یکی از اقدامات خوب قطع 90 بود
محمدرضا ساكت، مدیرعامل باشگاه سپاهان اصفهان با حضور در ایسنا در رابطه با وضعیت سپاهان، امیر قلعه نویی، برنامه نود، فوتبال ناپاك، اشتباههای داوری، انتقال تیمها به شهرهای دیگر، جام ملتهای آسیا و وزارت شدن ورزش به گفت و گو نشست که متن این گفتگو را در زیر می خوانید:
* آیا موفقیت باشگاههای اصفهانی فقط به دلیل مدیریت قوی است یا عوامل دیگری هم در این امر دخیل هستند؟
- مدیریت در سپاهان را نتیجه یك سازمان مدیریتی میدانم و به هیچ وجه موفقیتها را فردی نمیدانم. همیشه در صحبتهایم تاكید كردهام كه یك سازمان مدیریتی در سپاهان این موفقیت را به وجود آورده است؛ در این سازمان مدیریتی مجمع هیات مدیره كارخانه فولاد مباركه، معاونین و مدیران و حتی سازمان مدیریتی هواداران نقش دارند. به طور طبیعی عوامل مختلف موفقیتها را به وجود میآورند.* آیا این سازمان مدیریتی در استان اصفهان وجود ندارد كه تاكنون نتوانسته است استادیوم نقش جهان را به اتمام برساند؟
- پروسه ساخت ورزشگاه نقش جهان یكی از نقاط تاریك ورزش اصفهان است، اما باید پذیرفت كه مدیریت پروژه در دست استان اصفهان نبوده و به تازگی منتقل شده است. اگر خاطرتان باشد زمانی كه مدیریت ورزشگاه در اختیار استان بود و با این كه هنوز كامل نشده بود، مدیریت سازمان به گونهای سازماندهی میكرد و پس از آن قرار شد ظرف یكسال طبقه دوم ورزشگاه ساخته شود ولی الان كه چهار سال میگذرد هنوز انجام نشده است.* حالا كه مدیریت پروژه دوباره به استان واگذار شده است كار به انجام میرسد؟
- استاندار اصفهان، انسان فرهیختهای است كه به مسایل فرهنگی، هنری و ورزشی به اندازه مسایل اقتصادی و صنعتی توجه دارد. مدیریت كنونی استان حساسیت ویژهای به مسایل مختلف از جمله رویكرد نشاطآوری دارد. در این بخشها در یكی دو سال اخیر كارهای خوبی انجام شده و ایشان به همراه معاون عمرانی شان برای این كار همت گماشتهاند و من مطمئن هستم اگر بودجهای كه برای این كار پیشبینی شده است در ردیف ملی در اختیار استان قرار بگیرد مدیریت استان به كمك سازمانهای دیگر به خوبی میتوانند از عهده اجرای این پروژه برآیند. از آنجایی كه شهرداری، شورای شهر، سازمانهای مختلف شهری و مهمتر از همه مدیریت استان بر موضوع ورزشگاه نقش جهان اهتمام دارند.اگر این واگذاری، روشن، سریع و دقیق و با بودجه انجام شود من مطمئن هستم اصفهان ظرفیت انجام این كار را دارد. امیدوارم این موضوع كامل و جامع صورت گیرد چون یكبار دیگر هم این موضوع 5 یا 6 ماه قبل مطرح شد ولی به اجرا نرسید. یكی از مشكلات هم این بود كه بحثهای نظری زده شد ولی حرفی از عمل نشد.
