگاه شوهر به جایی رسد كه به همسر خود تهمت بزند و او را متهم به روابط جنسی خارج از ازدواج كند، درحالی كه چنین نیست، به لعنت الهی دچار می شود. با توجه به فرآیند «لعان»(2) در فقه اسلامی، چنین شخصی، زندگی خود را در معرض تباهی قرار داده است و این زمینه را برای همسر خود به وجود می آورد تا با انجام دادن تشریفات قانونی، از او جدا شود.

ج- آسیب های مرتبط با زن

آسیب هایی كه از ناحیه زن، نهاد خانواده را تهدید می كند و ممكن است به فروپاشی نهاد خانواده بینجامد، عبارت اند از:

1- آزار دادن شوهر

آزار دادن شوهر، همانند آزار دادن زن، موجب تزلزل بنیان خانواده است؛ زیرا در فرض آزاررسانی از سوی زن، مرد نیز واكنش همانند نشان می دهد و كانون زندگی، به معركه درگیری و كشمكش تبدیل می شود و به تدریج، تحمل چنین وضعیتی برای هر دو سوی رابطه، سخت می شود. در این زندگی ها، محبت و اطاعت، جای خود را به سرپیچی و نفرت می دهد و در این حالت، روابط متعارف ازدواج به گونه ای دیگر تحقق می پذیرد. حتی در صورتی كه شوهر تحمل كند و به مقابله به مثل نپردازد، از محبتش به همسر كاسته می شود و زندگی با عشق، به زندگی با نفرت، تبدیل می شود. این وضعیت غیرطبیعی، تنها تا آن جا ادامه می یابد كه تنش های عصبی حاصل از این نگاه و رفتار، از آستانه تحمل طرفین درنگذرد. اما صادق(ع) در تعبیری لطیف، زن آزاررسان را از اسباب تكدر عیش می داند و می فرماید:

«هر زنی در دنیا شوهرش را آزار بدهد، همسر [تعیین شده] او از حوریان بهشتی می گوید: خدا تو را بكشد! او را میازار؛ زیرا او نزد تو میهمان است و به زودی، تو را ترك می كند و نزد ما می آید.»

گفتنی است به خشم آوردن شوهر نیز گونه ای آزار دادن اوست. از این رو، اگر زن در نیابد كه چه رفتاری همسرش را خشمگین می كند و سپس آن را ناخودآگاه تكرار كند و یا با قصد آزار چنین كند، زمینه تزلزل خانواده را فراهم كرده است.

درحدیثی ازپیامبر(ص) آمده است: «برای هیچ زنی، حلال نیست كه مچ و پای خویش را برای مردی جز شوهرش آشكار سازد. هرگاه چنین كند، پیوسته مورد لعنت و ناخشنودی خدا قرار می گیرد و خداوند، بر او خشم می گیرد و فرشتگان خدا لعنتش می كنند و برایش عذابی دردناك آماده می سازند»

زن و شوهر

2- ناسپاسی نسبت به شوهر

زن، بیشتر به محبت شوهر نیاز دارد و مرد، به سپاس گزاری زن. از این رو، در صورت عدم ارضای خواست روحی و یا واكنش متعارض با آن از سوی زن، علاقه مرد به زن آسیب می بیند و به تدریج، این واكنش دوسویه، زنجیری از گله گزاری و دلخوری درونی را پدید می آورد و بنیان خانواده را سست می نماید. لذا روایات اسلامی، به شدت زنان را از ناسپاسی لطف و محبت شوهران نهی كرده اند. به این روایت بنگرید:

لاینظرالله الی امراه لاتشكر لزوجها، و هی لاتستغنی عنه.خداوند، به زنی كه از شوهرش سپاسگزاری نمی كند، با آن كه شوهرش بی نیاز نیست، نگاه (با لطف و رحمت) نمی كند.

