تبیان، دستیار زندگی
چرچیل در ادامه خواستار برقراری روابطی ویژه با آمریکا جهت دفاع از آن چیزی شد که وی آن را جهان آزاد خوانده بود. از آن پس بود که روابط ویژه دو کشور بشکلی مقدس‌ درآمد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

راز رابطه"ویژه"آمریکا و انگلیس(1)

آمریکا انگلیس

بخش سیاسی- روابط ویژه میان آمریکا و انگلیس همیشه از موضوعات بحث‌ برانگیز و مورد توجه بوده است. گرایش لندن به واشنگتن به‌ جای سایر کشورهای اروپایی و همراهی آن با سیاست‌‌های کاخ سفید سؤال‌های متعددی را در خصوص ماهیت و آینده این روابط ایجاد کرده است.

حال با توجه به افول قدرت جهانی آمریکا، بحران اقتصادی جهانی، کاهش محبوبیت دولت "باراک اوباما"، رئیس جمهور آمریکا  که در سال 2008 میلادی با شعار تغییر به قدرت رسید، اما با گذشت تنها دو سال شاهد رویگردانی گسترده مردم آمریکا از او بوده‌‌ایم  و حزب دموکراتش که در انتخابات 11 آبان ماه (دوم نوامبر 2010) کنگره شکست سنگینی را متحمل شد، در کنار روی کار آمدن دولت ائتلافی "دیوید کامرون "، نخست وزیر جدید انگلیس از حزب محافظه‌کار که جایگزین حزب کارگر، متحد واشنگتن در سیاست‌های آن شد، تردیدهایی را در خصوص آینده روابط انگلیس و آمریکا تشدید کرده است.

نشریه داخلی کنگره آمریکا، در گزارشی  به این موضوع پرداخته و ما قصد داریم نگاهی گذار به این گزارش داشته باشیم:

روابط ویژه میان آمریکا و انگلستان

چرچیل در ادامه خواستار برقراری روابطی ویژه با آمریکا جهت دفاع از آن چیزی شد که وی آن را "جهان آزاد" خوانده بود

بلافاصله پس از پایان جنگ جهانی دوم (در سال 1945 میلادی)، "وینستون چرچیل"، نخست وزیر وقت انگلیس در سخنرانی معروف خود در دانشگاه وست مینستر اخطار داد که "پرده‌‌ای آهنین" در حال شکل‌‌گیری است که اروپای شرقی را تحت تسلط اتحاد جماهیر شوروی قرار می‌‌دهد.

چرچیل در ادامه خواستار برقراری روابطی ویژه با آمریکا جهت دفاع از آن چیزی شد که وی آن را "جهان آزاد" خوانده بود. از آن پس بود که روابط ویژه دو کشور بشکلی مقدس‌ درآمد.

در ژانویه سال جاری میلادی (2010)، اوباما در سخنرانی که در استقبال از کامرون در نخستین سفرش به آمریکا انجام داد، از "روابط بسیار ویژه میان دو کشور " سخن گفت.

چرچیل

ولی آیا این روابط همچنان "ویژه" است و چه کسی از آن سود می‌برد؟ اکنون روابط آمریکا و انگلیس بسان رابطه پیچیده دو دوقلوی بهم‌ چسبیده در دو طرف اقیانوس اطلس است، اما آیا در جهانی که با سرعت به سوی چند قطبی شدن گام برمی‌‌دارد و با توجه به این که ساختار جمعیتی آمریکا به تدریج از جامعه‌ای با ریشه‌های اروپایی به سمت جامعه‌ای غیر اروپایی تغییر می‌کند، می‌توان برای چنین روابطی آینده‌ای متصور بود؟

شاید برخی ادعا کنند، روابط به اصطلاح "ویژه" میان آمریکا و انگلیس علل تجاری و اقتصادی داشته باشد. انگلیس در حال حاضر چهارمین اقتصاد بزرگ جهان بشمار می‌آید و این کشور در حال حاضر بزرگترین سرمایه‌گذار خارجی در آمریکاست. امروزه میزان سرمایه‌گذاری انگلیس در ایالت تگزاس به تنهایی از مجموعه سرمایه‌گذاری‌های کشورهای آسیایی در کل آمریکا بیشتر است. اما علت روابط ویژه آمریکا - انگلیس تنها اقتصاد نیست.

تعاملات درهم تنیده

همبستگی غیر منتظره میان آمریکا و انگلیس ریشه در جنگ جهانی دوم و نبرد مشترک آنها با آلمان نازی دارد. این شد که چرچیل آن سخنرانی مشهور خود را در دانشگاه وست مینستر ایراد کرد و خواستار برقراری روابط ویژه با آمریکا شد.