* از عملكرد امیر قلعه نویی راضی هستید؟
- تیم فوتبال سپاهان در لیگ دهم در چند جبهه در حال جنگ است. مدیریت كردن چنین تیمی به لحاظ فنی سخت است، چرا كه در اكثر مواقع بازیكنانش را در اختیار ندارد. این كار سخت را آقای قلعه نویی به خوبی انجام داده است. تیم سپاهان در مقطعی بازیكنانش را در اختیار نداشت و در چهار مقطع هم لیگ با تعطیلی روبرو شد. مدیریت فنی و هماهنگ كردن چنین تیمی خیلی سخت است ولی قلعه نویی و همكارانش از عهده این كار برآمدهاند. به نظر من آقای قلعه نویی یك انسان برنامهگرا است و برای كار وقت میگذارد و تلاش میكند و با تمام وجودش صادقانه مشاوره میكند. مدیریت فنی و هماهنگ كردن چنین تیمی خیلی سخت است ولی قلعه نویی و همكارانش از عهده این كار بر آمدهاند. خوشبختانه هم ایشان از كار با سپاهان لذت میبرد و هم سپاهان از كار با ایشان.* سال گذشته تیم سپاهان قهرمان لیگ برتر شد، ولی در آسیا نتیجه خوبی نگرفت. چنان كه در برنامه 90 هم شاهد اعتراض هوادارانتان بودیم و آنها انتظار داشتند با حضور قلعه نویی سپاهان در آسیا قهرمان شود.
- برنامه 90 كه كاملا سیاه نمایی میكند. این كه یكسری مطالب گزینشی در تلویزیون پخش شود، نشان دهنده حرف همه مردم اصفهان نیست. در این رابطه نقطه نظرهای مختلفی وجود دارد. سال گذشته فقط با بدشانسی و موقعیت سوزی نتوانستیم درآسیا نتیجه بگیریم. تیم ما با كیفیت بازی میكرد و موقعیتهای زیادی هم ایجاد میكرد كه به دلیل تاكتیك مربی بوده است ولی اشكال تیم در موقعیت سوزی بازیكنان بود كه یك مشكل فردی است.* ولی برخی معتقدند سپاهان با این ظرفیتی كه دارد با هر سرمربیای قهرمان میشود.
- همه مربیان قابل احتراماند، چه داخلی باشند و چه خارجی، اما تیم بزرگ مربی بزرگ میخواهد . البته در ایران مربی بزرگ هم زیاد داریم. قهرمانی علاوه بر شخصیت تیمی، سازمان مدیریتی منسجم، بازیكنان خوب و توانا، هواداران دلسوز و حمایت كننده – كه هوادار باشند نه تماشاگر- به یك ناخدای كار كشته نیاز دارد كه باید در كنار هم باشند.* ولی به نظر میرسد وجود قلعه نویی از سوی مخالفانش موج منفی ایجاد كرده است.
- همیشه این طور بوده است كه هر مجموعه یا فردی كه بیشتر موفق باشد بیشتر در معرض برخورد سنگهای حسادت و حاشیه قرار دارد. سپاهان و قلعه نویی هم از این قاعده مستثنی نیستند. باید پذیرفت كه قلعه نویی موفقترین مربی سالهای اخیر فوتبال ایران است و كارنامهاش این حرف مرا ثابت میكند. البته این حرف به این معنی نیست كه سایر مربیان كار نكردهاند ولی برای هر كاری اوجی هست و آقای قلعه نویی جزو مو فقترینها ست. طبیعتا ممكن است حساسیتهای بیشتر، سختگیریهای بیشتر و كملطفیهای زیادتری نسبت به ایشان وجود داشته باشد. وقتی ما یك مربی بزرگ را برای تیممان انتخاب كردیم تحمل این مسایل را هم داریم. ما به رقابت سالم احترام میگذاریم و وجود رقبا است كه به ما انگیزه میدهد، ولی گاهی از حالت رقابت خارج میشود و به عناد و كینه توزی تبدیل میشود.*شما با بحث فوتبال ناپاك موافق هستید؟
