تبیان، دستیار زندگی
وقتی افرادی را میبینم که در تمام مدت عمرشان فقط در تکاپو هستند که قدم خیری برای مردم بر دارند و یا در عبادات و زیارات میکوشند و بهره مند هستند در دل آرزو میکنم که ای کاش من هم چنین بودم ولی تا موقع عمل میشود با اینکه سعی خود را میکنم نمی شود نمیدانم چکار
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

غذای روح گرسنه ام چیست؟

عبادت

وقتی افرادی را می بینم که در تمام مدت عمرشان فقط در تکاپو هستند که قدم خیری برای مردم بر دارند و یا در عبادات و زیارات میکوشند و بهره مند هستند در دل آرزو میکنم که ای کاش من هم چنین بودم ولی تا موقع عمل میشود با اینکه سعی خود را میکنم نمی شود نمیدانم چکار باید بکنم که خداوند متعال توفیق زندگی توأم با بندگی را نصیبم کند؟ نیت و قصد میکنم و تلاش هم اما بی اثر میماند و یا بزودی به حالت قبل باز میگردم و در دنیای خودخواهی و منیّت فرو میروم  برای یافتن اینکه چطور میتوانم توفیق پیدا کنم به بررسی پرداختم و به این نتایج رسیدم البته از قبل هم کماکان میدانستم اما این بار عمیقا به باور خود رساندم که دانستن کاری از پیش نمیبرد و باید هر مقدار طالب هستم به همان مقدار هم بکوشم و الا همه دلشان میخواهد پیامبر باشند و راه و رسم سلوک را هم خوب میدانند اما سال های سال در جا میزنند ما واقعا هنوز به این نرسیده ایم که وقتی حرف از عمل میشود نقش آن چقدر پر رنگ است و باید بدانیم که به یکباره نمی توان به آن ایده آلی که در ذهن داریم برسیم بلکه باید به تدریج و پله پله پیش رفت تا صعود کرد .

در این مسیر باید به یک دید کلی رسید و آنچه در بدو امر رخ مینماید چرایی و انگیزه ما از آن چیزی است که می خواهیم. و به عبارتی باید ببینیم  نیت ما چیست؟ حالا ما متعالی ترین نیت را در نظر می گیریم و می گوییم می خواهیم به قرب الهی برسیم یعنی رسیدن به همان خیر دنیا و آخرت.

که از طریق حفظ خود حقیقی و معنوی انسان و سالم سازی و ارتقای کمالات روح حاصل می شود. همان که از آن به یاد خود تعبیر می شود و قرآن کریم آن را مستلزم یاد خدا معرفی می نماید. یاد خودی که هدف آن یاد خدا و معرفت الهی است.

و این مستلزم این است که انسان با ترک گناه و انجام واجبات، خویش را به گونه ای بسازد که شخصیت و زندگی او مورد رضایت خداوند باشد و در آخرت نیز شاهد نیکبختی و سعادت گردد.

بنابراین فرآیندی که باعث می شود انسان گناه را ترک کند و به انجام عبادات و اعمال نیک دینی و اخلاقی رو بیاورد و آن را با انگیزه فراوان انجام دهد چند چیز است که عبارت اند از:

1- خود را بشناسد و بداند که حقیقت او روح و قلب معنوی او است و نه بدن و جنبه های طبیعی.

و گفتیم که به دانستن قانع نباشد و آن را در عمل هم ثابت کند همانقدر که به جسمش میرسد به روح خود نیز برسد به نیازمندی هایی مقدس روح احترام بگذارد و او را در چنگال نفس سرکش به فراموشی نسپارد.

2- بداند که تمامی عوامل و عناصر دیدنی و شنیدنی و گفتارها و رفتارهایی که انجام می دهد مانند نهرهایی که به حوض واحدی می ریزند، به قلب انسان وارد می شوند و در آن تأثیر مثبت یا منفی ایجاد می کنند، شخصیت انسان حاصل تأثیر تمامی عوامل تربیتی و محیطی است.