مورخان واژه روابط ویژه را به همکاری چرچیل و "فرانکلین دی. روزولت"، رئیس جمهور وقت آمریکا در زمان جنگ جهانی دوم اطلاق می‌کردند که پیروزی را برای متفقین در جنگ بهمراه آورد. پس از آن و در دوران جنگ سرد نیز روابط آمریکا و انگلیس تحت عنوان "روابط آنگلو - آمریکن" مطرح شد که خود را پرچمدار دفاع از غرب در مقابل تهدید شوروی قلمداد می‌کرد.

در اواخر سپتامبر، اوباما با کامرون تماس گرفت تا به وی اطلاع دهد که مجلس سنای آمریکا موافقتنامه تجاری آمریکا- انگلیس را تصویب کرده است

امروزه این "روابط ویژه" شاید حاکی از نزدیکترین روابط دوجانبه بین دو کشور مستقل باشد. روابطی که در همکاری‌های بی چون و چرای اطلاعاتی و دفاعی، زبان و فرهنگ مشترک و حتی روابط نزدیک شخصی میان رؤسای جمهور آمریکا و نخست وزیران انگلیس تبلور یافته است، مانند رابطه "رونالد ریگان "، رئیس جمهور اسبق آمریکا با "مارگارت تاچر"، نخست وزیر سابق انگلیس یا رابطه "تونی بلر"، نخست وزیر اسبق انگلیس با "بیل کلینتون" و "جورج بوش"، رؤسای جمهور سابق آمریکا.

حال این سؤال مطرح است که آیا روابط حال حاضر و آینده اوباما و کامرون هم از این سنت دیرینه پیروی خواهد کرد؟

در اواخر سپتامبر، اوباما با کامرون تماس گرفت تا به وی اطلاع دهد که مجلس سنای آمریکا موافقتنامه تجاری آمریکا- انگلیس را تصویب کرده است. این بدین معنی بود که از این پس دو کشور می‌توانستند با سرعت و سهولت بیشتری به تبادل تجهیزات نظامی بپردازند. کاخ سفید از این اقدام تحت عنوان "شاهدی بر حمایت همه‌جانبه از روابط ویژه بین دو کشور" تجلیل کرد.

بی‌اعتمادی دو جانبه

توافقنامه همکاری‌های تجارت دفاعی (نظامی) آمریکا - انگلیس که توسط بوش و بلر در سال 2007 میلادی امضا شد، به مدت 3 سال کنگره را تحت فشار قرار داده بود. سه نخست وزیر انگلیس (بلر، گوردون براون و دیوید کامرون) در سفرهای خود به واشنگتن، با دو رئیس جمهور آمریکا (بوش و اوباما) در این خصوص به بحث و بررسی پرداخته و حمایت خود را از موافقتنامه مذکور اعلام کردند.

اوباما کامرون ابلیسک

علیرغم این رفت و آمدها مخالفت مجلس نمایندگان آمریکا با این توافقنامه ادامه داشت. تعدادی از سناتورها بر این باور بودند که این توافقنامه موجب تضعیف نظارت بر صادرات اقلام نظامی آمریکا می‌شود. هراس این سناتورها از این بود که انگلیس پس از خرید تجهیزات نظامی آمریکایی، آنها را به کشورهایی که از نظر واشنگتن مطلوب بشمار نمی‌آمدند، مانند چین بفروشد.

سنا سرانجام از خود نرمش نشان داد و این توافقنامه را تصویب کرد، اما با این شرط که کنگره جهت مشخص کردن محدودیت‌هایی که باید مشمول این موافقتنامه شود، قوانین جدیدی وضع کند.

انتظار می‌رود، این موافقتنامه موجب بهبود مبادله تجاری  میان انگلیس و آمریکا شده و روال اداری دست ‌و پا گیر صادرات را تسهیل نماید و بدین وسیله همکاری بین نیروهای نظامی دو کشور را افزایش دهد. لذا تنش در گرفته در خصوص تصویب این موافقتنامه پدیده‌ای نادر محسوب می شود، زیرا این توافقنامه می‌تواند بعنوان ما به‌ ازایی برای اعزام تعداد قابل ملاحظه‌ای از نیروهای انگلیسی به عراق و افغانستان باشد که شانه‌ به‌ شانه نیروهای آمریکایی در این کشورها می‌جنگند.

یکی از اعضای کمیته روابط خارجی مجلس عوام انگلیس در ماه مارس اظهار داشت: دو ملت از روابط بسیار نزدیک و ارزشمندی برخوردارند. روابط تاریخی، تجاری و فرهنگی آمریکا و انگلیس بسیار عمیق است و هر دو کشور از ارزش‌های مشترکی در پایبندی به آزادی، دموکراسی و حاکمیت قانون پیروی می‌کنند.