- به این مفهوم كه خودمان را معیار پاكی و ناپاكی بدانیم، قبول ندارم. من معتقد هستم در دنیای ورزش اشكال و ایراد وجود دارد، اما اولا باید بدانیم ورزش و خصوصا فوتبال خاص هستند و نباید كل فضای ورزش را آلوده تلقی كنیم. دوم این كه خودمان را معیار پاكی و ناپاكی ندانیم و سوم این كه از این مسئله استفاده ابزاری نكنیم. آنگونه كه هر وقت همه چیز به نفع ما است بگوییم پاك است و وقتی كه بر مراد ما نبود بگوییم، ناپاك است.من بارها گفتهام مرجعی كه باید این مسئله را كالبدشكافی كند كمیته انضباطی و فدراسیون هستند. آقای شریفی تلاش میكند كه صادقانه و عادلانه كارش را انجام دهد. فدراسیون را هم باید به عنوان سازمان مدیریتی و راس هرم مدیریت فوتبال قبول داشته باشیم و اجازه بدهیم آنها به این موضوع بپردازند. ما نمیتوانیم چشممان را برروی خیلی از مشكلهای فوتبال ببندیم همچنان كه نمیتوانیم از مشكلات اقتصادی، هنری و فرهنگی چشمپوشی كنیم. در مجموع هرجا كه انسان در آن نقش داشته باشد و فضا رقابتی باشد، اجتنابناپذیر است كه برخی پایه مسیرهای غیرقانونی بگذارند، اما سیاهنمایی و درشتنمایی و خود را مرز حق و ناحق دانستن و ابهام گویی و كلی گویی درست نیست.
* منظورتان از كلیگویی چیست؟
- كلی گویی این است كه فرد به كل یك مجموعه افترا میزند. اگر موردی وجود دارد باید صریح بیان شود. مثل آقای دادكان كه به تازگی نامهای را منتشر كردهاند كه در زمان ایشان مسایلی وجود داشته است، خیلی خوب است كه ایشان به صراحت این كار را انجام میدهند. این از ویژگیهای مثبت ایشان است كه هرگز اجازه نمیدادند هر كسی در فضای فوتبال متولی گری كند. طبیعتا در فضای فوتبال نیز مثل هر محیط دیگری اشكالاتی وجود دارد اما سیاهنمایی و بزرگنمایی درست نیست. اینها خودشان ابزار ناپاكی است.* شما هم مثل برخی كه میگویند "90 نباید باشد" با برنامه نود مخالفید؟
- به نظر من برنامه نود اگر خودش بداخلاقی و ناپاكی را به جامعه تزریق نكند، وجودش برای فوتبال مفید است. آقای فردوسی پور بین دو قاب عكس هم دعوا میاندازد (با خنده). به نظر من فردوسی پور زیركانه در حق یك عده كم لطفی میكند و این كار را بارها در حق سپاهان انجام داده است. برای این حرف مستندات زیادی هم داریم كه در اختیار مدیران شبكه سه هم قرار دادهایم. فكر میكنم یكی از اقدامات خوب سازمان صدا و سیما قطع پخش بینالمللی (جام جم) برنامه نود بود، چون این برنامه نمادی از بداخلاقیهای داخل كشور شده بود. مثلا فردی كه 20 سال خارج از ایران زندگی كرده بود و برنامههای ایران را هم نمیدید، ایران را از دریچه برنامه نود میدید.هر آنچه در این برنامه دیده میشود منفی است، یعنی نكات مثبت فوتبال را نشان نمیدهد؛ البته ممكن است به این دلیل باشد كه میخواهد برنامهاش چالشی باشد و جذابیت داشته باشد. در این میان یك طیف گسترده از مخاطبان خارج از كشور كه ایران را از دریچه نود میدیدند، ایران در حال توسعه و پیشرفت را نمیدیدند. به نظر من برنامه نود سمفونی نزاع و تشنج میزند.