در روایت دیگری آمده است:ایما امراه قالت لزوجها: «ما رایت قط من وجهك خیرا» فقد حبط عملها

هر زنی كه به شوهرش بگوید: «من هرگز از روی تو خیری ندیده ام»، اعمالش بر باد می رود.

3- انتظارات بی جا از شوهر

مرد به عنوان مسئول تشكیل، رشد و نگهداری خانواده می كوشد نیازهای اساسی خود و خانواده اش را تامین كند. این ویژگی یك خانواده سالم و متعارف است و جز در مواردی كه مرد به اعتیاد و یا بیماری های اخلاقی و اجتماعی مبتلا می شود، همه جا چنین تلاشی وجود دارد. این وظیفه، چون تكلیفی الهی است، پس قابل منت گذاری بر زن هم نیست. اما مشكل از آن جا آغاز می شود كه در شرایط خاص و تنگناهای مالی، شوهر توانایی تأمین خواسته های زن را ندارد و یا زن، به مقدار نیاز بسنده نمی كند. دراین دو حالت، اگر زن بر خواسته های خود پا ننهد و برای تامین آنها، به شوهرش فشار بیاورد، افزون بر به خشم آوردن خداوند متعال، زمینه ناراحتی شوهر را نیز فراهم می آورد.

دراین وضعیت، گاه پیش می آید كه مرد، بر اثر سرزنش های زن، به دزدی و اختلاس و درآمدهای نامشروع روی می آورد و گاه به گریز از خانه و حتی اعتیاد كشیده می شود و یا در فرضی دردناك، به جدایی می اندیشد. درهمه فرض ها، آرامش روحی شوهر، كاهش می یابد و نگاه افسرده و یا عصبی او در روابط خانوادگی، بازتاب می یابد. این گونه است كه اساسی ترین هدف ازدواج (یعنی آرامش زندگی) آسیب می بیند. از این رو، روایات اسلامی، زن را از واداركردن شوهر به آنچه در توان او نیست، به شدت نهی كرده اند:

«هر زنی كه در درخواست نفقه، بر شوهرش فشار آورد و خارج از توانش چیزی بر او تحمیل كند، خداوند، از او، نه توبه ای می پذیرد و نه كفاره ای، مگر آن كه توبه كند و برگردد و در حد توانش، از او چیز بخواهد.»

4- منت نهادن بر شوهر

خانم هایی كه از نظر ثروت و یا موقعیت خانوادگی، بر شوهر خود، برتری دارند، باید توجه داشته باشند كه ثروت و موقعیت خانوادگی خود را به رخ شوهر كشیدن و منت نهادن بر او، آفت شیرینی زندگی خانوادگی، و گاه موجب فروپاشی آن است. در شماری از روایات، این برخورد غیراخلاقی، به شدت محكوم شده است:

«اگر زن، همه طلا و نقره های روی زمین را به خانه شوهرش ببرد، سپس روزی از روزها بر سر او بزند و بگوید: «تو كیستی؟ این دارایی، مال من است»، اعمالش بر باد می رود، اگرچه از عابدترین مردمان باشد، مگر آن كه توبه كند و از سخنش برگردد و از شوهرش پوزش بخواهد.

5- مدارا نكردن با شوهر

گاهی اوقات، اخلاق و رفتار شوهر، مورد قبول همسرنیست و حتی ممكن است از نظر عرفی و شرعی هم پذیرفته نباشد؛ اما اصلاح آنها تنها ازطریق تحمل و شكیبایی و سپس تذكرات نرم و پله ای، امكان پذیر است. زن نمی تواند با چندماه زندگی مشترك، رفتار چندین ساله شوهر خود را تغییر دهد. از این رو باید بكوشد برای دوره گذار از وضعیت فعلی به وضعیت مطلوب، سیاست رفاقت و همراهی و همدلی را با شوهر درپیش گیرد و در همه موارد شرعی و عرفی، پیرو شوهر باشد تا به تدریج بتواند شوهر را با خود همراه كند. زوج های جوانی كه از ابتدا و بدون مقدمه ای، خواستار تغییر همسر خود و به رنگ خود درآوردن او شده اند، در همان ابتدای راه، به چاله بگو و مگو و درگیری درغلتیده اند و نه تنها سودی از تذكرات و ناسازگاری خود ندیده اند كه كانون خانواده را تا لبه پرتگاه آشفتگی و از هم پاشیدگی درآورده اند.