نظر سنجی بعمل آمده از اعضای کنگره آمریکا پیرامون توصیف روابط این کشور با انگلیس نیز نشان می‌دهد که این نمایندگان روابط آمریکا با انگلیس را با کلمات مشابهی توصیف کرده‌اند. نمایندگان کنگره در این نظر سنجی انگلیس را به عنوان "نزدیکترین و قابل اعتماد ترین متحد آمریکا که دارای تاریخ و فرهنگ مشترک و روابط گسترده دوجانبه در زمینه‌های مختلف سیاسی، دفاعی و اطلاعاتی ایجاد شده طی دهه‌های متوالی با این کشور است"، یاد می‌ کند.

تلاش‌های بلر برای همراهی با آمریکا در دوران ریاست جمهوری کلینتون و بوش پسر بر همین اصل استوار بود. وی حتی پس از آنکه عدم محبوبیت بوش به وجهه سیاسی‌اش در انگلیس لطمه وارد آورد، به این سیاست ادامه داد

دسترسی نامحدود

فرانسیس بورول کارشناس روابط آمریکا و انگلیس می‌گوید: از دید انگلیسی‌ها، روابط ویژه به معنی داشتن سرمایه سیاسی در واشنگتن و دسترسی به مقامات آمریکایی بیش از هر سفارتخانه دیگر در این کشور است.

سر دیوید منینگ،  سفیر جدید انگلیس در واشنگتن نیز اخیرا در مجلس عوام انگلیس اظهار داشت: ما می‌توانیم هرگاه اراده کنیم با دولت آمریکا در مورد موضوعات مد نظر خود گفتگو کنیم و اگر موضوع آنقدر مهم باشد که بخواهیم آن را با دولت یا مجلس نمایندگان این کشور در میان بگذاریم، از دسترسی‌های لازم برخوردار هستیم.

در حالی که این امر لزوما به معنی نفوذ بر دولت آمریکا نیست.

جان رامبرال تاریخ‌ شناس دانشگاه دورهام انگلیس می‌گوید: انگلستان طی پنج دهه گذشته از سیاستی که وی آن را "پیام‌ های الکترونیکی" می‌نامد پیروی کرده، بدین معنی که "با استفاده از امتیاز دسترسی به تنها قدرت هژمونیک جهان (آمریکا) گوش‌های آن را چنان پر کند که نقش نمادین انگلیس در جهان را هم چنان زنده نگاه دارد و غرامت‌های از دست دادن امپراتوری خود را بستاند.

تلاش‌های بلر برای همراهی با آمریکا در دوران ریاست جمهوری کلینتون و بوش پسر بر همین اصل استوار بود. وی حتی پس از آنکه عدم محبوبیت بوش به وجهه سیاسی‌اش در انگلیس لطمه وارد آورد، به این سیاست ادامه داد.

"رابرت ام هندرشات" در کتابی اخیرا در خصوص روابط ویژه آمریکا و انگلیس منتشر نموده، می‌گوید: روابط نزدیک با بریتانیای کبیر منشأ ثبات و آرامش برای آمریکاست. واشنتگتن انگلستان را به چشم نزدیکترین متحد خود می‌بیند.

بوش

گستره روابط دو کشور

وی می‌افزاید: هنگامیکه بوش پسر بلافاصله پس از حوادث 11 سپتامبر در کنگره سخنرانی می‌کرد، بلر را در کنار خود داشت و نمایندگان مجلس نمایندگان آمریکا بلر را به صورت ایستاده تشویق کردند.

هندرشات ادامه می‌دهد: پس از تولد روابط ویژه آمریکا و انگلیس در جنگ جهانی دوم، این روابط طی دوران جنگ سرد تقویت شد و به جایی رسید که انگلستان همواره در عرصه‌های نظامی از آمریکا حمایت کرده است، به‌ گونه‌ای که ارتش انگلیس در تمامی جنگ‌هایی که آمریکا از دهه 1950 میلادی به بعد در آنها شرکت داشت، دوشادوش آمریکایی‌ها حضور داشت و اکنون نیز پس از نیروهای آمریکایی، بیشترین تعداد نیروی خارجی در افغانستان متعلق به نیروهای انگلیسی است و در خصوص دو جنگ نخست خلیج فارس علیه عراق نیز این امر صدق می‌کرد.

همکاری تنگاتنگ سازمان‌های اطلاعاتی دو کشور و روابط کاری نزدیک نیروهای مسلح آنها - شامل بخش‌های مربوط به تسلیحات هسته‌ای - از عوامل اصلی همکاری دوجانبه آمریکا و انگلیس است.