* یعنی با 90 مخالفید؟
- من هیچ ارتباطی با این برنامه نداشتهام، یعنی ضرورتی نداشته كه تماس داشته باشم. این برنامه در حال حاضر ورزش ایران را وزین تحلیل میكند، اما این كه به بعضی عصبیتهایی كه در فوتبال طبیعی است بپردازد و به نكات مثبت نگاه نكند و به هر سوژهای نگاه چالشی بكند درست نیست. اتفاقات مثبتی در فوتبال میافتد كه نود آنها را پوشش نمیدهد. مثلا تماشاگران ما بازیكنان قدیمی تیم را تشویق میكنند یا تماشاگران تبریز و بوشهر در ورزشگاه سپاهان را تشویق میكردند و تماشاگران ما هم آنها را ولی نود دعوای دو نفر را در بیرون ورزشگاه نشان میدهد. شاید بگویند این اتفاقات نمایشی است كه نیست اما اگر باشد هم چه اشكالی دارد؟ مثلا بیشترین ظلم در حق سپاهان سال گذشته اتفاق افتاد. وقتی كه امیر قلعه نویی به عنوان مربی تیم قهرمان در برنامه 90 شركت كرد، سوالات مجری برنامه تماما مربوط به مسایل سالهای پیش بود. هر كسی كه در طول زندگیاش اشتباههایی مرتكب میشود باید بزرگنمایی كرد؟* ولی برنامه 90 تاثیر مثبت هم داشته است.
- بله، به هر حال فردوسی پور خدمتهای زیادی هم به فوتبال كرده است. بسیاری از ورزشگاهها به سمت حرفهای شدن پیش رفتهاند و باشگاهها حرفهای تر شدهاند. تماشاگران هم در هیچ دورهای مثل امروز اطلاعات داوری نداشتهاند. مثلا شش سال قبل هر توپی كه در محوطه جریمه به دست بازیكن میخورد همه میگفتند پنالتی است ولی حالا اینگونه نیست. 90 یك كارگاه آموزشی در بخشهای داوری، فنی و حتی مدیریتی بوده است. برنامه 90 همیشه هم سیاهنمایی نمیكند بلكه بخشی از واقعیتها را نشان میدهد ولی این مسایل نباید در خارج از ایران پخش میشد كه خوشبختانه صدا و سیما پخش جهانی آن را قطع كرده است. به هر حال ما هم از مسایل درونی و مشكلات ریز فوتبال در خارج از كشور اطلاع نداریم. مثلا همه میگویند در ورزشگاههای اروپایی نرده حفاظت كننده بین تماشاگران و زمین نیست، ولی من در ورزشگاه سن سیروی میلان دیدم بین زمین و جایگاه تماشاگران شیشه ضد ضربه قرار دادهاند!* آقای ساكت به بحث لیگ برتر برگردیم. امسال اشتباههای داوری نسبت به گذشته چه تغییری كرده است؟
- امسال ما خودمان از تیمهایی هستیم كه از اشتباهات غیرعمد داوری ضربه خوردهایم. یكی از اصول اخلاقی ما در این فصل این بوده است كه در مسایل داوری هیچ باشگاه یا فردی را متهم نكردهایم. حتی به داوران هم مربوط ندانستهایم بلكه ممكن است برخی فضاسازیها تاثیرگذاشته باشد. من حلقه گمشده مسئله داوری را حرفهای نشدن داورانمان میدانم. آیا داوران ما حرفهای پول میگیرند؟ حرفهای زندگی میكنند؟ بیمه كامل و بازنشستگی دارند؟* رئیس كمیته داوران استعفا كرد، سفرهای خارجی پرتعداد مسعود عنایت در مشكلات داوری تاثیر داشته است؟
- این مسایل دو یا سه سال است كه مطرح شده است. فدراسیون باید زودتر به فكر حل آن میافتاد. اولا كرسی آقای عنایت در فوتبال آسیا نباید از برود. ما نباید كرسی افرادی مثل عنایت و محصص را از دست بدهیم. من اعتقاد دارم عنایت و عنایتها باید در آسیا كرسی داشته باشند. چه اشكالی دارد آقایان فنایی، عسگری، نصیرزاده و نادر جعفری در آسیا كرسی داشته باشند؟ اما اگر این كرسیها باعث شود مسولیت افراد در داخل كشور با مشكل روبرو شود آن را باید زودتر چارهاندیشی كرد. ما نباید رفتن امثال محصص و دیگران را به آسیا محدود كنیم چون خودش برای فوتبال ما اعتبار میآورد، من متاسفم كه كرسی هیات اجرایی را از دست دادیم. مثلا وقتی در جلسات كنفدراسیون فوتبال آسیا شركت میكنم با تعجب میبینم كشوری مثل ویتنام كه در فوتبال آسیا جایی ندارد 10 كرسی در اختیار دارد اما ایران با تمام اعتبارش یك كرسی هم ندارد. حرف من این است كه باید ساختار كمیته داوران اصلاح شود ولی مزیت آقای عنایت هم فراموش نشود.* آیا تغییر و تحول در مدیریت شركت فولاد مباركه در باشگاه تاثیر گذاشته است یا خیر؟
- ما در حال تدوین برنامه پنج ساله دوم هستیم. چون برنامه اول در سال 1390 به پایان میرسد و در حال حاضر در حال تدوین برنامه استراتژیك 1394 هستیم كه به ما كمك میكند كه كار بلند مدت داشته باشیم. مدیر و هیات مدیره جدید شركت فولاد مباركه بر انجام مسولیتهای اجتماعی شركت به عنوان یك قطب صنعتی در حوزههای مختلف استان تاكید دارند. ضمن اینكه استاندار اصفهان از عناصری است كه بر اجرای خوب و كامل مسولیتهای اجتماعی تمام صنایع تاكید دارد. دیدگاه آقایان توسعهای است. ما تابع نظرات مجمع خودمان و هیات مدیره شركت هستیم.* درباره انتقال تیمها از پایتخت به شهرهای دیگر چه نظری دارید؟
- من معتقدم باید باشگاهها را به دو دسته تقسیم كرد. برخی باشگاهها هستند كه خاستگاه اجتماعی دارند و دارای یك جایگاه اجتماعی در موقعیت جغرافیایی خودشان هستند. آنها نه امكان جابجایی دارند و نه كسی به فكر جابجاییشان میافتد. به عنوان مثال هیچ كس به فكر انتقال استقلال و پرسپولیس نیست. اما باشگاههایی كه در برخی استانها با حمایت برخی نهادها موفق میشوند اگر خاستگاه اجتماعی نداشته باشند و بشود انتقال آنها را با توجیه تمركز زدایی انجام داد كار خوبی است. رویكرد بهتر این است كه هر تیمی خودش از استان خودش صعود كند اما بنده به هیچ وجه با انتقال باشگاهها از شهری به شهر دیگر مخالف نیستم، بلكه معتقدم این كار به توسعه زیرساختهای آن استان كمك میكند. ما نباید یك الگو را بگیریم و بگوییم موفق نبوده است. شاید یك مجموعه خاصی نتوانسته باشد در این امر موفق باشد. این نشانه موفق نبودن كل طرح نیست. اولین فایده انتقال باشگاهها به شهرهای دیگر ایجاد پایگاههای استعدادیابی در آن شهرها است، مثلا انتقال پاس به همدان باعث شد ورزشگاه این شهر راه بیفتد، در حالی كه ما هنوز ورزشگاه نداریم!* به نظر شما چرا برخی از این انتقالها موفق نبوده است؟ مثلا چرا مردم قم یا قزوین به تیمهای صبا و پیكان اقبالی نشان نمیدهند؟
- من توصیه میكنم در شهرهایی كه این تیمها به آنجا منتقل شدهاند با كارهای پژوهشی، دلایل موفق نبودن آن تیمها در جذب تماشاگر و ایجاد ارتباط با مردم منطقه را بررسی كنند. مثلا درست است كه پاس دارای قدمت طولانی است اما در همدان تا 10 هزار نفر هم تماشاگر داشته است. البته در بحث تماشاگر هم باید با كمك رسانهها فرهنگ سازی شود.باید طوری فرهنگ سازی شود كه مردم هر شهر از تیمهایشان حمایت كنند تا نام شهرشان مطرح شود. مثلا كشور قطر برای چه تا این حد تلاش میكند میزبان مسابقههای جهانی شود؟ آیا دلیلی جز مطرح كردن نام خود دارد؟ در كل با انتقال تیم ها مخالف نیستم ولی در نحوه انتقال آن باید بیشتر كار كارشناسی انجام شود.
