تبیان، دستیار زندگی
من در فتح خرمشهر حضور داشتم و این موضوع مسئله‌ای است که نسل من با آن درگیر بوده و برخی آن را از نزدیک تجربه کرده‌اند. وقتی متن را می‌خواندم همه این خاطرات و ستمی که مردم مرزنشین ما در این سال‌ها متحمل شده‌اند در خاطرم زنده شد و حس کردم این پدر به خوبی می‌
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خاطرات دوران جنگ برایم زنده شد

هوشنگ توکلی

من در فتح خرمشهر حضور داشتم و این موضوع مسئله‌ای است که نسل من با آن درگیر بوده و برخی آن را از نزدیک تجربه کرده‌اند. وقتی متن را می‌خواندم همه این خاطرات و ستمی که مردم مرزنشین ما در این سال‌ها متحمل شده‌اند در خاطرم زنده شد و حس کردم این پدر به خوبی می‌تواند با حس و برخوردش نسبت به این ویرانی‌ها این تجربه را به مخاطب هم انتقال دهد.

شبکه ایران: اولین حضور جدی‌اش در تلویزیون به ساخت تله تئاتر مدرس برمی‌گردد که در سال 66 ساخته و پخش شد و به عنوان نقطه عطفی در برنامه‌سازی تلویزیون و کارنامه هنری وی ثبت شد. کارگردانی در تلویزیون را با مجموعه‌های "تهران 53 "،‌"مهره‌ها"، "غزل غزل‌ها" و.... ادامه داد و در صحنه تئاتر نیز" اتللو" را به روی صحنه برد. بعد از مدت‌ها دوری از تلویزیون با بازی در مجموعه "زیر تیغ" به کارگردانی محمدرضا هنرمند بار دیگر نظرهارا به سمت خود جلب کرد. حضور در "مرگ تدریجی یک رویا" و "شکرانه" بیانگر این موضوع بود که وی ضمن گزیده‌کاری تعلق خاطر بیشتری نسبت به سیما در مقایسه با سینما دارد. هوشنگ توکلی این روزها در سریال "قفسی برای پرواز" توانسته کاری متفاوت از خود ارائه دهد. به همین بهانه با او به گفت‌وگو نشستیم تا برایمان از دلمشغولی‌های این روزهایش بگوید و نقش حاج مهدی.

در سال‌های پیش از انقلاب فعالیت در صحنه تئاتر را به عرصه سینما ترجیح داده‌اید. دلیل این کم‌کار فضای سینمای آن دوران بود؟

بله. شکل تربیتی و آموزشی دیدگاه ما به مقوله هنر خیلی متفاوت از آن چیزی بود که در سینمای ایران اتفاق می‌افتاد. در حوزه بازیگری تمام سرمایه‌گذاری و نگاه داستان روی شخصیت مرد خلاصه می‌شد و اهمیت بقیه بازیگران در حدی بود که نمی‌توانستیم عنوان نقش مکمل را هم اطلاق کنیم. چند هنرپیشه صاحبنام تمام سینماها را اشغال کرده بودند و طبیعی است چنین دیدگاهی با نگرش ما که کار هنری را کاری گروهی می‌دانستیم مغایر بود. در بحث محتوا هم برخلاف باور ما که معتقد بودیم داستان باید تعریفی فکری، فلسفی، انسانی و اعتقادی داشته باشد این‌گونه مباحث کمتر مورد توجه قرار می‌گرفت. در مجموع در دوران قبل از انقلاب، سینما کار سخت و دشواری بود اما فضای سینمای بعد از انقلاب فضایی باز و فرهنگی شد و قصه‌های متفاوت‌تری مورد توجه قرار گرفت.

و فضای امروز سینما را چطور ارزیابی می‌کنید؟

به اعتقاد من در این برهه سینما یک مرحله انتقالی را طی می‌کند. عوامل تولید و پشت دوربین در این سه دهه خیلی تلاش کردند که به سختی چراغ سینما را روشن نگه دارند بنابراین امروز به حمایت و دلگرمی بیشتری نیاز دارند بخصوص در شرایطی که به لحاظ امکانات و تکنولوژی سینمایی نسبت به دیگر کشورها در فقر به سر می‌بریم. نیاز به پاسخگویی توقعات حقوقی عوامل حرفه‌ای، تعریف شکل کاری و ساختار انجمن‌های سینمایی در وزارت کار، موضوع امنیت شغلی و نگرانی‌های بحق صنفی و...همه این مسائل مثل یک بار طی سال‌های گذشته بر دوش بدنه سینما کشیده شده و در این برهه خود را نشان می‌دهد. لازم است صنوف سینمایی خواسته‌های خودشان را به شکل شفاف بیان کنند تا مدیریت کلان سینمایی بتواند با تعامل این راه را هموارتر کند.