انگلیس و آمریکا از جنگ جهانی دوم به بعد همکاری نزدیکی در گردآوری اطلاعات جاسوسی داشته‌اند و لندن به تبادل اطلاعات جاسوسی با واشنگتن و سایر کشورهای انگلیسی زبان (استرالیا، کانادا و زلاند نو) ادامه ‌می‌دهد، اما چنین رابطه‌ای با سایر شرکای خود در اتحادیه اروپا ندارد.

تعاملات هسته‌ای - نظامی آمریکا و انگلیس

همکاری‌های انگلیس و آمریکا در زمینه فنآوری هسته‌ای به سال 1943 بازمی‌گردد که در آن متخصصان انگلیسی دوشادوش همتایان آمریکایی خود بر روی پروژه مشهور منهتن کار می‌کردند که منجر به ساخت نخستین بمب هسته‌ای شد. اما سه سال بعد، کنگره دانشمندان هسته‌ای آمریکا را از همکاری با خارجی‌ها منع کرد که منجر به قطع همکاری‌های هسته‌ای انگلیس و آمریکا شد.

آلن دابسون استاد رشته علوم سیاسی می‌گوید: "این حقیقت که آمریکا در ابتدا سامانه‌ حمل موشک پلاریس و اخیرا نیز سامانه ترایدنت را به انگلستان منتقل کرد و این کشور را قادر ساخت در طول نزدیک به نیم قرن قابلیت بازدارندگی هسته‌ای خود را حفظ کند، حاکی از اعتماد واشنتگتن به لندن است.

وی در ادامه افزود: انگلستان تنها با استفاده از یک زیردریایی مسلح به موشک‌های هسته‌ای ترایدنت قادر است مراکز اصلی شهری و صنعتی آمریکا را نابود سازد. شاید همین موارد باشد که این "روابط ویژه " را به گونه‌ای برجسته عیان می‌کند.

تحلیلگران نیز بر این باورند که واکنش سریع و مشترک آمریکا و انگلیس به بحران مالی جهانی در سال 2009 میلادی موجب پیشگیری از بدتر شدن اوضاع شد

برخی کارشناسان معتقدند، شاید سازوکاری سری برای جلوگیری از وقوع چنین سناریوی خطرناکی اندیشیده شده باشد یا شاید موشک‌های ترایدنت حاوی فهرست اهداف از پیش تعیین‌شده‌اند که تغییر برنامه آن بسیار دشوار است،

اما این حقیقت همچنان پابرجاست که توافق هسته‌ای 1963 میان آمریکا و انگلیس، حق استقلال انگلستان در خصوص موضوع بازدارندگی هسته‌ای را به رسمیت می‌شناسد.

انگلیس بعنوان یکی از پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد که از حق وتو برخوردارند و نیز بعنوان یکی از پایه‌گذاران پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) مصمم است، در عرصه بین‌الملل همکاری نزدیکی با آمریکا داشته باشد. این در حالی است که انگلیس و آمریکا هر دو از دیدگاه‌های یکسانی در خصوص موضوعات مختلف برخوردارند.

تعاملات تجاری و اقتصادی نیز بخش مهمی از شراکت آمریکا و انگلیس را تشکیل می‌دهد و اعتماد به نهادهای اقتصادی یکدیگر، موجب مبادلات سنگین بین دو کشور شده است.

تحلیلگران نیز بر این باورند که واکنش سریع و مشترک آمریکا و انگلیس به بحران مالی جهانی در سال 2009 میلادی موجب پیشگیری از بدتر شدن اوضاع شد. از آن پس دو کشور راهکارهای متفاوتی در مقابله با رکود اقتصادی موجود پیش گرفتند. در این میان، اوباما به بسته‌های محرک اقتصادی خود امید بسته است، درحالی که دولت ائتلافی محافظه‌کار - لیبرال دموکرات کامرون طرح سختگیرانه ریاضت اقتصادی خود را در ماه اکتبر ارائه کرد.

استیو مارش کارشناسان امور آمریکا معتقد است: نظرسنجی‌ها در دو کشور حاکی از علاقه آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها به کشورهای یکدیگر است. میزان سفرهای شهروندان انگلیس و آمریکا ه کشورهای یکدیگر حاکی از این محبوبیت است. در سال 2008 میلادی، 3 میلیون آمریکایی به انگلیس سفر و چهار و نیم میلیون انگلیسی نیز از آمریکا دیدن کردند. در حال حاضر نیز 678 هزار انگلیسی در آمریکا اقامت دارند و 130 هزار آمریکایی نیز در انگلستان ساکن هستند.

قبس زعفرانی

گروه جامعه و ارتباطات تبیان

تنظیم:مسلم حقیقی