مهلت خدا به گناهکاران
(محتوای سوره مریم)

محبت على (علیه السلام) در دلهاى مؤمنان
إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا (مریم96)
مسلّماً كسانى كه ایمان آورده و كارهاى شایسته انجام دادهاند، خداوند رحمان محبّتى براى آنان در دلها قرار مىدهد!
در بسیارى از كتب حدیث و تفسیر اهل تسنن (علاوه بر شیعه) روایات متعددى در شان نزول آیه 96 سوره مریم از پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) نقل شده است كه نشان مىدهد نخستین بار این آیه در مورد على (علیه السلام) نازل گردیده است، از جمله "علامه زمخشرى" در كشاف و "سبط ابن الجوزى" در تذكره و ...
از جمله:
1-" ثعلبى" در تفسیر خود از" براء بن عازب" چنین نقل مىكند:
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به على (علیه السلام) فرمود:
" بگو خداوندا! براى من عهدى نزد خودت قرار ده، و در دلهاى مؤمنان مودت مرا بیفكن، در این هنگام، آیه إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا ... نازل گردید". (طبق نقل احقاق الحق جلد 3 صفحه 83 تا 86)
عین همین عبارت یا با كمى اختلاف در بسیارى از كتب دیگر آمده است.
2- در بسیارى از كتب اسلامى این معنى از ابن عباس نقل شده كه مىگوید:
نزلت فى على بن ابى طالب (علیهماالسلام) "إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا "قال محبة فى قلوب المؤمنین، یعنى: آیه إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا ...
در باره على بن ابى طالب(علیه السلام) نازل گردیده، و معنى آن این است خدا محبت او را در دلهاى مؤمنان قرار مىدهد." (طبق نقل احقاق الحق، ج 3 ص 83 تا 86)
3- در كتاب "صواعق" از "محمد بن حنفیه" در تفسیر این آیه چنین نقل مىكند: لا یبقى مؤمن الا و فى قلبه ود لعلى و لأهل بیته: "هیچ فرد با ایمانى پیدا نمىشود مگر اینكه در درون قلبش، محبت على(علیه السلام) و خاندان او است."(طبق نقل احقاق الحق، ج 3، ص 83 تا 86)
4- شاید به همین دلیل در روایت صحیح و معتبر از خود امیر مؤمنان على (علیه السلام) چنین نقل شده:
«لو ضربت خیشوم المؤمن بسیفى هذا على ان یبغضنى ما ابغضنى و لو صببت الدنیا بجماتها على المنافق على ان یحبنى ما احبنى و ذلك انه قضى فانقضى على لسان النبى الامى انه قال لا یبغضك مؤمن و لا یحبك منافق»: "اگر با این شمشیرم بر بینى مؤمن بزنم كه مرا دشمن دارد هرگز دشمن نخواهد داشت، و اگر تمام دنیا (و نعمتهایش) را در كام منافق فرو ریزم كه مرا دوست دارد، دوست نخواهد داشت، این به خاطر آنست كه پیامبر (صلی الله علیه و آله) به صورت یك حكم قاطع به من فرموده است: اى على! هیچ مؤمنى تو را دشمن نخواهد داشت و هیچ منافقى محبت تو را در دل نخواهد گرفت"! (روح المعانى، ج 16، ص 130 و مجمع البیان، ج 6، ص 533، و همچنین نهج البلاغه، كلمات قصار كلمه 45)

5- در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مىخوانیم: كه پیامبر (صلی الله علیه و آله) در آخر نماز خود با صداى بلند به طورى كه مردم مىشنیدند در حق امیر مؤمنان على (علیه السلام) چنین دعا مىكرد:
«اللهم هب لعلى المودة فى صدور المؤمنین، و الهیبة و العظمة فى صدور المنافقین فانزل اللَّه إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا ...» "خداوندا! محبت على (علیه السلام) را در دلهاى مؤمنان بیفكن، و همچنین هیبت و عظمت او را در دلهاى منافقان، در این هنگام آیه فوق و آیه بعد از آن نازل شد."(نور الثقلین، ج 3، ص 363)
به هر حال، نزول این آیه در مورد على (علیه السلام) به عنوان یك نمونه اتم و اكمل است و مانع از تعمیم مفهوم آن در مورد همه مؤمنان با سلسله مراتب، نخواهد بود.
