یک بام و دو هوای ارشاد در حوزه نشر
نور چشمیها فضا را غیر رقابتی کردهاند
مجله گلآقا این روزها برای نسل ما به یک نوستالژی تبدیل شده است. در سالهای نه چندان دور در بازار گرم مطبوعات، اهالی فرهنگ انتشار مجله گلآقا را چشم در راه بودند و برای خرید این محصول فرهنگی لحظه شماری میکردند. امروز اما دیگر گلآقا با آن کاریکاتورهای زیبا و رنگارنگ و شاغلام نکته سنج و باریک بین در پیشخوان روزنامه فروشیها به یک غایب همیشگی تبدیل شده است و دیدن کتابهای با نام انتشاراتی گلآقا خاطرات آن روزهای خوش را در ذهنمان تداعی میکند. گیتی صفرزاده، مدیر انتشارات گلآقا این روزها اگرچه گلایه هایی از فضای حاکم بر صنعت نشر دارد اما دلخوش به چاپ کتابهای جدید این مجموعه است. با او در مورد دغدغههای این روزهای نشر و حال و هوای گلآقا به گفتوگو نشستیم. خانم صفرزاده گل آقا برای بسیاری از اهالی فرهنگ یادآور مجلهی گل آقاست. اما این روزها که مجلهی گل آقا وجود خارجی ندارد ظاهرا فعالیت موسسهی گل آقا بیشتر معطوف به حوزه نشر و کتاب است.
ازهمان سالهای نخست فعالیت موسسه در کنار چاپ مجله گل آقا انتشارات گل آقا هم به طور جدی فعالیت خود را داشت به طوری که تاکنون پنجاه عنوان کتاب از سوی انتشارات گل آقا به اهالی فرهنگ ارائه شده و خوشبختانه مورد توجه قرار گرفته است.
آیا کتابهای جدیدی از سوی گل آقا در دست چاپ است یا بیشتر تجدید چاپ کتابهای قبلی در دستور کار قرار دارد؟
همانطور که اشاره شد تاکنون پنجاه عنوان کتاب منتشر کردهایم اما در دوره جدید فعالیتمان بیشتر نگاهمان به ترجمه است. هم اکنون تعدادی رمان در حوزه نوجوانان در دست ترجمه داریم که مهمترین ویژگی آنها فضای فانتزی حاکم بر داستانهاست. در واقع تلاش کردیم فضای شادی به وجود بیاوریم و موضوعاتی که کمتر کسی سراغشان رفته را به مخاطب عرضه کنیم. در بخش دیگر کتابهای تالیفی طنز را داریم که اگر مشکلی پیش نیاید در نمایشگاه کتاب آنها را به اهالی کتاب تقدیم میکنیم و البته تجدید چاپ کتابهای قبلی با توجه به نیاز سنجی صورت گرفته کماکان مورد توجه است. برای نمونه «تذکره المقامات» قابل اشاره است که در واقع ستون محبوب و پرخواننده ای در مجلهی گل آقا بود که جمع آوری و در قالب کتاب عرضه شد.ما و بقیه ناشران در فضای مشترکی کار میکنیم. مجوز مرحله غیر قابل پیشبینی کتاب است و امکان هرگونه برنامهریزی را از ناشر سلب میکند، شما نگاه کنید به وضعیت نشر کتاب، واقعا یک انتشاراتی چگونه میتواند ریسک سرمایهگذاری در حوزهی کتاب رابه جان بخرد وقتی هیچ گونه امکان برنامهریزی ندارد؟
برخی معتقدند چون مجله گل آقا این اواخر در جذب مخاطب توفیق گذشته را نداشت،انتشارش متوقف شد. آیا رو آوردن موسسه به نشر کتاب هم با این موضوع ارتباط دارد؟
این طور نیست، واقعا به این نتیجه رسیدیم که فضا برای انتشار گل آقا وجود ندارد. دلایل مهمی هم داشتیم که در شرایط کنونی نمیخواهم به آن بپردازم.به فضای فانتزی کتابهای در دست چاپ گل آقا اشاره کردید. آیا در انتخاب کتابها به گروههای سنی خاصی توجه داشتید؟
البته ما با قصد قبلی سراغ حوزه کودک و نوجوان رفتیم. در گذشته هم با مجله بچهها گل آقا ثابت کردیم در حوزه کودکان دغدغه داریم. آن روزها شعارمان این بود که «شادی حق بچههاست» و در این دوره هم سعی کردیم کتابهای که برای کودکان منتشر میکنیم فضای شادی داشته باشد. در حال حاضر برای بچه ها کتاب های « قاموس دیو»، «خاطرات بچه ریقو»، «بلارد پسری که نمیخواست دنیا را نجات بدهد» و«خورشید و ماه» را انتخاب کردیم و منتظر مجوز ارشاد هستیم.اگر اشتباه نکنم کتابهایی که برشمردید همگی ترجمه است از نویسندگان بومی کتابی زیر چاپ ندارید؟
بله کتابهای حوزه کودکان ترجمه است، البته بعضی ترجمهشان به اتمام رسیده و برخی هنوز در حال ترجمه است، اما همین حالا ما سه کتاب از نویسندگان ایرانی در نوبت چاپ داریم. یکی کتاب «بابا باتریدار میشود» از آثار نویسندهی جوان و طنزپرداز کشورمان «رضا ساکی» و دیگری کتابی از «عمران صلاحی» است که در حقیقت یک دوباره نویسی از کتاب شعر دکتر زئوس است با نام « گربه با کلاه». همچنین کتابی از «حسین ابراهیمی» را برای چاپ در نظر گرفتهایم که شامل پوسترهایی برای بچههاست. البته همه این آثار فعلا در مرحلهی اخذ مجوز است.گویا کماکان هفتخوان اخذ مجوز پیش روی ناشران خودنمایی میکند...
