کتابفروشیهایی که تعطیل میشوند نمیشود که اهل کتاب باشیم و تا به حال گذرمان به کتابفروشیهای خیابان کریمخان نیافتاده باشد. کتابفروشیهای این خیابان که در این سالهای اخیر تبدیل به پاتوق هر روزهی دوستداران کتاب و فرهنگ شده بود از مدتی پیش، یک به یک در حال تعطیلی هستند تا احتمالاً به جای آنها فستفود، کافیشاپ، جگرکی و... به طور کلی، مراکز زودبازده تاسیس شود.
اولین کتابفروشی که کرکرههایش را پایین کشید و تعطیل شد، کتابفروشی "نشر نی" بود. این کتابفروشی که در زمینهی آثار حوزهی فلسفه، علوم اجتماعی و ادبیات فعالیت میکرد یکی از کتاب فروشیهای معروف پایتخت بود که بهعنوان محل رجوع علاقمندان حوزه ادب شناخته میشد.
ظاهراً در آیندهای نهچندان نزدیک، کتابفروشیهای دیگری نیز به همین سرنوشت دچار میشوند. قرار است بعد از این کتابفروشیهای "ثالث"، "ویستار" و "آبی" نیز تعطیل شوند.
محمدحسن طباطبایی مدیر "انتشارات آبی" که یکی از قدیمیترین کتابفروشیهای خیابان کریمخان را در طول 18 سال اخیر مدیریت کرده است، در گفتوگو با "مهر" تصمیم برای فروش ساختمان کتابفروشی "آبی" را تایید میکند و میگوید: "متاسفانه این خبر درست است.
ظاهراً در آیندهای نهچندان نزدیک، کتابفروشیهای دیگری نیز به همین سرنوشت دچار میشوند. قرار است بعد از این کتابفروشیهای "ثالث"، "ویستار" و "آبی" نیز تعطیل شوند
من قریب به 18 سال است که این کتاب"فروشی را در خیابان کریمخان دایر کردهام پیش از آن هم در خیابان سنایی بودیم که آنجا هم مشکلات خود را داشت ولی روال اقتصادی که بر فروشگاه فعلی حاکم است بیش از توان من است.
بیش از توانم هم تا کنون استقامت کردهام و دیگر نمیتوان ادامه داد. من از اول هم میدانستم که کتابفروشی درآمدزا و سودده نیست و در همه این سالها هم سودی از کتابفروشی به دست نیامده است و این نه فقط مشکل من و چند کتابفروشی دیگری که قرار است ساختمانشان را بفروشند، است بلکه کلاً کار کتابفروشی به تنهایی سود ندارد و اگر ما هم در کتابفروشی آبی تا امروز دوام آوردهایم به دلیل کار نشر بوده است و از آن طریق توانستهام حقوق پرسنل را پرداخت کنم.
کتابفروشی در این سالها برای شخص من جز ضرر چیزی نداشته است ولی به دلیل عشق و علاقهای که به این کار وجود دارد استقامت کرده بودیم. من خودم بیش از همه متاسفم که این اتفاق میافتد. چندی پیش سفر کوتاهی بودم وقتی برگشتم و دیدم فروشگاه نیمه خالی است واقعاً از لحاظ روحی به من فشار آمد و اگر بگویم گریستم خلاف نگفتهام. ولی چه میشود کرد که با عشق و احساسات نمی توان حقوق کارکنان را پرداخت و زندگی را اداره کرد.
کتابفروشیهای کریمخان یک به یک در حال تعطیلی هستند تا احتمالاً به جای آنها فستفود، کافیشاپ، جگرکی و... به طور کلی، مراکز زودبازده تاسیس شود
من سالهاست که اینجا هستم و با خشت خشت آن احساس انس و الفت میکنم و می دانم اگر کسی اینجا را بخرد آن را تبدیل به مکانی چون ساندویچفروشی یا فست فود میکند و این برای همه ما و فضای فرهنگی جای تاسف دارد.