پروردگارا! قلب ما را به نور ایمان، و تمام وجود ما را به نور عمل صالح روشن فرما، ما را دوستدار مؤمنان و صالحان، مخصوصا امام المتقین امیر مؤمنان على(علیه السلام) بدار، و محبت ما را نیز در دلهاى همه مؤمنان بیفكن.
مهلت دادن از سنتهای الهی است!
قُلْ مَنْ كانَ فِی الضَّلالَةِ فَلْیَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمنُ مَدًّا حَتَّى إِذا رَأَوْا ما یُوعَدُونَ إِمَّا الْعَذابَ وَ إِمَّا السَّاعَةَ فَسَیَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ شَرٌّ مَكاناً وَ أَضْعَفُ جُنْداً (مریم- 75)؛ بگو: هر كس در گمراهى است، خداوند رحمان (طبق سنّت خود) مدّتى به او مهلت و مدد مىدهد، تا زمانى كه آنچه را وعده داده مىشوند ببینند، یا عذاب (این دنیا) یا (عذاب) قیامت را. پس (در آن روز) خواهند دانست چه كسى جایگاهش بدتر و لشكرش ناتوانتر است.
خداوند متعال به همهى كسانى كه راه شرّى را انتخاب كنند، مهلت مىدهد. این مهلت براى این است كه شاید توبه كنند، یا فرزندان صالحى از نسل آنان به وجود آید. گرچه برخى گمراهان از مهلت الهى سوء استفاده كرده، گناهان بیشترى مرتكب مىشوند و عذاب خود را بیشتر مىكنند. (تفسیر أطیب البیان)
لطف حقّ با تو مداراها كند |
چون كه از حد بگذرد رسوا كند |
امام صادق (علیه السلام) درباره «إِذا رَأَوْا ما یُوعَدُونَ» فرمودند: آن وعدهى ظهور حضرت قائم (علیه السلام) است و «شَرٌّ مَكاناً» یعنى روز قیام قائم معلوم خواهد شد كه چه كسى در موقعیّت ناپسند و ضعیف قرار دارد. (كافى، ج 1، ص 431)
برداشتهایی از آیه:
1ـ سنّت خداوند بر این است كه زمینهى حركت و رشد را براى همهى انسانها فراهم كند، و این انسان است كه اگر گمراهى را برگزید. خداوند مدتى به او مهلت مىدهد، «مَنْ كانَ فِی الضَّلالَةِ فَلْیَمْدُدْ» و اگر راه هدایت را در پیش گرفت خداوند بر هدایتش مىافزاید. «وَ یَزِیدُ اللَّهُ الَّذِینَ اهْتَدَوْا هُدىً»
2ـ مهلت و امداد، برخاسته از رحمت الهى است. «فَلْیَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمنُ»
3ـ كفّار بارها به خطر و عذاب تهدید مىشدند، ولى آنان متذكّر نمىشدند. «ما یُوعَدُونَ»
4ـ خدا بعضى گمراهان را در دنیا عذاب مىكند و حساب قیامتش هم چنان باقى مىماند، ولى بعضى را تنها در قیامت كیفر مىدهد. «إِمَّا الْعَذابَ وَ إِمَّا السَّاعَةَ»
5ـ در لحظهى مرگ، مقام و موقعیّت، بستگان و نفرات به كار نمىآیند. «شَرٌّ مَكاناً وَ أَضْعَفُ جُنْداً»
6ـ قیامت روز ظهور حقایق و كشف و شهود است. «حَتَّى إِذا رَأَوْا ... فَسَیَعْلَمُونَ» ...
نوشته آمنه اسفندیاری – گروه دین و اندیشه تبیان
منابع:
1- تفسیر نمونه ج 13
2- تفسیر نور ج 7
3- كافى، ج 1
4- تفسیر أطیب البیان
5- روح المعانى جلد 16
6- مجمع البیان جلد 6
7- نهج البلاغه كلمات قصار