* آقای ساكت! در حال حاضر بحث ادغام سازمان تربیت بدنی و سازمان ملی جوانان مطرح است. نظرتان راجع به تشكیل وزارت ورزش چیست؟
- صادقانه بگویم كه هنوز در حال بررسی جوانب این مسئله هستم چون خیلی فی البداهه مطرح شد. حالا ممكن است این موضوع سالها در مركز پژوهشهای مجلس روی آن كار شده باشد، اما ما ورزشیها غافلگیر شدهایم و مثلا خود من به یك جمع بندی كارشناسی نرسیدهام و در حال بررسی نقاط مثبت و منفی این قضیه هستم؛ بنابراین نمیتوانم صراحتا درباره آن حرف بزنم.* درباره تیم ملی و حضور این تیم در جام ملتهای آسیا چه نظری دارید؟
- شعار تیم ملی ما شاهزادههای پارسی است، ولی من میگویم شیران پارسی باید بدانند مسئولیتشان از هر زمان دیگری بیشتر است. امروز نتایج فوتبال مردم را مكدر كرده است. باید به بازیكنان بگویم آقایان فوتبالیست! آبروی فوتبال را بخرید. جدای از آن كه بخواهیم به بازیكنان تیم ملی استرس وارد كنیم باید بگویم رسالتی برعهده آنها است كه باید فوتبال را از انزوا در بیاورند. فوتبال دراین چند ماه اخیر نقش خودش را به خوبی ایفا نكرده است. من از اینجا به بازیكنان میگویم شما مسولیت زدودن همه موفقنشدنهای چند سال اخیر فوتبال را دارید. فكر میكنم این تیم ملی خیلی با انگیزه وارد مسابقه میشود و دعا هم میكنیم كه با موفقیت بازگردد.* شما عضو مجمع فدراسیون فوتبال هم هستید. اگر تیم ملی نتیجه نگیرد ممكن است مجمع تصمیم به تغییر هیات رییسه فدراسیون بگیرد؟
- صادقانه بگویم حاضر نیستم به موفقنشدن تیم ملی فكر كنم. تواتر موفق نشدنهای فوتبال ما را هم دچار مشكل روحی و فكری كرده است. باور كنید اصلا نمیخواهم به این موضوع فكر كنم و امیدوارم این اتفاق نیفتد. اگر هم خدای نكرده این اتفاق افتاد، آن زمان دربارهاش تصمیم میگیریم.* باشگاه سپاهان یكی از باشگاههای فعال در ورزش بانوان است، ارزیابیتان از شرایط ورزش بانوان در كشور چیست؟
- چند موضوع را كه به ورزش بانوان برمیگردد مطرح میكنم. اولا توقع دارم كه خانم اكبرآبادی باشگاههایی كه در زمینه ورزش بانوان خیلی فعال هستند را در جلسهای دور هم جمع كند تا دیدگاههایشان و چالشهای پیش رویشان را مطرح كنند. بحث دوم این است كه برگزاری لیگهای بانوان در خیلی از رشتهها از انسجام و كیفیت خوبی برخوردار نیست. تغییرات مكرر آیین نامههای متناقض، جداول و تقویمهای نامناسب و حتی نظارت بد بر لیگها باشگاهها را به جایی میرساند كه مجبور میشوند آن رشته را تعطیل كنند. متاسفانه نایب رییسان رشتهها در فدراسیونها به قدری درگیر مسایل روزمره شدهاند كه به گسترش آن رشته در حوزه بانوان توجه ندارند. یك بحث هم پرداختن رسانهها به موضوع است.خانم اكبرآبادی باید این مسئله را با صدا و سیما حل كند، حداقل در برخی رشتهها كه شدنی است. مثلا نشان دادن مدال گرفتن خانم آزاد پور در گوانگجو بسیاری را به انجام فعالیت ورزشی مشتاق كرده است و همه باور كردهاند كه بانوان دارای ظرفیت بالایی هستند. اگر قرار است سخن آقای احمدی نژاد را دنبال كنیم و به دوم شدن در آسیا فكر كنیم باید به ورزش بانوان بیشتر بپردازیم. مثلا در رشتههایی مثل شنا، شیرجه و واترپلو 37 مدال توزیع میشود در تیراندازی همینطور و الی آخر.
