تبیان، دستیار زندگی
چندی پیش مردم تهران هر روز صبح که از خانه خارجی می‌شدند خبر می‌رسید که یکی از مجسمه‌های شهر به سرقت رفته است. حالا که چند ماهی از این ماجرا گذشته هنوز کسی نم
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گفت و گو با طاهر شیخ الحکمایی

از سرقت تا بی مهری در جشنواره

شیخ الحکمایی

چندی پیش مردم تهران هر روز صبح که از خانه خارجی می‌شدند خبر می‌رسید که تعدادی از مجسمه‌های شهر به سرقت رفته است. حالا که چند ماهی از این ماجرا گذشته هنوز کسی نمی‌داند این مجسمه‌ها چرا دزدیده شده‌اند اما حدس‌ها و گمان‌های بسیاری مطرح شده و می‌شود تا آنجا که عده‌ای گفتند سارقان مجسمه‌های شهر کسانی هستند که نگاه انتقادی به هنر حجم سازی دارند. این دسته از حرف و حدیث‌ها هرگز جدی گرفته نشد تا اینکه خبر رسید سومین جشنواره تجسمی فجر بدون بخش مجسمه و حجم برگزار می‌شود. اما این نکته‌ای است که خیلی‌ها به آن اعتقاد ندارند و برای رد آن هم دلایل بسیار دارند؛ مثلا طاهر شیخ الحکمایی رئیس انجمن هنرمندان مجسمه‌ساز.

آقای شیخ الحکمایی بالاخره معلوم شد چرا برخی مجسمه‌های شهر دزدیده شدند؟

مجسمه‌های شهری مانند هر شی با ارزشی نیاز به مراقبت و نگهداری دارد. نه تنها مجسمه بلکه از هر وسیله دیگری از اتومبیل گرفته تا گوشی موبایل اگر به درست مراقبت نشوند ممکن است مورد دستبرد قرار بگیرند.

چرا امسال در سومین جشنواره هنرهای تجسمی فجر، بخش مجسمه و حجم برگزار نمی‌شود؟

مسئولان برگزاری سومین جشنواره هنرهای تجسمی فجر اعلام کرده‌اند به دلیل همزمانی دوسالانه ششم مجسمه سازی با سومین جشنواره هنرهای تجسمی فجر، جشنواره بخش مجسمه نخواهد داشت. قرار بر این است که ششمین دوسالانه مجسمه سازی اسفند ماه برگزار شود. البته من خیلی در جریان جزئیات زمان برگزاری نیستم اما حتی اگر برگزاری این دوسالانه به تعویق هم بیفتد باز زمان برگزاری آن به جشنواره تجسمی فجر بسیار نزدیک خواهد بود و منطقی نیست دو رویداد مهم عرصه مجسمه‌سازی همزمان برگزار شود.

بنابراین نمی‌توان سرقت مجسمه‌های شهری و حذف رشته مجسمه از جشنواره فجر را به هم مرتبط دانست؟

  واقعیت این است که وقتی سرقت مجسمه‌های شهری را بررسی کنیم با چند صورت مسئله متفاوت می‌شویم. نکته اول اینکه همه مجسمه‌هایی که به سرقت رفته‌اند از جنس برنز بودند و این خودش می‌تواند یکی از مهمترین دلایل دزدیده شدن این مجسمه‌ها باشد چرا که امکان دارد سارقان به برنز این مجسمه‌ها چشم داشته‌اند. مسئله دوم این است که مجسمه‌های به سرقت رفته همه هیات انسانی نداشته‌اند و در میان آنها نمونه‌های فرمی نیز وجود داشت. مثل مجسمه‌ای که فرم یک گره بود. مسئله سومی که می‌توان در این باره مطرح کرد این است که سارقان ارزش هنری این مجسمه‌ها را مدنظر داشته‌اند. با توجه به فروش میلیاردی مجسمه‌سازان کشورمان، ممکن است سارقان به ارزش افزوده این مجسمه‌ها طمع کرده باشند اما نکته اینجاست که در میان مجسمه‌های به سرقت رفته نمونه‌هایی هم بوده‌اند که ارزش هنری چندانی نداشتند. بنابراین اگر این نکته را در نظر بگیریم که در برخی از نقاط شهر حتی دستگیره‌های برنزی برخی درها هم به سرقت رفته‌اند این نکته که دزدان به خاطر جنس برنزی مجسمه‌ها آنها را دزدیده‌اند قوت می‌گیرد.