در روایتی از امام علی (ع) آمده است:شرالزوجات من لاتواتی. بدترین همسران، زنی است كه سازگار نباشد.

در روایتی از پیامبرخدا (ص) آمده است: هر زنی كه بی جهت، از شوهر خود طلاق بخواهد، بوی بهشت بر او حرام است

6- خودآرایی برای غیرهمسر

لوازم آرایش

خودآرایی زن، برای غیرهمسر، یكی از خطرناك ترین آفت هایی است كه كانون خانواده را تهدید می كند. درحدیثی ازپیامبر(ص) آمده است:

«برای هیچ زنی، حلال نیست كه مچ و پای خویش را برای مردی جز شوهرش آشكار سازد. هرگاه چنین كند، پیوسته مورد لعنت و ناخشنودی خدا قرار می گیرد و خداوند، بر او خشم می گیرد و فرشتگان خدا لعنتش می كنند و برایش عذابی دردناك آماده می سازند»

این آفت خطرناك، زمینه ساز آلودگی زن و فروپاشی خانواده است و از این رو، مرد باید به عنوان مدیر خانواده، با همه توان از آن پیشگیری كند. در روایتی از پیامبر(ص) آمده است: هرگاه زن، خود را بیاراید و خوش بو كند و از درخانه اش بیرون برود و شوهر، به این، راضی باشد، به ازای هر قدمی كه برمی دارد، برای شوهرش یك خانه در آتش ساخته می شود.

7-  تنوع طلبی

زن نیز ممكن است مانند مرد، به بیماری تنوع طلبی جنسی مبتلا شود و چون محدودیت او بیشتر است، این بیماری می تواند او را به درخواست طلاق و در برخی از موارد، به خیانت و گاه به قتل همسر، وادار سازد. از این رو، در روایات، تنوع طلبی جنسی زن، همانند تنوع طلبی مرد، نكوهش شده است. در روایتی از پیامبرخدا (ص) آمده است: هر زنی كه بی جهت، از شوهر خود طلاق بخواهد، بوی بهشت بر او حرام است.

8- خیانت

خطرناكترین آفتی كه از ناحیه زن، نهاد خانواده را تهدید می كند، خیانت (بویژه خیانت ناموسی) است. از پیامبرخدا(ص) درباره خطر این خیانت، روایت شده كه می فرماید:

«چهار چیز كمرشكن هستند،... و زنی كه شوهرش از او نگهداری می كند؛ ولی او به شوهرش خیانت می نماید.

برای پیشگیری از این آفت كمرشكن، هم مرد، مسئول است و هم زن. بدیهی است كه زن و مرد، با عمل كردن به وظایف مشترك و اختصاصی خود، می توانند از این آفت، پیشگیری كنند؛ اما بی تردید، مسئولیت زن دراین باره، سنگین تر است. (منابع احادیث در خود كتاب «تحكیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث» موجود است).


پی نوشت:

1ـ توضیحاتی كه درباره حكمت مهریه ارائه شد، اقتباس از كتاب نظام حقوق زن در اسلام، نوشته استاد شهید مرتضی مطهری است.

2- قاعده فقهی «لعان» برای اثبات ادعای مرد درباره روابط نامشروع زن و نفی فرزندی است كه از او متولد شده است و كیفیت آن در آیات 6 و 7 از سوره نور آمده است. براساس این قاعده اگر زن، ادعای مرد را انكار كند و هر دو، سوگندهای چهارگانه را یاد كنند، برای همیشه از هم جدا می شوند.

نویسنده: آیت الله محمدی ری شهری

تنظیم: شکوری - بخش قرآن تبیان