در همین روزها که بحث فروش جدیتر شده است چندین نامه از مشتریان ثابتمان داشتهایم که سعی داشتند ما را از این کار منع کرده و یا ابراز تاسف کرده بودند ولی چه میشود کرد! فقط میتوان ابراز ناراحتی کرد که مکانی یک زمانی داشت به راسته دوم کتابفروشی تهران بزرگ تبدیل میشد حال با تعطیلی چند فروشگاه دچار سرنوشت غمانگیزی میشود."
طباطبایی در پایان صحبتهایش اشاره میکند که فعلاً قصد ندارد کتابفروشی جدیدی تاسیس کند و اگر قرار بود این کار را ادامه دهد مکان فعلی را به فروش نمیگذاشت. البته این به معنای تعطیلی فعالیتهای انتشارات آبی نیست بلکه بخش نشر همچنان به فعالیت خود با رویکرد پیشین ادامه میدهد.
در همین روزها که بحث فروش جدیتر شده است چندین نامه از مشتریان ثابتمان داشتهایم که سعی داشتند ما را از این کار منع کرده و یا ابراز تاسف کرده بودند ولی چه میشود کرد
از سوی دیگر فرخنده حاجیزاده مدیر نشر ویستار نیز از تصمیمش برای فروش ساختمان کتابفروشی ویستار میگوید. او که این ساختمان را با پشتسر گذاشتن مسائل و مشکلات زیاد حفظ کرده بود حال امروز از فروش آن به دلیل فشارهای اقتصادی خبر میدهد.
حاجیزاده در همین رابطه به خبرنگار مهر میگوید: "آن دلیل عمدهای که مرا وادار کرد کتابفروشی را برای فروش بگذارم، تنگنای مالی بود. دیگر همکارانم هم در دیگر کتابفروشیها که اقدام مشابهی میکنند حتماً دلایل خاص خودشان را دارند که مشکلات مالی یکی از آنها است و برای هر فرد شدت و ضعف خاصی دارد ولی برای من مهمترین دلیل مشکلات اقتصادی بود.
این اتفاق غمانگیزی است، برای من که از کودکی تا بزرگی خودم و بچههایم به این کار عشق ورزیدهام، کنار گذاشتن آن آسان نیست. از لحاظ روحی به هم میریزی ولی آنقدر شرایط اقتصادی تو را تحت فشار میگذارد که دیگر نمیتوانی ادامه دهی. هم برای من، هم برای دیگر بچهها اتفاق دردناکی است. من غم را در چشمان پسرم میبینم. او و دیگر همکارانمان به این فروشگاه و کارشان عشق میورزند."
گفته می شود که مکان کتابفروشی نشر "ثالث" نیز قرار است به یکی از بانکهای خصوصی فروخته شود. این کتابفروشی از سال ۱۳۸۱ در خیابان کریمخان کارش را آغاز کرد
از او درباره همسایهشان که این روزها یک کبابی است و چندی پیش یک کتابفروشی بود میپرسم. میگوید: "اول آنجا کتابفروشی "پارت" بود که اجاره دادند به کتابفروشی "اندیشه مثبت" و یک روز هم شد کبابی"شبهای تهران". روزی که این تابلو بالا رفت من دیدم پشت ویترین ما هم رمان "شبهای تهران" غزاله علیزاده است و حس غریب و غمناکی به من دست داد."
حاجیزاده در پاسخ به این پرسش که آیا قصد دارید کتابفروشی دیگری دایر کنید، میگوید: "این اتفاق بستگی به خیلی چیزها دارد که از الان نمیتوان درباره آن قطعی حرف زد. این کار عشق من است مگر میتوانم از اصلم برای همیشه دور شوم. از اینجا کنده شوم باز هم به هر حال دوباره به همین سمت میآیم."
گفته می شود که مکان کتابفروشی نشر "ثالث" نیز قرار است به یکی از بانکهای خصوصی فروخته شود. این کتابفروشی از سال ۱۳۸۱ در خیابان کریمخان کارش را آغاز کرد.
بخش کتابخوانی تبیان - امیر مقیمی