من در فتح خرمشهر حضور داشتم و این موضوع مسئله‌ای است که نسل من با آن درگیر بوده و برخی آن را از نزدیک تجربه کرده‌اند.

به نظر می‎رسد در این سال‌ها تعلق خاطر شما بیشتر به سیما بوده است تا سینما. دلیل کم‌کاری‌تان در سال‌های اخیر در سینما چیست عدم پیشنهادات نقش مناسب یا...

فضای کار در صداوسیما برای وضعیت روحی من امن‌تر است و با آرامش بیشتری کار می‌کنم. چرا که بیشتر ترجیح می‌دهم به کارهای خلاقه بپردازم و بر روی ایده‌هایم کار کنم که این شرایط با فضای صداوسیما هماهنگ‌تر است. ناگفته نماند که پیشنهادات سینمایی هم چندان رضایت‌بخش نبوده، ضمن این‌که تصمیم داشتم پس از سال‌ها بازگشتم به عرصه سینما با کارگردانی اثری همراه باشد که قرار است به موضوع زندگی عارف بزرگ حاج‌محمد اسماعیل دولابی بپردازد. با توجه به حساسیت‌هایم نسبت به این کار ترجیح دادم در شرایط مناسب و با متن قوی کار جلوی دوربین برود بنابراین برای کلید خوردن آن عجله‌ای نداشتم. اما امیدوارم با ایجاد شرایط تولید، این پروژه سینمایی هم در اواخر بهار سال آینده جلوی دوربین برود.

با توجه به تجربه خوب سریال "مدرس" و تعلق خاطرتان به خلق و کارگردانی اما در این زمینه چندان هم در عرصه تلویزیون پرکار نبوده‌اید؟

در تلویزیون چندین طرح داشتم که به تصویب رسیده‌اند یکی از آنها در خصوص موضوع ملی شدن صنعت نفت است که حدود 27 سال صرف تحقیق آن شده است. این طرح در سال 84 به تصویب رسید اما شرایط تولید چندان مناسب نبود در تلاش هستم که تولید آن دوباره به جریان بیافتد. همچنین سریالی با موضوع ازدواج جوانان در خانواده‌های سنتی و مشکلات خانواده‌هایی با این ساختار در مواجه با تجدد و جامعه مدرن را در دست تولید دارم که امیدوارم تولید این کار پیش از آغاز پروژه سینمایی‌ام به پایان برسد.

به تصور مخاطبان تلویزیون حضور شما به عنوان یک هنرمند گزیده‌کار در یک اثر تلویزیونی به نوعی تضمین کیفیت آن اثر نمایشی است. چه انگیزه‌ای سبب شد که نقش "حاج مهدی" رضایت شما را برای حضور در "قفسی برای پرواز" جلب کند؟

هنگام مطالعه فیلمنامه خاطرات دوران جوانی‌ام که همزمان با حمله عراق به ایران بود زنده شد. من در فتح خرمشهر حضور داشتم و این موضوع مسئله‌ای است که نسل من با آن درگیر بوده و برخی آن را از نزدیک تجربه کرده‌اند. وقتی متن را می‌خواندم همه این خاطرات و ستمی که مردم مرزنشین ما در این سال‌ها متحمل شده‌اند در خاطرم زنده شد و حس کردم این پدر به خوبی می‌تواند با حس و برخوردش نسبت به این ویرانی‌ها این تجربه را به مخاطب هم انتقال دهد. ضمن این‌که نویسنده‌ها نگاهی عمیق و بازگشت عاقلانه‌ای نسبت به این سال‌ها داشتند و آقای یوسف مهدوی هم به عنوان کارگردان کار را با طمانینه پیش می‌بردند و برخلاف شتابزدگی که رسم تولیدات سال‌های اخیر تلویزیون شده است با تامل کار را هدایت کردند. همه این عوامل سبب شد حضور در یک کار خوب و خاطره‌انگیز را تجربه کنم.

اما با اسارت شخصیت اصلی داستان به نوعی ارتباط مخاطب با "حاج مهدی" و دیگر کاراکترهایی که در قسمت‌های ابتدایی به مخاطب معرفی شده‌اند و به نوعی عامل جذب مخاطب هم بوده‌اند قطع می‌شود؛ موضوعی که موجب گسست بیننده از این مجموعه هم شده است.

من هم این نقیصه را به گروه تولید گوشزد کردم اما آنها معتقد بودند که این ویژگی کار و تجربه‌ای در قصه‌گویی است که باید انجام شود.معمولا در آثار نمایشی وقتی داستان پاره می‌شود و به دو شکل تعریف می‌شود رابطه تماشاچی قطع می‌شود. متاسفانه بعد از اسارت موضوع خانواده و نگرانی‌های آنها دیده نمی‌شود. به هر حال بی‌اطلاعی بیننده‌ از سرنوشت شخصیت‌هایی که حدود 12 قسمت با آنها همذات‌پنداری کرده و داستان را به واسطه آنها پیگیری کرده او را پس می‌زند. الان که مجموعه روی آنتن رفته بازخورد مخاطبان را هم همراستا با نظریه خودم می‌بینم.

