تبیان، دستیار زندگی
آهای خاک! هنوز هم به دنبال پلاک گم شده ام ،هراسان به هر کوی می دوم، تو آن را ندیده ای؟!
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پلاک گم شده

پلاک

پلاک گم شده

پشت سرت آب می ریزم

کلمات پس و پیش شده ،به دنبال تو را

از میان کوچه بر می دارم

و شمع روشن می کنم شعر تازه ام را برای تو

گرم تر از جنوب به راه می افتی و

برای من دست تکان می دهی

آهای خاک! هنوز هم به دنبال پلاک گم شده ام ،هراسان به هر کوی می دوم، تو آن را ندیده ای؟!

هنوز هم به دنبال روزهایی می گردم که نمی دانم کجایند، به دنبال شقایق ها در صفحه ی تاریک امروز.

و می دانم هنوز قلم به یاد تو می نویسد و با خط خوشش نام تو را می سراید.

ای خاک بازگو کدام دستها را بلعیدی یا کدام قصه ها را در خود جای دادی؟

ای خاک تو سرمه کدام چشمها شدی،یا چه دیدی که از خجالت سرخ شدی؟

ای خاک دسته گلی از جنس نور به تو می سپارم ،به دستان فراموش شده ی پدرم .

ای خاک فراموش نکن سینه ی چاک چاک شده ی تو، جواب انتظار شبانه ی مادرم است.

فراموش نکن  تو فراموش ناشدنی ترین واژه را در خود جای دادی .

مطالب مرتبط :

و اینک ،تپه نورالشهدا

مادری با27 سال چشم انتظاری

دست نوشته ای از یک شهید گمنام

تصاویرمزارهایی خاص ازشهدای گمنام 

 قطعه ای از بهشت

گزارشی از کرامت شهید حسین‌اکبر عرب‌نژاد

آنانکه درگمنامی ،سلوک کردند

تنظیم : رها آرامی - فرهنگ پایداری تبیان