اعتقادات نادرست و عدم ایمان واقعی معاویه به خداوند، پیامبر و اهل بیت (ع)، حکومت خواهی و طمع و دنیاپرستی معاویه، ریشههای اصلی شکلگیری جنگ صفین در نگاه حضرت امیر (ع) است.
گاه مردم فاسد می شوند و کیفر دنیوى آنها چنین حکومتهایى است؛ همان گونه که على(علیه السلام) در وصیّت نامه خود درباره کسانى که نهى از منکر را ترک مى کنند فرمود: «اگر چنین کنید بَدان بر شما مسلّط مى شوند، سپس هر قدر دعا مى کنید، مستجاب نمى شود».
«اى مردم! پیوسته كارِ من با شما به دلخواهم بود، تا آن كه جنگ ناتوانتان نمود. به خدا اگر جنگ كسانى را از شما گرفت، و كسانى را به جا گذاشت، براى دشمنان تان زیان بیش تر داشت. دیروز باز مى داشتم و امروز بازم مى دارند. شما زنده ماندن را دوست دارید، و مرا نرسد
«سه چیز است كه اگر آنها را پاس داری و به آنها عمل كنی، از چیزهای دیگر تو را بی نیاز خواهند كرد، و اگر آنها را ترك كنی، سه چیز دیگر برای تو سودی ندارد. بر خویشاوند و بیگانه حدود (قانون) را اقامه كردن، و در خرسندی و خشمناكی به كتاب خدا حكم كردن، و میان سرخ
پس تلاش خود را در توجّه بدانان بازمگیر، و روى خود را با خودبزرگ پندارى از آنان مگردان، و در جست وجوى كارهاى کسانی از این مردم باش كه دستشان به تو نمى رسد؛ از آن كسان كه چشم ها به خُردى در آنان مى نگرند، و بزرگان كوچكشان مى شمرند.
ابوذر! بى گمان تو براى خدا به خشم آمدى، پس امید به كسى بَند كه به خاطر او خشم گرفتى. شكى نیست كه این گروه بر دنیاى خود از تو ترسیدند، و تو بر دینِ خویش از آنان ترسیدى.
امیرالمومنین هنگامی كه از جهاد فراغت پیدا می كرد به آموزش مردم و داوری كردن میان ایشان می پرداخت و چون از این تكلیف می آسود، در باغچه ای كه داشت با دست خود كار می كرد و در هنگام كار ذكر می گفت.
: به خدا سوگند، معاویه از من زیرك تر نیست؛ لیكن او حیله مى كند و به فجور دست مى زند؛ و اگر نبود زشتىِ حیله ، من از زیرك ترینِ مردمان بودم ، امّا هر نیرنگى ، معصیت است ، و هر معصیتى سرپوشى است ، و براى هر نیرنگبازى ، پرچمى است در روز قیامت كه بدان شناخته گ
یکی از شاخصه های سخنان امیرالمومنین (علیه السلام) در نهج البلاغه ، معطوف کردن مخاطبان به آخرت است. عدم اعتقاد به معاد و یا فراموشی و غفلت از آن سبب بروز بسیاری از جرائم می گردد. خیانت از گناهانی است که عدم معادباوری را در خود دارد.
. از گفتار حضرت امیر علیه السلام چنین برمی اید که خیانت در امانت یا سوء استفاده از قدرت، تنها زمانی تحقق می یابد که قدرت، ابزاری برای ارضای غرائز نفسانی و شهوانی، حیله گری، ستم گری، ثروت اندوزی و برتری جویی گردد
مهمترین زمینه تحقق آن، حاکمیت تربیت دینی و باورهای اسلامی بر جامعه است؛ گذشتن از مال و دارایی امکان ندارد؛ مگر با تکیه بر این باور که این گذشتن ها، رشد و کمال انسان در دنیا و آخرت را در پی خواهد داشت.
چنانکه گفته میشود ریشه بسیاری فتنهها بنحوی به دعوا یا رقابتی بر میگردد که بر سر یک یا چند زن میباشد و همچنین روایت است که پیامبر فرمود: اکثر ما تلج به امتی النار الأجوفان، البطن و الفرج یعنی بیشترین چیزی که امت من بوسیله آن در آتش میافتند دو شیء
عدل سبب حیات است، عدالت مایه استحکام زندگی مردم و زینت حاکمان است، برترین بندگان خدا در نزد خدا، امام عادل است که هم خود هدایت شده است و هم دیگران را هدایت میکند
وزرا، بالاترين مقام تنظيم کننده برنامه هاى دولت اند. آنان مى توانند جامعه را هم به سوى صلاح و رستگارى رهنمون سازند و هم در جهت فساد و تبه کارى سوق دهند. از اين رو صلاح، اعتدال و عظمت حکومت با درست کارى و صلاح آنان ارتباط مستقيم دارد.
امير المؤمنين عليه السلام با خوارج در منتهي درجه آزادي و دموکراسي رفتار کرد.او خليفه است و آنها رعيتش،هر گونه اعمال سياستي برايش مقدور بود اما او زندانشان نکرد و شلاقشان نزد و حتي سهميه آنان را از بيت المال قطع نکرد.
يكي از اوصاف حضرت علي ـ عليه السّلام ـ عدالت خواهي و ظلم ستيزي ايشان است و به حدّي اين صفت در آن حضرت برجسته است كه گفتهاند: «قتل في محرابه لشدة عدله»[1] در محرابش به خاطر شدّت عدالتش كشته شد؛ و در اين باره سخنان نغز بسياري دارند[2] و خطبهاي كه در سؤال
نهج البلاغه به حكومت داري سفارش شده است، و راجع به اين كه حكومت اسلامي بايد نماز و روزه و اعتقادات مردم را درست كند سخني گفته نشده است، پس چرا حكومت در اين مسأله دخالت مي كند؟[1]
پاسخ :
در پاسخ به ادعاي مزبور ـ كه تعبير ديگري از تفكيك ديانت و سياست