به اعتقاد شما این سریال در امر پاسخگویی به نیاز جامعه امروز نسبت به حقایق جنگ موفق بوده است و اصولا آثار این ژانر باید واجد چه مولفه‌هایی باشند تا این نسل را به کارهای ارزشی سوق داده و با آن ارتباط برقرار کنند.

جواب من منفی است. به اعتقاد من موفق نبوده و البته شاید هدفش هم این نبوده است. عوامل تولید به نوعی متاثر و فریز شده در همان اوایل جنگ و اسارت شخصیت‌های داستان هستند. اگر بخواهیم دستاوردهای مهم انسانی و اعتقادی که در دفاع مقدس داشتیم را برای نسل امروز به روز کنیم باید نگاهی متفاوت داشته باشیم. در این داستان همان مکث و تمرکز بر اشغال خرمشهر نمی‌تواند چندان در بیان چنین دستاوردهایی موفق باشد.

با توجه به هجمه فرهنگی و گسترش پر شتاب شبکه‌های ماهواره‌ای  تقابل تلویزیون و روند تولیدات این سازمان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

به اعتقاد من دوره مدیریت آقای ضرغامی یک دوره حساس انتقالی از نظر تولید و مخاطب است. هجوم ماهوراه‌ها به آرامی مردم را به مصرف‌کننده تولیدات تلویزیون عادت داده است و بسیاری از برنامه‌های مهم آموزشی و کارهای پلاتویی که شکل حرفه‌ای نمایش باید در آن رعایت شود را تحت‌الشعاع قرار داده است. امروز در همه جای دنیا و بخصوص در خاورمیانه مخاطبان به شدت به مصرف چنین داستان‌هایی اعتیاد پیدا کرده‌اند و عرصه رقابت سختی ایجاد شده است. در چنین شرایطی طبیعی است که سازمان باید ظرفیت تولیدش را افزایش می‌داد و این ظرفیت نیاز به عوامل تولید در زمینه‌های مختلف داشت اما همه این عوامل آنقدر حرفه‌ای نبودند که بتوانند با سرعت خودشان را برای ساخت به عنوان مثال 2000 فیلم 90 دقیقه‌ای آماده کنند خب با این وصف با بالا رفتن آمار تولید به کیفیت آسیب خورد. در این 4 سال در کسب تجربه به لحاظ "کمی" موفق بودیم و با توجه به تغییراتی که در معاونت صداوسیما ایجاد شده این امید وجود دارد که در سال‌های آینده به لحاظ کمی و کیفی شاهد آثار بهتری باشیم.

به اعتقاد شما جای خالی چه برنامه‌هایی در این رسانه محسوس است.

به تنوع در تولیدات تلویزیونی نیاز داریم این پرداخت صرف به تولیدات داستانی باعث شده که توقع تماشاچی به دلیل گسترش شبکه‌های ماهواره‌ای بالا برود. ضمن این‌که این مقدار قصه گفتن و حرف زدن هم مفید فایده نیست و به برنامه‌های دیگر هم نیاز است. برنامه‌هایی که ضمن وجه سرگرم‌کنندگی و مفرح بودن، به مسائل اجتماعی در قالب شوء‌های نمایشی بپردازند. اگر این زنگ تفریح‌ها در لابه‌لای دیگر تولیدات تلویزیونی قرار بگیرد صداوسیما می‌تواند در جلب مخاطب عملکرد موفق‌تری داشته باشد.

به تصور شما در میان آثارتان کدام در خاطره مخاطب پررنگ‌تر است و توانسته ارتباط بهتری با مخاطب برقرار کند؟

به نظر می‌رسد مجموعه "مدرس" به خوبی توانسته در حافظه مخاطبان ثبت شود. در حوزه بازیگری  نقش دایی سریال "زیر تیغ" با توجه به کم‌رنگ شدن روابط عاطفی خانواده‌ها و یادآوری نقش موثر و جایگاه یک ریش سفید و بزرگ خاندان در مخاطب آورد بیشتر همذات‌پنداری آنها را برانگیخت. حضور شخصیت دایی بیانگر بخشی از فرهنگ کمی تا قسمتی فراموش شده ما؛ یعنی آداب و احترام به بزرگتر و ریش سفید بود و به همین دلیل در ارتباط‌گیری با بینندگان موفق بود اما به شخصه نقش پدر در "قفسی برای پرواز" را بیشتر دوست دارم و روی پرورش آن خیلی کار کردم.

تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی