تبیان، دستیار زندگی
فیلم «دیگری» نخستین ساخته مهدی رحمانی چندی است كه در سینماهای كشور اكران این می‌شود. این فیلم با وجود اكران محدود و قصه‌ای كه نمی‌توان آن‌را عامه‌پسند دانست، با توجه نسبتا خوب تماشاگران
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

«دیگری» در گفتگو با مهدی رحمانی

بعضی از مشكلات همیشه با ما هستند

مهدی رحمانی

فیلم «دیگری» نخستین ساخته مهدی رحمانی چندی است كه در سینماهای كشور اكران این می‌شود. این فیلم با وجود اكران محدود و قصه‌ای كه نمی‌توان آن‌را عامه‌پسند دانست، با توجه نسبتا خوب تماشاگران همراه بوده است. در ادامه با كارگردان این فیلم به گفتگو نشسته‌ایم. رحمانی متولد سال 1357 اصفهان و فارغ التحصیل رشته فیلمسازی از دانشکده صدا و سیما در مقطع کارشناسی، عضو انجمن سینمای جوانان و انجمن مستند سازان سینمای ایران و نیّّّّّّّّّّّّبببببببببز اتحادیه مستند سازان اروپا است. وی كه رئیس هیات داوران دانشجویی بیست و دومین جشنواره ملی و دهمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران بود، چند جایزه دیگر از جشنواره‌های ملی و بین‌المللی كسب كرده كه از جمله آن‌ها می‌توان به جایزه جشنواره تسالونیكی و آسیا – پاسفیك اشاره كرد.

شما از دكمه به كت رسیدید یا از كت به دكمه؟ یعنی در ابتدا محمدرضا فروتن را انتخاب كردی و بر اساس شخصیت او فیلمنامه نوشتی یا بعد از انتخاب فیلمنامه سراغ فروتن رفتی؟

ما بعد از دریافت پروانه تولید، فیلمنامه را انتخاب كرده بودیم. این بود كه فروتن بعدها به كار اضافه شد.

ممكن است بر اساس بازی و شیوه برخی از بازیگران شما فیلمنامه را تغییر دهی. آیا براساس شخصیت فروتن، فیلمنامه تغییر پیدا كرد؟

ما فیلمنامه را بر اساس شخصیت خاصی ننوشتیم. اما بعد از این‌كه این متن را برای كار انتخاب كردیم، آن‌را برای بازیگران مثل محمدرضا فروتن و مریلا زارعی فرستادیم و آن‌ها نیز پذیرفتند. هر دوی این بازیگران انتخاب‌های اول ما بودند.

در توضیح بیشتر باید بگویم، بعد از آن‌كه فیلمنامه توسط مهران كاشانی نوشته شد،‌ روی شخصیت ابراهیم فكر كردیم و دیدیم كه بازیگری كه می‌تواند به خوبی این نقش را ایفا كند، محمدرضا فروتن است.

چقدر فروتن توانسته نقش ابراهیم را در بیاورد؟

من از بازی فروتن راضی‌ام. به نظرم بازی او در نقش ابراهیم باورپذیر است. اما در مورد این‌كه تا چه اندازه می‌شد تا بازی او شكل ایده‌ال‌تری را به خود بگیرد، باید بگویم كه به‌هر حال همیشه شكل‌های بهتری قابل تصور است. یعنی همیشه می‌توان چیز بهتری را در ذهن داشت كه در واقعیت صورت نمی‌گیرد.

بیشتر فیلم‌های فروتن در فضای شهری رخ می‌دهد. ممكن است او نقش افرادی از طبقه فرودست جامعه را بازی كند، اما به هر حال در شهر این نقش‌ها را بازی كرده است. چطور شد كه به او بازی در یك نقش روستایی را پیشنهاد دادی؟

دو نكته را در نظر داشتم. اول این‌كه معتقدم یك بازیگر نباید به یك تیپ یا شخصیت خاص محدود كرد. به گمان من، اگر بازیگر توانا باشد، می‌تواند در نقش‌های متفاوتی ایفای نقش كند و چنان‌چه دیدیم، فروتن نیز از پس نقش بر آمده است.

در كنار این، ‌من می‌خواستم در كنار این نكته كه فیلمی مورد علاقه خودم بسازم، به گیشه هم توجه داشته باشم و یكی از شرایط گیشه، حضور بازیگران نامدار و حرفه‌ای است. این نكته را پنهان نمی‌كنم. باید بازیگرانی را انتخاب می‌كردم كه حضور آن‌ها به من كمك كند تا بتوانم اجازه اكران بگیرم. همان‌طور كه می‌دانید اكران ما بر اساس بازیگرانمان است. در نتیجه در میان بازیگران حرفه‌ای، دنبال كسی می‌گشتم كه بتواند بهتر این نقش را بازی كند. در نتیجه به فروتن رسیدم. من فكر می‌كنم كه او بازیگر خوبی است و با این حس كه او می‌تواند نقش یك روستایی را خوب بازی كند، او را انتخاب كردم.

اكران فیلم‌ات محدود بود. پس اگر یكی دو بازیگر شناخته شده می‌آوردی، شاید شرایط اكران كامل می‌دادند...

