تبیان، دستیار زندگی
آقا ما هر هفته با خودمان عهد می کنیم که دیگر به این اسفندیار خان مشایی کاری نداشته باشیم. اما هر هفته یک اتفاقی می افتد که عمرا نمی شود به نام این بنده خدا اشاره نکرد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

به بچه صغیرم رحم کنید!

بخش سیاسی- در طول این مدتی که قرار گذاشتیم رویدادهای هفته را طنزگونه برای خوانندگان سایت ارائه دهیم، بعضی ها گفتند که چرا فقط به دولت و مشایی گیر می دهید؟ قبل از آنکه رویدادهای این هفته را مرور کنیم چند نکته را یادآور می شوم:

اول آنکه بیان طنز یک اتفاق در یک سازمان به هیچ وجه نشانه زیر سوال بردن کلیه دستاوردهای آن سازمان یا نهاد نیست.

دوم هم اینکه باید بگویم گیر دادن به اسفندیارخان رحیم مشایی عمرا دست ما نیست. ایشان خودشان به شدت علاقه دارند که حاشیه سازی کنند. اینکه هر هفته یک کاری می کنند که به هیچ وجه نمی توان از کنار آن گذشت دست ما نیست به خدا!

سعید جلیلی

خب برویم سراغ رویداد های این هفته:

• بچه که بودیم وقتی بازی می کردیم اگر کسی ضایع می شد دستمان را می گذاشتیم روی دماغمان و برایش شکلک در می آوردیم که «دماغ سوخته می خریم»! حالا این حکایت دو سه روز پیش این سران مادر مرده گروه 1+5 است. چند روز پیش سخنگوی وزارت امور خارجه گفته بود که سفرای کلیه کشور ها در تهران می توانند در قالب یک تور از تاسیسات هسته ای ایران بازدید کنند. ناظران سیاسی عقیده دارند این اقدام به شدت یک جای سران 1+5 را سوزانده و استفاده از پماد سوختگی در میان آنها به شدت افزایش یافته است. البته عده ای نیشخند های کنایه وار دولتمردان کشورمان به سران 1+5 بعد از چند سال رفتن و آمدن برای جلوگیری از هسته ای شدن ایران را در تشدید این سوختگی به شدت موثر می دانند.

• هفته گذشته چند تن از نمایندگان فراکسیون اقلیت مجلس به دیدار سید محمد خاتمی رفتند که این دیدار سر و صدای خیلی ها را درآورد. پس از این دیدار بعضی ها به رسم «کی بود کی بود من نبودم» از بیخ و بن حضورشان در جلسه را تکذیب کردند! در زیر گفتگوی کوتاه خبرنگار ما با یکی از نمایندگان محترم  را می خوانید:

خبرنگار: سلام آقای x

نماینده: علیک، کارتو بگو، سرم شلوغه

خبرنگار: شما هم در جلسه با آقای خاتمی حضور داشتید؟

نماینده: به شما ربطی داره؟ اصلا شما چه کاره ای که از من سوال می کنی؟

خبرنگار: من خبرنگار هستم

نماینده: بیخود کردی خبرنگاری!‌ اصلا به تو چه. بدم بیاندازنت تو گونی؟!

تق ، بوق ... بوق ... بوق

بعد از تحریر: شباهت این گفت و شنود با مصاحبه یکی از روزنامه ها با یکی از نمایندگان مجلس به شدت عمدی است!

بهبهانی

• اما گل سر سبد اتفاقات هفته گذشته امتحان گرفتن دکتر بهبهانی وزیر راه، از برخی مدیران استانی اش بود. خبرنگار ما پس بالا و پایین پریدن بسیار توانست به اوراق امتحانی جناب وزیر دست پیدا کند. در زیر نامه برخی مدیران استانی به وزیر محترم در ذیل برگه امتحانی عینا به حضورتان تقدیم می گردد:

«جناب آقای دکتر! ما دیشب مهمون داشتیم و نتوانستیم جزوه مربوطه را مطالعه کنیم. ضمن اینکه در هفته گذشته ما مدام در حال جاده و اتوبان کشی بودیم. خواهش می کنم در صورت امکان لطف خود را شامل حال بنده کنید.»

