تصویری واقعی از آزادگان ایرانی
نگاهی به فیلم «نفوذی» ساخته مشترک احمد کاوری و مهدی فیوضی:
«نفوذی» کوشیده است به روانترین شکل تصویری واقعی از اسرای ایرانی ارائه دهند و بکوشد بر این مفهوم تاکید کند که تمام اقشار هر جامعهای به اندازه ویژگیهای مثبت دارای اشکالات خاص خود هم هستند.
در روزهایی که مخاطبان نسبت به تماشای کمدیهای سطحی تجاریسازان روی خوش نشان نمیدهند اکران آثاری مانند «نفوذی» و توجه نسبی مخاطبان به این گونه فیلمها نویدی است بر این امید که شاید با تمرکز بیشتر بر درامهایی جدی که به رئالیستیترین شکل ممکن بخشهایی از زندگی ایرانیان را به نمایش میگذارند، بتوان هم آشتی دوبارهای مابین سینما و مخاطب گریزان از آن فراهم کرد و هم اسباب ارتقای نسبی سینمای وطنی را ایجاد نمود.
«نفوذی» فیلمی است ساده و بدون ادعا که شاید نگرش مثبتی که مخاطبان از نمایش در جشنواره تا زمان اکران رسمی به آن روا داشتند مدیون همین سادگی باشد. فیلم، داستان پیچیده و در برخی قسمتها عجیب خود را به سادگی به مخاطب عرضه کرده و میکوشد بدون حاشیهپردازی زائد دورنمایی ارائه دهد از زندگی قشری از جامعه ایران که فقط و فقط به خاطر دفاع از کشور خود زحمات زیادی را متحمل شدند.
در مرکزیت داستان اسیری قرار دارد که بعد از سالها اسارت به وطن بازمیگردد و همین بازگشت است که اسباب رخ دادن دردسرهای فراوانی برای وی میشود چراکه مدتی بعد از حضور در کشور این اسیر به جرم همکاری با عراقیها بازداشت شده و تحت بازجویی قرار میگیرد. این دستگیری مجدد است که گره اصلی داستان را طرحریزی میکند. از اینجا به بعد مخاطب در پی آن است که دریابد اصلیترین دلیل این اسارت دوباره چیست و اصلا چرا باید رزمندهای که سالها برای دفاع از کشورش میجنگیده به همکاری با دشمنش بپردازد.
در پاسخگویی به این سوال هم فیلمنامهنویس کار یعنی داوود امیریان و هم کارگردانان اثر یعنی احمد کاوری و مهدی فیوضی کوشیده اند آرام آرام و به سبک آثار نوآر کلاسیک مخاطب را در یافتن پاسخ نهایی شبهاتی که درباره این آزاده وجود دارد، یاری کنند. این لحن طمانینه شاید در جاهایی مخاطب حرفهای سینما را دلزده کند اما این مزیت را دارد که نکته ناگفتهای را در فیلم باقی نگذاشته و حتی حین روایت داستانکهای فرعی موجود در فیلم نیز کارگردانان میکوشند آرام آرام پازل شخصیتی این آزاده را کامل کرده و کاری کنند که شمایلی کامل از وی به مخاطب ارائه شود.
ایده اولیه «نفوذی» که از کتاب خاطرات یک آزاده با عنوان «حکایت زمستان» نوشته سعید عاکف گرفته شده، این قابلیت را داشته که با اندکی شاخ و برگ دادن به شخصیتهای فرعی موجود در آن تبدیل شود به فیلمنامه یک مجموعه تلویزیونی اما داوود امیریان خیلی خوب توانسته با مینیمالیستی کردن بسیاری از خردهداستانهای موجود در فیلم، شرایط لازم برای ایجاد یک اثر سینمایی بلند که به اندازه مجموعه معادل آن جذاب باشد را فراهم کند.
در کنار داستان جذاب و بکر فیلم، لحن همذاتپندارانه اثر که بیش از هر چیز برآمده از دوری صاحبان اثر از شعارگوییهای زائد است به اندازه خود در جلب مخاطب نقش داشته است. کارگردانان کوشیدهاند به روانترین شکل تصویری واقعی از اسرای ایرانی ارائه دهند و بکوشند بر این مفهوم تاکید کنند که تمام اقشار هر جامعهای به اندازه ویژگیهای مثبت دارای اشکالات خاص خود هم هستند و تنها تصمیم انسانها در لحظات حساس است که میتواند اسباب رشد آنها را فراهم آورد.
منبع : شبکه ایران تنظیم : سینما و تلویزیون تبیان