تبیان، دستیار زندگی
گفت و گوی اختصاصی تبیان با مهدی فرج اللهی درباره کاریکلماتور ....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

می روم روی خط قرمز می نشینم اما رنگی نمی شوم

گفت و گوی اختصاصی تبیان با مهدی فرج اللهی درباره کاریکلماتور

می روم روی خط قرمز می نشینم اما رنگی نمی شوم

«کاریکلماتور نوعی از شوخ طبعی است که دکتر سیروس شمیسا در کتاب" انواع ادبی " از آن به عنوان یک نوع جدید ادبی یاد می کند .جملاتی کوتاه با آمیزه ای از طنز که گاهی به جمله ی قصار می ماند،شاید بتواند به ضرب المثل تبدیل شود و گاهی به فضای شعر نزدیک می شود. این راه را پرویز شاپور آغاز کرد. و این عنوان را شاملو از سر هم کردن کاریکاتور و کلمات بر آن گذاشت .یعنی کاریکاتوری که با کلمات نوشته می شود. » این تعریفی است که مهدی فرج الهی از طنزپردازان جوان کشورمان در مورد کاریکلماتور ارائه می دهد و معتقد است این سبک نوشتاری نوعی کارتون است و هر کاریکلماتور قصه ای دارد. فرج الهی در 21دی ماه 1361 در تهران بدنیا آمده و تا امروز آثار زیادی را در زمینه کاریکلماتور خلق کرده و در نشریات مختلف از جمله گل اقا مطالب زیادی را به چاپ رسانده و همین روزهاست که کتاب دومش به بازار بیاید. با مهدی فرج الهی در مورد کاریکلماتور و کتاب جدیدش گفتگویی انجام دادیم که در ادامه می خوانید:

*چرا از بین شاخه مختلف نوشتاری  به سراغ کاریکلماتور رفتید و این نوع نوشتن را برگزیدید؟

کوتاه نویسی را خیلی دوست دارم و کاریکلماتور با فضای امروز خیلی متناسب است. شاید  امروز دیوان حافظ و سعدی و شاهنامه فردوسی حکم سینما و پارک را پیدا کرده و هر کسی در خانه اش پر باشد از این کتابها اما همه اینها در طاقچه باقی مانده و دیگر کسی شبهای زمستان زیر کرسی نمی نشیند و شاهنامه نمی خواند. دنیای امروز طالب مطالب بلند و اشعار طول و دراز نیست. مردم فرصت خواندن مطالب طولانی را ندارند ولی کاریکلماتور این ویژگی را دارد که کوتاه و مفید و مختصر معانی را در بر گیرد و من این ویژگی را دوست دارم و همین موضوع مرا با کاریکلماتور پیوند زده است.

*برای خلق یک مجله طنز یا همان کاریکلماتور، بیشتر به چه نکاتی توجه می کنید؟آیا برای نوشتن اصول خاصی را در نظر می گیرید؟

طبیعتاً چیزی که باعث زیبایی یک اتفاق ادبی می شود همان ظرافتهاست و شاید در کاریکلماتور این صنایع ظاهری زیاد به چشم نیاید اما صنایع معناگرایی همچون استعاره و تشبیه و... بیشتر کاربرد دارد. برای پیدا کردن سوژه هم راههای مختلفی وجود دارد. گاهی سوژه به سمت آدم می آید و اتفاقی رخ میدهد که باعث شکل گیری سوژه در ذهن می شود و گاهی باید به سراغ موضوعات و سوژه ها رفت و از دلشان کاریکلماتور خلق کرد. من از هر دو راه استفاده میکنم و اینطور نیست که راه خاصی داشته باشم.

*پرویز شاپور را مبدع کاریکلماتور در ایران می دانند.در این مورد برایمان توضیح  دهید.

هیچ کسی به اندازه پرویزشاپور  کاریکلماتور ننوشته و منطقی است  که کاریکلماتور را به او نسبت دهیم. پرویز شاپور 8 کتاب کاریکلماتور منتشر کرده و در فرهنگ  ما هیچ کسی به اندازه شاپور سراغ کاریکلماتور نرفته است. نگاه فانتزی، معما گونه و کارتونی ای  که در کاریکلماتور نسبت به زندگی و دنیای پیرامونی وجود دارد از قدیم تر هم در ادبیات ما بوده است. در دوره ای  که صائب و بیدل بودند می توان تک بیت ها و مصراع هایی را پیدا کرد که کاریکلماتوراند و یا در سبک هندی زیاد به این قبیل بیان برخورد می کنیم و البته در فرهنگهای دیگر و آثار نویسنده گاه خارجی هم کاریکلماتور نقش پررنگی دارد  که غالباً به شکل جملات قصار و حکیمانه نگاشته شده اند.

*در حال حاضر فضای استفاده از کاریکلماتور را در نشریات کاغذی و اینترنتی چطور ارزیابی میکنید؟

کاریکلماتور اولین بار در نشریه طنز خوشه مطرح شد و با این نام شهرت و اعتبار گرفت. هفته نامه و ماهنامه گل آقا هم صفحاتی را مختص کاریکلماتور داشت. اما الان کارکرد نشریات نسبت به 10سال قبل تغییر کرده و تغییر نوع ارتباطات و استفاده از نشریات  موجب شده که شاید ما امروز کمتر نشریه کاغذی را داشته باشیم که ستونی اختصاصی برای کاریکلماتور داشته باشند. درحال حاضر گاهی بصورت پراکنده برای نشریات می نویسم و به عنوان مثال نشریه «بُشرا» که برای نابینایان منتشر می شود ستون کاریکلماتور دارد. اما در نقطه مقابل در فضای نت و یا پیامکها، بیشتر از کاریکلماتور استفاده میشود و حتی بارها کاریکلماتورهای خودم بعد از دست به دست گشتن از طریق پیامک به خودم رسیده. مثلاً این کار که« نانوا هم جوش شیرین می زند، بیچاره فرهاد» خیلی گل کرد و چندین بار برای خودم هم فرستاده شد. یا می توانم به فضای وبلاگها و سایتها اشاره کنم که استعدادهای زیادی در آنها وجود دارد و با خیلی هایشان هم در ارتباطم.