بنابراین سارقان با وجود مجسمه در شهر مشکلی نداشته‌اند!

من این طور فکر می‌کنم. ضمن اینکه همه این مجسمه‌ها جایگزین شده و در بسیاری از کشورهای دنیا هم به سرقت رفتن مجسمه‌های شهر سابقه داشته است. بسیاری از مجسمه‌های شهر از جمله مجسمه فردوسی، نادرشاه افشار، سعدی و ابوعلی سینا قبل از انقلاب ساخته و در شهر نصب شده‌اند و  بسیاری از مجسمه‌های شهری هم بعد از انقلاب و عموما به سفارش نهادها و ارگانهای دولتی و غیردولتی ساخته شدند. حتی در طول دهه اخیر دوسالانه‌های مختلفی از جمله دوسالانه مجسمه شهری را داشته‌ایم که نشان از رشد هنر مجسمه‌سازی در کشور دارد.

حذف رشته حجم و مجسمه از جشنواره تئاتر فجر به معنی بی‌توجهی به هنر مجسمه‌سازی نیست؟

برای هنرمندان مجسمه‌ساز و حرفه‌ای‌های این رشته، دوسالانه مجسمه از جشنواره فجر جدی‌تر و عمیق‌تر است. آنها از دو سال پیش خود را برای شرکت در این دوسالانه آماده کرده‌اند و آثار خلق شده از دوسالانه قبلی تا این دوسالانه را برای ارائه آماده می‌کنند. برای این دسته دوسالانه مهم‌تر از جشنواره فجر است. البته جشنواره هنرهای تجسمی فجر هم فرصت خوبی است برای همه آنهایی که به این رشته علاقه دارند از هنرجوها گرفته تا حرفه‌ای‌ها و اساتید مجسمه‌سازی. بنابراین برگزاری جشنواره تجسمی فجر بدون رشته مجسمه، به معنی بی‌توجهی به این رشته نیست؛ چرا که حرفه‌ای‌ها همچنان در عرصه خواهند بود و در دوسالانه هنرشان را در رقابتی تنگاتنگ به نمایش خواهند گذاشت.

یکی از برنامه‌های دوسالانه مجسمه این است که آثارش برای ارائه در فضاهای شهری یا هنری اجرا می‌شوند. فکر می‌کنید این روند همچنان ادامه پیدا کند؟

در دوسالانه مجسمه‌های شهری نزدیک به 50 مجسمه اجرا شد. در دوسالانه سوم و چهارم نیز مجسمه‌های زیادی برای نصب در نقاط مختلف اجرا شدند. قرار است همین روند در مورد برگزیده‌های دوسالانه پنجم هم ادامه پیدا کند. با همه اینها همچنان ابرشهر تهران مجسمه کم دارد؛ آن هم نه چند مجسمه، بلکه این شهر نیاز به دهها و صدها و هزار مجسمه متنوع نیاز دارد. مجسمه‌هایی از مشاهیر ادب و هنر و علم، مجسمه‌هایی از موقعیت‌های اجتماعی و انسانی، مجسمه شهدا و خدمتگذاران به ملت ایران و... که باید در بوستان‌ها، میادین، یادمان‌های بزرگ و ... نصب شوند. امیدوارم دوسالانه‌ها، جشنواره‌ها و البته رسانه‌ها به این روند کمک کنند.


گروه هنر تبیان/‌ آذر مهاجر