اگر واقعا طالب صفای دل هستی باید ببینی در آن چه میریزی چه میشنوی چه میبینی مسلما از خلال این موسیقی های پوچ و بی مفهوم هیچ  معرفتی وارد قلب خود نخواهی کرد و یا با دیدن انواع و اقسام فیلم ها و کتاب های بی و سروته که بجز پرورش قوه وهم و خیال چیزی نصیب شما نخواهد کرد

شاید به نظرتان مسخره و تکراری و شعار بیاید اما لطفا لحظه ای به امور روزمره خود نظری بیندازید یک ریز گوش ما در حال شنیدن موسیقی است . به گونه ای که گویا معتاد شده ایم که مدام در گوشمان چیزی نواخته شود و این اصلا خوب نیست . از جنبه دینی هم که به آن نگاه نکنیم و علمی ببینیمش خواهیم دید که چه اثرات مخربی روی مغز و اعصاب ما دارد .

امام رضا(ع) مى‏فرمایند: هر کس از خدا توفیق را مسئلت کند در حالى که کوشا و تلاش گر نیست خود را به استهزاء و شوخى گرفته است

3- تأثیر منفی گناه و همچنین آثار مثبت عمل صالح را در روح و قلب خود مورد مطالعه قرار دهیم و بدانیم که گناه و معصیت چه مقدار در روح  تاریکی و کدورت ایجاد می کند و به عکس عبادات و اعمال صالح چقدر به او توانایی معنوی و نورانیت می بخشد.

4- نیاز خود در دنیا و آخرت به عمل صالح برخواسته از ایمان را خوب بداند و درک کند که بعد از مرگ همین اعمال نیک یا بد او هستند که تجسم پیدا می کنند و سعادت و شقاوت و لذت و یا رنج او را رقم خواهند زد. اگر این گونه خودشناسی برای انسان پیدا بشود، آنگاه انگیزه بسیار قوی ای برای ترک گناهان و عمل و عبادت خواهد داشت و البته در این صورت خداوند نیز به انسان توفیق عمل خواهد داد.

عبادت

عواملی که در کسب توفیق برای انجام کار نیک دخیل است :

1. تلاش و همت خود انسان،

2. فراهم شدن شرایط از سوی دیگران

3. خواست خداوند و جور شدن امور.

در این راستا باید ابتدا توفیق تعریف شود تا مقدار نقش‌ عوامل دخیل در آن نیز بیشتر آشکار گردد. امام صادق علیه السلام‌ درباره آیه شریفه «وَ ما تَوْفِیقِی إِلاَّ بِاللَّهِ‏؛ توفیقى برایم نیست مگر به کمک خداوند تعالى» (هود/88) و نیز آیه شریفه «إِنْ یَنْصُرْکُمُ‏... ؛ اگر خداى تعالى ناصر شما باشد کسى بر شما غالب نیست و اگر او شما را خوار گرداند...» (آل عمران/160) چنین فرموده

‏اند هر گاه بنده آن طاعتى را که خداى تعالى امر فرموده انجام دهد کارش بر وفق امر الهى مى‏باشد و بنده هم به خاطر همین عمل موافق امر الهى موفق نامیده مى‏شود و دیگر چندان مهم نیست کدام یک از عوامل بیشتر و یا کمتر در آن دخیل بوده است.

بنابراین توفیق یعنى موافقت اعمال با اوامر الهى. اما گاهى واژه توفیق در بین عرف بطور عام‏تر استعمال مى‏شود و آن یعنى عمل بر وفق هدف به تحقق بیانجامد.

در هر حال براى کسب توفیق اسباب دیگری مى‏باشد که بعضى از آنها عبارتند از:

1- اطاعت از اوامر الهى: مولاعلى علیه السلام‌ مى‏فرمایند: «ایها الناس انه من استنصح الله وفق و من اتخذ قوله دلیلاً هدى للتى هى اقوم فان جارالله آمن و عدوه خائف؛ اى مردم هر کس خداوند تعالى را نصیحت گر خود پذیرد موفق شده است (و به توفیق دست یافته است) و هر کس قول خداوند تعالى را راهنماى خود گیرد به چیزى هدایت یافته که پابرجاتر و مستحکم‏تر مى‏باشد زیرا پناهنده به خدا ایمن و دشمنش ترسو و دل نگران است‏» (شرح نهج‏البلاغه ابن‏ابى‏الحدید، ج 9، ص 106) در روایت شماره بعد مى‏فرمایند: «من استنصح الله حاز التوفیق؛ هرکس خداوند تعالى را ناصح خود گیرد توفیق را کسب کرده است»

