راه رسیدن به كمال انسانی

چاپ نخست كتاب «عرفان عملی» نوشته دكتر سیدیحیی یثربی از سوی موسسه بوستان كتاب منتشر و روانه بازار نشر شد.

به گزارش ایبنا، اثر حاضر عرفان عملی را كه بر آن است تا كمالات بالقوه انسان را به فعلیت برساند، در دو بخش مورد بررسی می‌كند.

عرفان عملی بر آن است تا كمالات بالقوه انسان به فعلیت برسد. با تحقق چنین هدفی، امكانات وجودی آدمی چنان رشد و گسترش می‌یابد كه همه كائنات به منزله انگشتری است در بیابانی ناپیدا كرانه و حضرت حق در دل درون چنین انسانی می‌گنجد.

این فعلیت، همان ولایت خاصه است. بنابراین هدف عرفان عملی و سیر و سلوك این است كه انسان، كمال شایسته خود را به دست آورده، «انسان كامل» شود.

نویسنده این اثر، پیشگفتار خود را چنین آغاز می‌كند: «سال‌ها پیش، كتابی آموزشی در عرفان نظری نگاشتم كه با همین نام در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفت. درباره عرفان عملی چیزی ننوشته بودم، جز كتابی كه به سفارش یك مركز نوشتم و در سال 1383 منتشر شد. این كتاب قرار بود كتاب درسی دانشگاه‌ها باشد، اما یكی دو سال بعد به دلایلی آن را كنار گذاشتند. مدت‌ها در اندیشه آن بودم كه با سلیقه خود چیزی در این باره بنویسم، اما در این كار امروز و فردا می‌كردم.

در این میان با كسی آشنا شدم كه به عرفان علاقه‌مند بود. به ایشان انس گرفتم. همین دوستی و رفت و آمد زمینه را برای نوشتن این كتاب فراهم آورد. از حدود دو سال پیش، نگارش این كتاب را به صورت درس‌های جداگانه آغاز كردم. روزهای دوشنبه یا جمعه در منزل این دوست، نوشته‌ها را بازخوانی می‌كردیم. تابستان 1388 تصمیم گرفتم كه این كار را به یاری خدا به پایان برم.

درس‌های این كتاب با یاد عارف گمنامی معروف به كربلائی كه دوستم جورابچی مدت‌ها با او بوده است، همراه بود. نكته‌هایی از ایشان در این كتاب به طور متفرقه نقل شده است. به هر حال، من این نوشته را حاصل همراهی این دوست و همت آن درویش ناشناخته می‌دانم. البته ناشناختگی برای عارفان راستین امری كاملا معمولی است. چنان كه تجربه‌ها و حقایق عرفانی از اسرارند، وجود واصلان و كاملان نیز از اسرار است.

مرحوم كربلائی خود بارها می‌گفته است كه مردان خدا هرچه رسیده‌ترند مخفی‌ترند! آری! چنان كه حقیقت ناب از دسترس همگان به دور است، مردان به حقیقت رسیده نیز در دسترس همگان نخواهند بود. اینان باید پنهان بمانند، خواه در حجاب بدنامی، یا در پناه گمنامی و یا در پوششی از جنون...»

در این کتاب آمده است: «كربلائی می‌گفت كه در دوران آوارگی، كه از روستایی به روستایی دیگر می‌رفتم، پیرمرد عصا به دستی را دیدم كه بار سنگینی داشت. طبق معمول با اصرار بار او را از دستش گرفتم و از همراهان جوانم عقب ماندم كه با این پیر همراه باشم. این پیرمرد پس از احوالپرسی گفت: تو این روزها ختم یاسین می‌كنی. هرگاه كه به آیه "سلام قولاً من رب رحیم" برسی، توقف كن و در آنجا حاجتت را بخواه. گفتم: چه حاجتی؟ گفت: تو به دنبال كتابی هستی كه چیزی درك كنی، به زودی می‌رسی. گفتم: تو كه هستی كه این‌ها را می‌دانی؟ گفت: فكر نكنی كه او در لباس هم‌چو منی باشد؟ سپس با اصرار، بارش را از من گرفت و به من گفت: برو كه به دوستانت برسی! من بی اختیار رفتم و به دوستان رسیدم. دیری نكشید كه پشیمان شدم و به سوی آن پیرمرد برگشتم، اما پیدایش نكردم.

او بارها افسوس می‌خورد كه چرا این همه به دنبال كتاب بودم؟ باید از خود مردان الهی بهره می‌گرفتم.

كربلائی از سال 1368 به زادگاهش بازگشته و در خانه پدری ساكن شد. زلزله شمال این خانه را خراب كرد. مدتی در چادر زندگی می‌كرد، تا آن كه با كمك دوستان، در خانه كوچكی ساكن شد. درِ این خانه به روی كسانی كه به دیدارش می‌رفتند، باز بود. بیشتر اوقاتش را با سكوت می‌گذرانید و با همه‌كس وارد گفت‌وگو نمی‌شد. سرانجام در سال 1383 دار فانی را بدرود گفت، كه خدایش بیامرزاد.»

دكتر سیدیحیی یثربی، در انتهای پیشگفتار كتاب حاضر یادآور می‌شود: «به هرحال این مجموعه با این انگیزه پیشكش می‌گردد كه اگر درسی از بزرگان آموخته باشم، از یاد نبرم و به دیگران انتقال دهم. و اگر به نكته‌ای رسیده باشم، به زیر خاكش نبرم».

چاپ نخست كتاب «عرفان عملی» در شمارگان 1200 نسخه، 624 صفحه و بهای 110000 ریال راهی بازار نشر شد.