تبیان، دستیار زندگی
در جمع بندی مطالبی که بیان شد ، برای تلاوت کننده سوره الرحمن هشت اثر بیان شده است که عبارتند از : 1) مصونیت بخش شبانه روزی اوست . 2) به مقام شهدا راه یابد و مرگش مرگ عادی نخواهد بود و مانند شهدا عند ربهم یرزقون خواهد بود . 3) به جایگاه حقیقی انسانیت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

با خواندن این سوره شهید از دنیا بروید

قرآن

از امام صادق(ع) نقل شده است، کسی که در شب سوره الرحمن را بخواند و بعد از هر (فبای آلاء ربکما تکذبان) بگوید « لابشیء من الائک رب الکذب ؛ پروردگارا هیچ یک از نعمت های تو را تکذیب نمی کنم، خداوند فرشته و ملکی را بر او موکل کند که اگر در اول شب خواند ، او را تا صبح محافظت نمایند واگر در هنگام صبح آن را خواند ، موکل نماید بر او فرشته ای که او را تا شب حفظ نماید.1

امام صادق (ع) فرمودند: کسی که سوره الرحمن را با لبیک گفتن به ندای شکرانه الهی بخواند ، یعنی طبق دستور بالا، اگر در شب قرائت کرده و بمیرد شهید مرده است و اگر در روز بخواند و بمیرد در حکم شهید بوده و ثواب شهدا را می برد. 2

در این کلام، امام صادق (ع) به یک ارزش انسانی اشاره نموده و آن شهادت است . در دین مبین اسلام موارد گوناگونی است که اگر برای کسی توفیق نباشد ، جای گزینی برای آن ذکر شده است ؛ از جمله این موارد عالی ترین نوع مرگ، یعنی شهادت می باشد، که جایگزین آن ، تلاوت سوره الرحمن است.

از امام صادق (ع) نقل شده که تلاوت سوره الرحمن را هرگز رها نکنید ؛ چرا که این سوره هرگز در قلب های منافقان استقرار ندارد . خدا، سوره الرحمن در قیامت را به صورت انسانی قرار دهد که زیباترین چهره و خوشبوترین رایحه را دارد ، پس در جایگاهی قرار می گیرد که به خداوند متعال نزدیک تر است . خداوند از سوره الرحمن سؤال می کند ، چه کسی در زندگی دنیا به محتوای تو قیام نموده و به تلاوت تو ادامه داد؟ پاسخ می دهد: خداوندا فلان کس و فلان کس که در این لحظه ، چهره این افراد نورانی و سپید می شود و خداوند به آنها می فرماید: اکنون هر که را می خواهید شفاعت کنید . اهل تلاوت الرحمن برای هیچ کس شفاعت نمی کنند مگر این که به آنها گفته می شود : وارد بهشت شوید و هر کجا می خواهید ساکن شوید .3

در این حدیث نورانی، به چند ارزش سوره الرحمن اشاره شده است که جای تأمل است ؛

1. سوره الرحمن، در دل های منافقان راه ندارد. یعنی اهل نفاق هرگز از آثار و خواص الرحمن بهره مند نمی شوند.

2. با تلاوت سوره الرحمن، انسانیت انسان تحقق می یابد و انسان به حقیقت خود می رسد . انسان وقتی به حقیقت خود راه یافت، از همگان به خداوند متعال نزدیک تر است. بی گمان رسیدن به این مقام بلند ، در گرو رسیدن به حقایق الرحمن است.

3. به برکت تلاوت و اقامه سوره الرحمن، قلب آدمی نورانی می شود.

4. از  رهگذر این سوره ، انسان به مقام شفاعت می رسد.

امام صادق (ع) فرمودند: کسی که سوره الرحمن را با لبیک گفتن به ندای شکرانه الهی بخواند ، یعنی طبق دستور بالا، اگر در شب قرائت کرده و بمیرد شهید مرده است و اگر در روز بخواند و بمیرد در حکم شهید بوده و ثواب شهدا را می برد

حضرت فاطمه زهرا (س) از رسول خدا (ص) روایت نموده که در قیامت، به قاریان سوره های حدید ، واقعه و الرحمن گفته شود که در بهشت فردوس ساکن شوید.4

ابی بن کلب می گوید: حضرت رسول (ص) می فرمودند: هر کس سوره الرحمن را قرائت کند، خداوند بر ناتوانی او ترحم نماید و او سپاس و شکر آن چه را که خداوند بر او انعام نموده ، به جا آورده است. 5

قرآن

در جمع بندی مطالبی که بیان شد، برای تلاوت کننده سوره الرحمن هشت اثر بیان شده است که عبارتند از :

1) مصونیت بخش شبانه روزی اوست .

2) به مقام شهدا راه یابد و مرگش مرگ عادی نخواهد بود و مانند شهدا عند ربهم یرزقون خواهد بود .

3) به جایگاه حقیقی انسانیت می رسد .

4) به اوج تقرب به سوی خدا می رسد.

5) به مقام شفیعان راه پیدا می کند.

6) فردوس که بهشت خاص است ، نصیب او می گردد.

7) هرگز درخود ضعف وحقارت نمی بیند.

8) به مقام شاکران دست یابد که مقامی بس عظیم است.

نکته ی آخری که باید عرض شود این است که ما باید به این نکته توجه کنیم که تمام مواردی که برای اجر و پاداش در برابر خواندن این سوره و سور دیگر ذکر می شود ، منوط به این است که آدمی رو به سوی حق حرکت کنند و از این آیات به عنوان ریسمانی در جهت الهی شدن مدد گیرند .

آنانی که وزر و بار فراوان اعم از گناه کبیره و حق الناس و ...را به دوش می کشند ، درابتدا باید خود را به آب  توبه غسل داده و آن گاه با استعانت از این ریسمان های الهی به سوی حق و رستگاری گام بردارند .

فرآوری: زهرا اجلال – گروه دین و اندیشه تبیان


منبع : نشریه بشارت - ش77 ، مقاله سید موسی مظهری


پی نوشت ها :

1- مجمع البیان ، ج9 ، ص 296

2- ثواب الاعمال ، ج 2 ، ص 144

3- وسائل الشیعه ، ج 6 ، ص146

4- کنزالمعال ، ج 1 ، ص582،

5- مجمع البیان ، ج 24، ص54