ما و بقیه ناشران در فضای مشترکی کار میکنیم. مجوز مرحله غیر قابل پیشبینی کتاب است و امکان هرگونه برنامهریزی را از ناشر سلب میکند، شما نگاه کنید به وضعیت نشر کتاب، واقعا یک انتشاراتی چگونه میتواند ریسک سرمایهگذاری در حوزهی کتاب رابه جان بخرد وقتی هیچ گونه امکان برنامهریزی ندارد؟ وقتی به جای قانون سلیقه حاکم شود همین وضعیت پیش میآید .برای مثال کتاب یک انتشاراتی نورچشمی یک ماهه مجوز میگیرد و آن وقت کتاب «تذکره المقامات» ما بیش از شش ماه است که در ارشاد خاک میخورد. با این شرایط واقعا کار در حوزه کتاب طاقت فرساست.شما به عنوان یک ناشر چه قدر به کمکهای دولتی امید بستهاید؟
هیچ! واقعا عرض میکنم هیچ حمایتی وجود ندارد. در موضوع خرید کاغذ که یارانهای به ناشران بخش خصوصی تعلق نمیگیرد، میماند بحث خرید کتاب توسط دولت که آن هم اختصاص به برخی ناشران دارد و اکثریت قریب به اتفاق ناشران از جمله انتشارات گل آقا از این کمک دولت بی بهرهاند.در مجموع شما با کمکهای دولتی حوزه نشر موافقید یا خیر؟
ما با تبعیض مخالفیم! اگر حمایتی نباشد به هر حال ناشر بخش خصوصی راه خود را پیدا میکند.اما اگر برخی نورچشمیها کاغذ یارانهای بگیرند، کتابهایشان به هر تعداد که بخواهند از سوی دولت خریده شود و در اخذ مجوز در قیاس با سایر ناشران مشکلی نداشته باشند آن وقت امکان رقابت به وجود نمیآید زیرا یک انتشاراتی در فضای غیررقابتی میتازد بدون اینکه احساس کند که باید به نیازهای مخاطب، سلیقه مخاطب و... توجه داشته باشد. این موضوع به ویژه در شرایط هدفمند ساختن یارانهها باید جدی تلقی شود زیرا هم اکنون هزینههای اولیهی چاپ با شیب تندی روند صعودی پیدا کرده و همین موضوع میتواند با افزایش قیمت شده کتاب به حذف آن از سبد خرید خانوارها منجر شود.تعدادی از ناشران معتقدند آئین نامهای که انتشاراتیها را مجبور میکند که برای جلوگیری از ابطال مجوز حداقل هفت کتاب در سال چاپ کنند، غیرکارشناسی است. شما چه فکر میکنید؟
ما هم معتقدیم این آئین نامه غیرکارشناسی است و کمکی به بهبود شرایط نمیکند زیرا ناشران را مجبور میکند با توجه به شرایط اخذ مجوز کتابهای کم ارزشی را که تصور میکنند حساسیتی را ایجاد نمیکند و به راحتی مجوز میگیرد را منتشر کنند که همین موضوع وضعیت چاپ را دشوار میکند و این موضوع ناشی از حاکمیت سلیقهها و تعویض پیاپی مدیران است اگرچه کمتر مدیر متخصص و با تجربه در حوزه نشر را میتوان سراغ گرفت.و راه حل شما برای برون رفت از این شرایط...
مدیران متخصص و باتجربه در حوزه نشر کتاب گمارده شوند، عمر مدیریتها به گونهای باشند که مدیر بتواند برنامهریزی کرده و تصمیمات کارشناسی بگیرد و به همه ناشران به یک چشم نگاه شود. نه اینکه دولت از یک ناشر آن قدر کتاب بخرد که کتاب مذکور به چاپ بیستم برسد و دیگر ناشران در حسرت خرید یک عنوان کتاب بسوزند و بسازند.گفتگو از نهانی- بخش ادبیات تبیان