بله. اما در شرایطی كه سینمای ما دارد، حتی در صورت اكران كامل هم فیلم‌ها خوب نمی‌فروشند. اگر همه بازیگران سینمای ایران هم اگر در یك فیلم بازی كنند، شاید مردم توجهی به آن فیلم نداشته باشند،‌ چرا كه انگار تماشاگران با سینما قهر كرده‌اند.

چطور شد سراغ این موضوع رفتی؟ موضوع زنی كه در جوانی بیوه می‌شود در سینمای ما بی‌سابقه نیست. جذابیت این قصه برایت چه بود؟

به گمان من، این موضوع نه آنچنان نو است و نه هیچ‌گاه كهنه می‌شود. این موضوع به ذات انسان‌ها ارتباط دارد و از همین رو همیشه ادامه خواهد داشت، مثل عشق، مرگ، تنفر، دوستی، خیانت و خیلی از موضوع‌های ازلی- ابدی بشری. با این همه برخی از مسایل در برهه‌ای با توجه بیشتری روبرو می‌شوند و از همین رو،‌ در فاصله زمانی بعدی توجه كمتری به آن می‌شود. این موضوع هم به نظر من از همین دست سوژه‌هاست.

اما جدای از این قضیه، من فیلمنامه‌ای داشتم كه برای ساخت آن اقدام كردم، اما یك سری اصلاحیه داشت كه برای ساخت باید آن‌ها را رعایت می‌كردم. اگر می‌خواستم آن اصلاحیه‌ها را رعایت كنم، آن فیلمنامه اساسا آسیب می‌دید. به همین دلیل سراغ فیلمنامه دیگری رفتم، چون پروانه ساخت گرفته بودم و باید هرچه زودتر كارم را شروع می‌كردم.

او داستان را در محیط روستا روایت می‌كند. آیا این محیط از آن رو انتخاب شده كه مسایل سنتی در روستا بیشتر جریان دارد و داستان باورپذیرتر می‌شود؟

بله، چرا كه در جوامع كوچكتر این پدیده، از شدت و حدت بیشتری برخوردار است. هنوز در جوامع روستایی، زنان بیوه‌ جوانی هستند كه مجبورند با برادر شوهرشان ازدواج كنند. یعنی هیچ گونه انتخابی برای ادامه زندگی‌شان ندارند. آن‌ها تحت سلطه یك جامعه سنتی قرار می‌گیرند و همه حقوق‌شان از دست می‌رود. به گمان انتخاب فضای روستا از این روست.

پایان فیلم چرا این‌گونه انتخاب شد؟ یك پایان تلخ؟ حس می‌كنم این پایان انتخاب شده تا از یك «پایان خوش»

كه متعلق به سینمای بدنه است، جلوگیری شود...

این انتخاب صد در صد عمدی بود، چرا كه یك «پایان خوش» همه چیز را خیلی خیلی معمولی می‌كرد...

یعنی فیلم‌های «پایان خوش» همیشه بد هستند؟

نه. منظورم این فیلم و داستان آن است. اگر ابراهیم با آن زمن می‌رسید، تماشاگر فراموش می‌كرد كه این فیلم در مورد روابط آدم‌هاست. ما می‌خواستیم روابط آدم‌ها، مخصوصا رابطه ابراهیم و رضا را به نمایش بگذاریم...

می‌شد این مرد و زن به هم نرسند، اما آیا نیازی بود كه حتما برادر شوهر با زن ازدواج كند؟

اگر این دو به هم می‌رسیدند، تماشاگر گمان می‌كرد كه همه تلاش ابراهیم برای این بوده كه او با مادر رضا ازدواج كند. آن‌وقت روابط انسانی رضا و ابراهیم كم‌رنگ می‌شد. اما این پایان نشان می‌دهد كه با وجود این‌كه مادر رضا ازدواج كرده و به او ضربه روحی وارد شده، او به ابراهیم پناه می‌برد. یعنی یك رابطه جدید شكل گرفته،‌ یك رابطه انسانی و دوستانه.

اما اگر مادر رضا با عمویش ازدواج نمی‌كردند هم این حالت ایجاد می‌شد...

پایان آن‌گونه را نیز می‌توان برای فیلم درنظر گرفت، اما به نظر من این پایان دراماتیزه‌تر است. یعنی از عناصر درام استفاده كردیم تا آن‌را جذاب‌ترش كنیم. به گمان من، قسمتی از جذابیت، همین تلخی است.

به هر حال شكلات تلخ هم این روزها مورد توجه است.

بله. تلخی و شیرینی، در كنار هم معنی پیدا می‌كنند...

و به عنوان آخرین سوال. موسیقی فیلم فضایی خاص را متجسم می‌كرد. چطور به این تم رسیدید؟

به نكته خوبی اشاره كردید. به گمان من موسیقی فیلم خیلی مظلوم واقع شده است. به گمان من ساختن موسیقی فیلم، برای این فضا كار بسیار دشواری بود، چرا كه نه می‌شد از موسیقی مدرن شهری استفاده كرد و نه از یك تم روستایی. بابك میرزا خانی این موسیقی را خیلی ابداعی ساخته است. او برای ساختن این كار خیلی زحمت كشید. او با یك سری از سازها، صداهایی ابداعی به وجود آورد كه به نظرم خیلی به فیلم كمك كرده است.


سجاد صاحبان زند

بخش سینما و تلویزیون تبیان