تبیان، دستیار زندگی
چند رباعی از مجموعه رباعیات «دو واو» سروده داوود ملک‌زاده ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

روباه شدیم و پای زاغک ماندیم

چند رباعی از مجموعه رباعیات «دو واو» سروده داوود ملک‌زاده

روباه شدیم و پای زاغک ماندیم

دندان خبیث گرگ را می‌شکنیم

جادوی شب سترگ را می‌شکنیم

این بار اگر مدد کند ابراهیم

تابوی بت بزرگ را می‌شکنیم

*

حالا که بهار در قُرُق آمده است

باران و بنفشه از افق آمده است

با دامنی از ستاره و سبزه و گل

نوروز برای مشتلق آمده است

*

این هدهد ما که هدهدی هُد هُد هُد

زد شانه به سر ولی قُدا قُد قُد قُد

ای کاش کسی بود که می گفت به او

پروازش تا به خاک‌دان شد شد شد

*

نه درس بزرگ ریزعلی را خواندیم

نه آب به پای آن درخت افشاندیم

با دفتر مشق خط‌خطی از اول

روباه شدیم و پای زاغک ماندیم

*

گفتند بیایید، به راه افتادیم

با کشتن خورشید به ماه افتادیم

ماندیم نه ماه آمد و نه فردایی

از چاله برآمده به چاه افتادیم

*

از پنجره ماه خوشم می‌آید

از بیژن در چاه خوشم می‌آید

با این همه تقصیر خودم نیست که من

از قافیه آه خوشم می‌آید


تهیه و تنظیم: مهسا رضایی- ادبیات تبیان