تبیان، دستیار زندگی
موضوع بحث ما اسماء و صفات الهی بود. گفتیم مسئلۀ اسماء و صفات الهی یکی از مهم ترین مسائل اعتقادی و کلامی پس از اثبات هستی خداوند بوده و از مسائل مشترک علوم کلام، فلسفه و عرفان به شمار می آید. در مقالۀ پیشین به مسئلۀ توقیفیت یا عدم توقیفی بودن اسماء الهی ر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اسم اعظم چیست؟

اسماء و صفات الهی (2)

اسم اعظم

موضوع بحث ما اسماء و صفات الهی بود. گفتیم مسئله اسماء و صفات الهی یکی از مهم ترین مسائل اعتقادی و کلامی پس از اثبات هستی خداوند بوده و از مسائل مشترک علوم کلام، فلسفه و عرفان به شمار می آید.  در مقاله پیشین به مسئله توقیفیت یا عدم توقیفی بودن اسماء الهی را بطور اجمال طرح کردیم. مسئله «اسماء» و تفاوت آن با «صفات» خود نیاز به بحث مفصلی دارد که در حوصله این نوشته کوتاه نیست. بطور اجمالی نکاتی در این زمینه بیان کرده و بحث را پی می گیریم.

نکته نخست؛ اصطلاحاً گفته می شود که اسم بر ذات دلالت می کند و صفت بر معنایی که ذات را وصف می کند. بنابراین، عناوینی چون «اللّه »، «عالم» و «حی» اسم، و کلماتی چون: «علم» و «حیات» صفت است.( طباطبائی، سید محمد حسین؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج8، ص352).

نکته دوم: اسماء خداوند دارای مراتب است. هر مرتبه بالاتر مرتبه ضعیف تر را در خود دارد و خود آن مرتبه نیز زیر مجموعه یک مرتبه بالاتر است تا این که می رسد به مرتبه اسم اعظم، که بالاتر از آن، مرتبه ای وجود ندارد:

تمام اسمائی که برگرفته از صفات ثبوتی خداوند است جز اسم های: «واحد»، «احد» و «حق» در تحت دو اسم قادر و علیم قرار می گیرد و اگر این دو اسم با هم نسبت به غیر در نظر گرفته شود قیومیت خواهد بود. بنابراین، این دو اسم در تحت قیوم قرار دارند و خداوند سبحان از آن جهت که ذاتا علیم و قدیر است حی می باشد. بنابراین دو اسم: «حی» و «قیوم» شامل همه نام های ثبوتی غیر از وحدت می شود. خداوند فرموده: «اللّه لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّوم» این آیه با توجه به این که توحید را هم بیان کرده شامل همه اسماء ثبوتی می شود (بقره/255). اما جامع همه اسماء سلبی که دلالت بر نفی نقص ها و عدم ها می کند اسم قدوس می باشد؛ و جامع همه اسم های ثبوتی، سلبی، جلال، جمال، ذاتی و فعلی، نام « ذوالجلال و الاکرام» است: «تَبَارَکَ اسْمُ رَبِّکَ ذِی الْجَلالِ وَالاْءِکْرَامِ» (الرّحمن/78).( علامه طباطبایی، رسالة الاسماء، مندرج در الرّسائل التوحیدیه، ص51)

نکته سوم: احتمالا شما هم در مباحث فلسفی و عرفانی نام اسم اعظم الهی را شنیده اید. مراد از اسم اعظم چیست؟ بسیاری از محققان، اسم جلاله «اللّه » را اسم اعظم می دانند. اسم جلاله «اللّه » به عنوان بالاترین و عام ترین اسم و به جای اسم اعظم معرفی شده است. اسم اعظم از سنخ لفظ نیست، بلکه یک اسم خارجی و حقیقی است، بنابراین کلمه ای که بتوانیم توسط آن، اسم اعظم را در قالب لفظ بیان کنیم وجود ندارد. به همین جهت اسم جلاله «اللّه » که اسم خاص برای ذات باری تعالی است به جای اسم اعظم قرار داده می شود.

پس از بیان این مقدمه کوتاه به مسئله صفات الهی بر می گردیم و برخی از تقسیم بندی های لازم و ضروری در این مورد را بیان می کنیم. تقسیم بندی های گوناگونی در مورد صفات الهی وجود دارد؛ صفات ذاتی – صفات فعلی، صفات ثبوتی- صفات سلبیه و ... .

اسماء خداوند دارای مراتب است. هر مرتبه بالاتر مرتبه ضعیف تر را در خود دارد و خود آن مرتبه نیز زیر مجموعه یک مرتبه بالاتر است تا این که می رسد به مرتبه اسم اعظم، که بالاتر از آن، مرتبه ای وجود ندارد

صفات ذاتی _ صفات فعلی

بسم الله الرحمن الرحیم

در یک تقسیم بندی کلی می توان صفات الهی را به صفات ذاتی و فعلی تقسیم نمود. صفات کمالی که از ذات الهی انتزاع می شوند (حی، عالم، قادر و ...) «صفات ذاتی» و صفاتی که از نوعی رابطه بین خدای متعال و مخلوقاتش انتزاع می شود (خالق، رازق و ...) «صفات فعلی» نامیده می شوند. برخلاف صفات ذاتی، صفات فعلی حکایت از نسبت و اضافه ای بین خدای متعال و دیگر مخلوقات دارد. برای مثال، مفهوم «خلق» زمانی فهمیده می شود که مخلوقی وجود داشته باشد که خالق آن را خلق کند. درحالی که در مورد صفات ذاتی، صرفا خود ذات مورد ملاحظه قرار می گیرد. برای مثال اگر هیچ مخلوقی هم وجود نداشت باز هم خداوند به صفاتی چون عالم و قادر متصف می شد.

الگوی اثبات چنین صفاتی برای خداوند نیز مبتنی بر این الگو است که: «ذات نایافته از هستی بخش، کی تواند که شود هستی بخش»؛ به بیان ساده تر وجود چنین صفات کمالی مثل علم و حیات و ... در مورد مخلوقات امری مسلم است. وجود این صفات نشانگر وجود آنها در خداوند متعال دارد. زیرا این صفات همگی از سوی خداوند متعال به انسان داده شده است و اگر خود فاقد این صفات باشد چگونه می تواند انسان را به این کمالات برساند. البته این نکته بسیار ضروری است که وجود این صفات در انسان و یا هر مخلوق دیگری از نقایص فراوانی برخوردار است. وقتی این صفات را به خداوند نسبت می دهیم این صفات را از همه نقایص می پیراییم. نباید گمان کرد علم و قدرت خداوند از همان ویژگی هایی برخوردار است که در مورد انسان صادق است.

نوشته علیزاده - بخش اعتقادات


منابع

1. طباطبائی، سید محمد حسین؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ بیروت: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، 1390 ق.

2. سیدمحمدحسین طباطبایی، الرسائل التوحیدیه: (توحید ذاتی، اسماء حسنی، افعال الهی، وسائط فیض میان خدا و عالم مادی(، علی شیروانی (مترجم)، سیدهادی خسروشاهی (به اهتمام)، انتشارات بوستان کتاب قم.

3. مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، شرکت چاپ و نشر بین الملل سازمان تبلیغات اسلامی، 1377.

4. علی ربانی گلپایگانی، کلام تطبیقی (توحید، صفات و عدل الهی)، انتشارات مرکز جهانی علوم اسلامی، 1388.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.