*این روزها کلاسهای مختلفی برای شعر، داستان، طنز نویسی و انواع مختلف ادبی برگزار می شود. مخصوصاً در سالهای اخیر استقبال از کلاسهای طنز زیاد بوده. فکر می کنید آیا کاریکلماتور هم این پتانسیل را داشته باشد که به عنوان شاخه ای جداگانه مورد تدریس قرار گیرد؟

سالهای قبل که وقتم آزادتر بود(بین سالهای82 تا85) چندین کارگاه در دانشگاههای مختلف مثل دانشگاههای شیراز، ابوریحان، زنجان، اصفهان و چند سال هم تابستانها در دانشگاه امیر کبیر کارگاه کاریکلماتور داشتم. اما اینروزها و در سالهای اخیر زیاد فرصت پیدا نکرده ام که در همچین محافلی شرکت کنم. اما جدا از کارگاههای دانشگاهی تا به حال در فرهنگسراها یا کانونهای ادبی کلاس اختصاصی کاریکلماتور ندیده ام اما قطعاً این پتانسیل وجود دارد چراکه کاریکلماتور بخاطر کوتاه گویی اش با خواست دنیای امروز همخوانی دارد.

*بعد از چاپ کتاب اولتان در سال 83 گویا الان هم در تکاپوی چاپ دو کتاب دیگر هستید.درمورد این دو کتاب توضیح می دهید؟

کتابی را با عنوان « نانوا هم جوش شیرین می زند، بیچاره فرهاد» زیر چاپ دارم و کارهایش انجام شده و در ارشاد منتظر دریافت مجوز است که 120 صفحه دارد مجموعه ای از کاریکلماتورهای  خودم است که 3 صفحه آن هم اختصاص دارد به  یادداشهایی از استاد مرحوم منوچهر احترامی و اساتید دیگر طنز آقایان ابوالفضل زرویی نصرآباد و اسماعیل امینی.

*مشکلی برای چاپ کتاب نداشتید؟اصلاحاتی در آن اعمال نشده؟

بعید می دانم که کتاب مشکلی داشته باشد که مانع چاپ یا اصلاحات شود. دوستی در ارشاد دارم که از ایشان در مورد مراحل بررسی کتابم جویا شدم که ایشان گفت تا امروز مشکل خاصی نبوده و کتاب در حال طی روال معمولش برای دریافت مجوز است. خودم هم خیلی توجه داشتم که کار مشکل دار نباشد. مرحوم احترامی همیشه می گفت:« می روم روی خط قرمز می نشینم اما رنگی نمی شوم.» به هر حال امیدوارم که کتابم بدون مشکل به چاپ برسد.

*در مورد کتاب دیگرتان هم توضیح دهید.

کتاب دیگرم کتابی است در مورد کاریکلماتور که عنوانش این است:« کاریکلماتور از شاپور تا امروز». 4سال است که مشغول کار و تحقیق روی این کتاب هستم و این کتاب از چندین فصل تشکیل شده. بخشی اختصاص دارد به جوانان و افرادی  که به تقلید از شاپور کاریکلماتور می نویسند که از طرق مختلف آنها را پیدا کرده ام. خیلی هاشان را از طریق اینترنت یافته ام و مشغول جمع آوری آثارشان هستم. فصلی دیگر در مورد پرویز شاپور و آثارش است. شاپور عاشق طبیعت بود و نگاهش به طبیعت موضوع بسیاری از آثارش است و بیشتر مسائل انسانی را با نگاه به طبیعت دنبال کرده و در کنار بعد نویسندگی طراحی  هم میکرده و طرح هایش در عین سادگی بارها برنده جوایز بین المللی شده اند. فصل دیگر کتاب اختصاص دارد به چیستی کاریکلماتور که چطور شکل می گیرد و صنایع مختلف ادبی چه نقشی در خلق کاریکلماتور دارند و از مرحله سوژه یابی تا خلق یک کاریکلماتور با مثال  توضیح داده میشود. فصل دیگر گزیده ای از کاریکلماتورهای پرویز شاپور است که ازبین آثارش انتخاب شده است. این کتاب هنوز تمام نشده و در مرحله گزینش نهایی آثار هستم.

*به عنوان صحبت پایانی دوست دارید چه نکته ای را بگویید؟

فکر می کنم در جامعه امروز ما استعداد در زمینه کاریکلماتور خیلی زیاد است  و حتی خیلی از افرادی که در زمینه نوشتار جدی فعالیت دارند گاهی کاریکلماتورهایی هم نوشته اند. فکر میکنم خوب است که ارگانهایی مثل حوزه هنری که بودجه و امکانات دارند به این شاخه نوشتاری بیشتر توجه کنند و به عنوان مثال در جشنواره های ادبی ای که برگزار می کنند بخش ویژه ای را هم به کاریکلماتور اختصاص دهند و یا حامی آثار کاریکلماتور باشند و مثلاً به جوانان کمک کنند تا کتابهای کوچک کاریکلماتور در قطع های جیبی به چاپ برسد و قطعاً کار خوبی که تولید شود مورد استقبال مردم هم قرار میگیرد.

*متشکرم از وقتی که گذاشتید و در این گفتگو شرکت کردید.


شکوفه موسوی- بخش ادبیات تبیان