* درباره فضاهای ورزشی بانوان چطور؟
- دربخش عمرانی هم یكی از چیزهایی كه به ورزش بانوان شخصیت میدهد فضاهای ورزشی بانوان است. یكی از مطالبات خانم اكبرآبادی از سازمان تربیت بدنی باید این باشد كه در طراحی مجموعههای ورزشی فضاهای ویژه بانوان را در نظر بگیرند. مثلا سازمان تربیت بدنی سالنهایی ساخته و متاسفانه ساعتهای مرده آن به بانوان اختصاص مییابد. این كار باید حداقل با ساخت كمپهای بانوان شروع شود. خیلی از نهادهای دولتی در حال تولید زیرساختهای ورزشی هستند ولی متاسفانه دانشگاهها، آموزش و پرورش، وزارتخانهها و سازمانهای مختلف به مسایل ورزش بانوان بیتوجهاند.* وضعیت ورزش بانوان در باشگاه سپاهان چگونه است؟
- ما مفتخریم كه در باشگاه ما سرمایهگذاری زیادی در حوزه بانوان انجام شده است و دررشتههای گوناگون، ورزشكاران مقتدری داریم. ما به ورزش بانوان توجه داشتهایم و سعی كردهایم در خیلی از رشتهها شخصیت برابر با ورزش مردان برای بانوان قرار دهیم. باشگاه سپاهان در ارتباطات بینالملل بانوان بیشترین سهم را دارد. ما اخیرا تیمی بسكتبال بانوان را به خارج از كشور فرستادیم و آنها پذیرفتند شرایط ما را بپذیرند و تیم ما در آن رقابت قهرمان شد. ما در هندبال، شنا، كاراته، بدمینتون و تیراندازی هم فعال هستیم. توصیهام به خانم اكبر آبادی این است كه به برگزاری المپیادها و تورنمنتهای بینالمللی بانوان در ایران توجه بكند. اجازه بدهیم تیمهای خارجی به ایران بیایند و بروند. اگر رفتن ورزشكاران به خارج از كشور مشكل است برگزاری مسابقات در ایران راحتتر است.* در برخی رشتهها به بانوان ما اجازه حضور با حجاب اسلامی را نمیدهند.
- این هم وظیفه رییسان فدراسیونها است كه مشكل را حل كنند. مثل تكواندو، كاراته و هندبال كه این مشكل را برطرف كردهاند.* و سخن آخر.
- پیغامی هم برای خبرنگاران خانم دارم. از آنها خواهش میكنم همانطور كه به ورزش آقایان توجه دارند به ورزش بانوان هم توجه كنند. من معتقدم رسالت یك خانم خبرنگار در ارتباط با ورزش بانوان بیشتر از آقایان است. در هر حال كلید حرف من این است كه خانم اكبرآبادی با باشگاههایی كه در ورزش بانوان فعالیت میكنند تاكنون هیچ رابطهای نداشته است. ما هم حرفهایی داریم باید بپذیریم كه ایشان نباید نگاه آقای سجادی را به باشگاهها داشته باشند.