«آقا اجازه! به خدا ما در هفته گذشته سرمان خیلی شلوغ بوده و 1500 نوع همایش مختلف را برنامه ریزی و اجرا کردیم. به خاطر همین هم نتوانستیم جزوه را مطالعه کنیم. آقا به خدا ما کارمون رو خیلی دوست داریم.»

«جناب آقای دکتر بهبهانی. سلام. من در دانشگاه شاگرد شما بودم. به خدا این جزوه ای که دادید از کل درس های  دانشگاه هم سخت تر بود. از شما چه پنهان، ما همان ها را هم تقلب می کردیم اما این امتحان را نشد. به رسم شاگرد و استادی به ما رحم کنید!»

«جناب آقای وزیر! به خدا ما نتونستیم درسمون رو بخونیم. این چند هفته همش درگیر سفرهای استانی بودیم به خدا. به دلیل سفر استانی مجبور بودیم تند تند این پروژه ها یک جوری ماست مالی کنیم که شما و رئیس جمهور گوشمان را تاب ندهید. آقا ما به این شغلمون احتیاج داریم. ما بچه صغیر داریم. به ما رحم کنید. ترو خدا!‌«

بعد از تحریر: لطفا به خودتان فشار نیاورید. این مطالب به فرد خاصی اشاره ندارد.

اسفندیار رحیم مشایی

• آقا ما هر هفته با خودمان عهد می کنیم که دیگر به این اسفندیار خان مشایی کاری نداشته باشیم. اما هر هفته یک اتفاقی می افتد که عمرا نمی شود به نام این بنده خدا اشاره نکرد. همین هفته پیش یکی از این سایت های خبری معاند‌(!!!) تیتر زد که اسفندیار رحیم مشایی علاوه بر 17 شغلش از سال 87 هم در مقطع کارشناسی ارشد رشته MBA دانشگاه بین المللی چابهار مشغول به تحصیل است. نکته جالبش اینجاست که این سایت گفته مشایی حتی یکی جلسه هم سر کلاس حاضر نشده و اساتید محترم جزوه ها را به او می دهند و از او امتحان می گیرند. پس از اینکه ما این خبر را شنیدیم در فکر فرو رفتیم که آقا چه جوری میشه آدم درس بخونه اونم با 17 تا شغل! حالا 17 تا شغل به کنار. آدم دیگه کی وقت داره جهان رو اداره کنه؟ کی وقت داره نظریه های جهان هستی را مورد بررسی قرار بده؟ کی وقت داره این و اون رو ورق بزنه؟!

بعد از تحریر: رئیس دانشگاه بین المللی چابهار آشنایی با مشایی و تحصیل او در این دانشگاه را شدیدا تکذیب کرده است. البته معلوم نیست چرا همزمان با این تکذیب لیست دانشجویان این دانشگاه در سایت مرکز برای عموم غیر قابل دسترس شده است!!!

سلحشور

• بعد از هفته ها کش و قوس بین سلحشور و خانه سینما بالاخره کار گیس کشی این دو ختم به خیر شد. دادگاه پس از هفته ها طی حکم سنگینی، کارگردان «یوسف پیامبر» را به پرداخت چهار هزار تومان محکوم کرد!!! ناظران پس از این حکم ضمن تکان دادن کله خود به نشانه تاسف هیچ چیزی نتوانستند بگویند!

ضمنا به سازمان ها، ارگان ها و ادارات مختلف پیشنهاد می شود با نصب قلکی در کنار درب ساختمان مربوطه به علاقمندان و ارباب رجوع کمک کنند که پس از دادن چند فحش در وقت خود صرفه جویی کرده و جریمه 4000 تومانی را اتوماتیک در آن صندوق بیاندازند و خلاص!‌ البته استفاده از عابر بانک باعث تسریع امور می گردد!

بعد از تحریر: نگارنده هیچ کاری به آنچه آقای سلحشور به خانه سینما گفته است ندارد. بحث را سیاسی نکنید جان مادرتان.

سید محمد صادقی

گروه جامعه و ارتباطات

تنظیم:مسلم حقیقی