تبیان، دستیار زندگی
از زمانی که رنسانس علمی وارد جوامع بشر شد، گویا مفاهیم انسانی را یک‌جا در کیسه‌ای سربسته نهاده و بر آن مهر نسیان و بطلان زده‌اند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سیر و سلوک با هدایت امام علی

از ذره تا ذروه

چاپ نخست كتاب «از ذره تا ذروه (نگاهی نو به بایسته‌های اخلاقی در مقدمات سلوکی)» نوشته محمود کاویانی از سوی موسسه بوستان كتاب منتشر و روانه بازار نشر شد.

به گزارش ایبنا، در این مجموعه کوشش شده تا با نگاهی جدید به واکاوی عوامل انحطاط روحی و بازیابی مولفه‌های تاثیرگذار، به چگونگی دستیابی به «تقرب الی الله» بپردازد و پنجره‌ای نو به روی مخاطبان بگشاید.

به عقیده نویسنده اثر نیز بی‌توجهی به ارزش‌های اخلاقی یكی از عوامل دوری از كمالات روحی و حركت در مسیر بی‌هویتی و دوری از خداوند است.

ضرورت و شناخت علم اخلاق

متاسفانه توجه به علم اخلاق در جوامع کنونی رو به افول و خاموشی است. از زمانی که رنسانس علمی وارد جوامع بشر شد، گویا مفاهیم انسانی را یک‌جا در کیسه‌ای سربسته نهاده و بر آن مهر نسیان و بطلان زده‌اند. علت اصلی آن است که این اندیشه در جان و ذهن اخلاق‌گریزان تقویت یافته که انسان هرچه هست، آن است که در ظاهر رویت می‌شود و طبعاً نیازمندی‌های او نیز در چارچوب حوایج ظاهری‌اش تعریف می‌شود و البته بدیهی است که ظواهر انسانی نیازمند علمی به نام «اخلاق» نیست.

این افراد در این میدان آن‌چنان یکه‌سواری کرده‌اند که به راستی انسان متحیر می‌ماند، چقدر انسانیت می‌بایست در حیوانیت غرق شده باشد که منکر تمام مفاهیم اخلاقی شود. در اروپا مهد تمدن امروزی، چنین خودباختگانی بسیار بوده و هستند که در اینجا به دو نمونه از آنها اشاره می‌شود:

نیچه و ماکیاولی

«فردریک نیچه» متفکر آلمانی که در سال 1844 به دنیا آمده، پیروان خود را این گونه توصیه می‌کند: «... فکر خدا و زندگی اخروی را باید کنار گذاشت که آن از ضعف و عجز برآمده، انسان باید فکر زندگی دنیا باشد و به خود اعتماد کند. این آغاز سروری و رهایی از بندگی است. دیگر این که باید رافت و رقت قلب را دور انداخت. رافت از عجز است، فروتنی و فرمان‌برداری از فرومایگی است، حلم و حوصله و عفو و اغماض از بی‌همتی و سستی است.»

اکنون تصور کنید جامعه‌ای را که چنین متفکرانی در پی به وجود آوردن آنند، چه جامعه‌ای است؟ چه مردمی در آن جا خواهند بود؟ انسان‌هایی خشن، بی‌روح، بی‌هیچ عاطفه و عطوفت. در این هنگام ترحم، مقوله‌ای است که به سخره گرفته می‌شود و انسان‌ها همانند حیوان‌هایی‌اند که با پنجه‌های آشکار، مترصد دریدن حریفان خودند. آیا قانون جنگلی را این قدر دهشتناک می‌توانید تصور کنید؟ به یقین حیوانات نسبت به هم‌جنسان و هم‌نوعان خود نیز در بسیاری از موارد مهربانند یا حداقل بدون دلیل به هم‌نوع خویش حمله نمی‌کنند.

در تفکر خشک و منجمد برآمده از تمدن بی‌روح، همین اندازه ترحم نیز بی‌جاست. پس می‌بایست گوش جان به توصیه‌های «ماکیاول» بدهیم: «اگر زمامدار بخواهد بماند و موفق باشد، نباید از بدی کردن بهراسد و مبادا از شرارت احتراز جوید، زیرا بدون انجام شرارت و بدی، حفظ دولت محال است. بعضی تقواها موجب خرابی و بدذاتی است و بعضی شرارت‌ها باعث بقا و سلامت»!