بنابراین اولین سبب کسب توفیق اطاعت از اوامر الهى و گوش به فرمان خداوند بودن است. اگر بنده مطیع خدای متعال باشد برای انجام کار نیک و عمل صالح توفیق می یابد و حتی هنگام معصیت ممکن است خدای متعال میان او و گناه مانع و فاصله ایجاد نماید.

امام على(ع) مى‏فرمایند: (من طلب شیئاً ناله او بعضه» هر کس حقیقتا طالب چیزى باشد و واقعاً بخواهد به آن چیز یا به بعضى از آن چیز خواهد رسید

2- بهره بردن از تجربیات موفق گذشته: تجربه‏هاى توفیق آمیز گذشته خود عاملی برای توفیق یافتن در ا نجام اعمال است. امام على(ع) مى‏فرمایند: «من التوفیق حفظ التجربة؛ از جمله توفیق، تجربه مى‏باشد.»

عبادت

3- برنامه ریزى و نظم: لازم است برنامه از روى دقت، مطالعه و مشورت با متخصصین متعهد و علما باشد تا از یک طرف از افراط و تفریط به دور باشد و از طرفى قابل عمل باشد ثانیاً نظم داشته باشید و بطور منظم و مرتب به این برنامه عمل کنید اگر یک روز هم کوتاهى شود به همان اندازه از توفیقات شما کاسته مى‏گردد. همچنین کوشایى و استقامت شرط توفیق است بر این نظم و عمل دقیق به برنامه پاى فشارید تا شاهد موفقیت باشید. امام على(ع) مى‏فرمایند: (من طلب شیئاً ناله او بعضه» هر کس حقیقتا طالب چیزى باشد و واقعاً بخواهد به آن چیز یا به بعضى از آن چیز خواهد رسید.

4- در خواست از خدا: دعا و درخواست مخصوصاً با تضرع و حال و اشک چشم و دل شکسته علاوه بر آثار مادى و معنوى استجابت، دل را بر انجام اوامر الهى رقیق و آماده مى‏سازد و آن را از کدورات تعلق و تشویش و اضطراب‏هاى ناشى از وسوسه‏هاى یأس‏آور شیطان و نفس اماره پالایش مى‏دهد.

توسل به ائمه اطهار(ع) هم در همین راستا مى‏باشد فقط غفلت نشود که «... و من سأل الله التوفیق و لم یجتهد فقد استهزاء بنفسه...» امام رضا(ع) مى‏فرمایند: هر کس از خدا توفیق را مسئلت کند در حالى که کوشا و تلاش گر نیست خود را به استهزاء و شوخى گرفته است.

5- موافقت و خواست الهی: البته برتر از همه اراده‌ها اراده الهی است. اراده الهی بر اساس عدالت، حکمت و رحمت او می باشد. این جاست که فاکتورهای متعددی در موفقیت و عدم موفقیت ما دخالت دارد که از آن به عوامل ظاهری مادی و عوامل ناپیدای معنوی یاد می کنند.

آنچه مهم است این است که ما طبق وظیفه خود عمل کنیم و موانع را تا جایی که می‌توانیم برطرف کنیم.

انسان باید انگیزه خدایی داشته باشد و در حال حرکت به سوی او باشد، این حالت باعث می‌شود حالت رضایت به او دست داده و به همین سبب خداوند اسباب لازم برای توفیق او را که خود بدان آگاه‌تر است فراهم می‌نماید.

شرط نتیجه بخشیدن این چند توصیه و راهکار فقط عمل به آن مى‏باشد.

نویسنده : سید مصطفی علم خواه

فرآوری : محمدی_گروه دین و اندیشه تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.