وقتی به ایشان گفته می‌شود: نظر شما درباره اخلاق و مذهب چیست، می‌گویند: «اخلاق و مذهب و سایر تصورات اجتماعی، همه آلت‌دست زمامدار است برای نیل به قدرت، و آن را نباید در سیاست و اداره حکومت و زمامداری دخالت داد».

نویسنده این اثر در بخشی از كتاب درباره اهداف خود، چنین داد سخن می‌دهد كه: «آنچه ما به دنبال آن هستیم فریاد این سخن است که: ای انسان‌ها! بدانید به غیر از ظاهر حیوانی، دارای واقعیتی برین و متعالی هستید؛ پس همه چیز خود را در خوردن، خوابیدن، شهوت‌رانی و ارضای غرایز حیوانی جست‌وجو نکنید، زیرا اگر این‌ها علائم انسان بودن به شمار می‌رود همه حیوانات در تمام این ویژگی‌ها از انسان جلوتر و پیشروترند.

مقدار غذایی را که نهنگی می‌بلعد یا خوابی را که یک خرس در زمستان می‌رود، به هیچ وجه قابل مقایسه با انسان نیست، و هیچ انسانی نمی‌تواند به پای آنها برسد. حیوانات همه در این امور رکورد دارند، پس انسانیت را بایستی در جایی غیر از اصطبل‌ها و امثال آن جست‌وجو كرد، اگرچه مردم ندانند کجاست».

امیر مومنان علی(ع) درباره انسان‌های خودفراموش چنین می‌فرماید: «ظاهر این‌ها ظاهر انسانیت، اما باطن آنها حیوان [کامل] است، نه راه هدایت را می‌شناسد تا از آن تبعیت کند و نه طریق ضلالت را باز می‌شناسد تا از آن اجتناب ورزد، چنین فردی مرده‌ای است در میان زنده‌ها».

براساس مطالب كتاب، علت تشبیه کردن چنین افرادی به «مرده» در حدیث، شاید این باشد: همان طور که از مرده انتظار خیری نمی‌رود، اینان نیز این چنین‌اند، علاوه بر آن که این‌ها به دلیل مردار بودنشان (وجود خصلت‌های پست) همواره بوی گزنده و متعفنی دارند که انسان‌های سالم را می‌آزارد. به همین دلیل امام علی(ع) در مواضع گوناگون نهج‌البلاغه از این خطر، هشدارها می‌دهد و می‌فرماید:

«ای انسان! چه چیزی تو را بر گناه جرات بخشیده؟ چه چیز تو را در مورد پروردگارت فریب داده؟ و چه امری تو را به هلاکت خودت مانوس داشته است؟ آیا دردت دوایی ندارد؟ آیا خوابت بیداری ندارد؟ آیا به خودت ترحم نمی‌کنی چنان که بر دیگران دل می‌سوزانی؟ گاهی می‌بینی کسی در وسط آفتاب خوابیده، [در اثر دل‌سوزی] بر او سایه می‌سازی، یا برای بیماری که مرض وی را در برگرفته اشک می‌ریزی و ترحم می‌کنی، پس چه شده است که این قدر بر درد خودت صبور شده‌ای؟

چه چیزی تو را واداشته که در این مصیبت‌ها بمانی؟ چه چیز تو را از گریه بر خودت مانع شده در حالی که تو عزیزترین فرد نزد خود هستی، پس چرا از خوابی که خشم الهی در آن است بیدار نمی‌شوی؟ در حالی که با غوطه‌ور شدن در معاصی خداوند، هر روز بر غضب او به خود می‌افزایی، پس درد رخوت و تنبلی‌ات را با تصمیمی در قلب مداوا کن، و از خواب غفلت بیدار شو، مطیع خدا باش و با یاد او انس بگیر».

فرموده‌های حضرت در این زمینه علاوه بر آن که بسیار هشدار دهند‌ه‌اند، در عین کوتاهی و ایجاز حاوی نگاه عمیق معرفتی و سلوکی‌انند. لذا فرمایشات حضرت(ع)، محور مباحث کتاب حاضر شده‌اند، باشد که سوز و گداز عارفانه امام علی(ع) در ما نیز تاثیر بگذارد و انقلابی در درونمان ایجاد کند.

چاپ نخست كتاب «از ذره تا ذروه (نگاهی نو به بایسته‌های اخلاقی در مقدمات سلوکی)» در شمارگان 1500 نسخه، 248 صفحه و بهای 41000 ریال راهی بازار نشر شده است


گروه کتاب تبیان - محمد بیگدلی