علّت تفاوت های میان مردم، اختلاف در خاک آنان است، زیرا آدمیان در آغاز، ترکیبی از خاک شور و شیرین، سخت و نرم بودند، پس آنان به میزان نزدیک بودن خاکشان با هم نزدیک، و به اندازه دوری آن از هم دور و متفاوتند.
نهج البلاغه اثر شريف و گرانقدري است كه جامع علوم و دانش ها مي باشد و منطبق با نيازهاي فطري و طبيعي انسان در همه ابعاد و شئون زندگي دنيا رهنمود مي دهد و بينش و شناخت مي آفريند و راه هاي رشد و كمال را مي نماياند و مقصد را نزديك و دست يافتني مي سازد. توحيد و خداشناسي يكي از موضوعات بسيار مهم و محوري در نهج البلاغه مي باشد و امير مومنان حضرت علي (ع ) به زيبايي و مهارت تمام اين اصل بنيادي را كه زيرساخت هاي كليه اصول و مباني و تعاليم و ارزش هاي والاي اسلامي را تشكيل مي دهد تبيين و تشريح مي نمايد. آنچه در ذيل مي آيد گزيده اي از اين كتاب بزرگ در موضوع مزبور مي باشد.
شیعیان علاوه بر قرآن که کتاب زندگی و راهگشای مسلمانان در پیمودن مسیر تعالی است، به توصیه پیامبر اکرم(ص) مراجعه به امامان معصوم(ع) را نیز برای درک و شناخت بهتر رسالت خویش در زندگی و قدم گذاشتن در صراط مستقیمی که مد نظر پرودگار است در دستور کار خود دارند.
اکنون که قرار است مجله تخصصی کلام اسلامی به مناسبت سال پر برکت امام علی علیه السلام مطالب ویژه ی آن حضرت را هم منتشر کند، جا دارد که در این سلسله مقالات، عنان قلم را به سوی کتاب پر ارج نهج البلاغه که ابن ابی الحدید در مقابل کسانی که درباره ی اصالت برخی از مطالب آن شک کرده اند، تمام آن را به دلیل وحدت سبک و سیاق، «ماء واحد» و «نفس واحد» و «صادر از مصدر عصمت » و «ولایت ناب علوی » می داند (1) بچرخانیم و جلوه های درخشان براهین وجود شناختی و جهان شناختی را در کلام حضرتش پی بگیریم.
خداوند، سرشت انسان را با فطرت خداجویى و خداگرایى آمیخته است تا در صورت بروز استعدادهاى فطرت و بهشرط پیراستن آن از غبار غفلت و دوده آلودگى، خداى یگانه را طلب کند.
«توحید» به معنای «واحد» دانستن خداوند است. «واحد» در زبان عرب متحمل معانی گوناگون میباشد. در کلمات امیرمؤمنان (علیهالسلام)، معانی مختلف «واحد» مورد توجه قرار گرفته و برخی از انواع وحدانیّت لایق جلال خداوند دانسته نشده است. آن حضرت، خداوند را منزه از وحدت عددی و وحدت نوعی دانستهاند.
امیر المؤمنین خطبه ای دارد كه از خطبه های زهدی نهج البلاغه است، راجع به اینكه عمر وفایی ندارد و انسان باید متوجه باشد كه مردنی هست، وضع مردگان و اموات و وضع عالم بعد از موت را تشریح می كند، خطبه ای است كه از نظر فن فصاحت و بلاغت هم فوق العاده است، این قدر در آن تشبیهات عالی است كه واقعا خطبه فوق العاده جذابی است.
با توجه به نام گذاری امسال به سال امیر مومنان بر آن شدیم بحث تـوحـیـد را از منظر امام علی(علیه السلام) بررسی کنیم تا عرفان حق را از بـیـان رادمردی مطالعه کنیم که ذات باری را با تمام وجود یافته و صلای (لو کشف الغطإ ماازددت یقینا)1 را با ندای (لم اکن لاعبد ربـا لم اره)2 به هم آمیخته و یک جا به گوش عارفان نواخته است. کـسـی کـه لـقـای الهی را در دنیا درک کرده و به مرتبه فنای فی الـلـه صـعـود نـمـوده، بهتر می تواند از خدا و صفات جمالش سخن بگوید.
نگارنده در این گفتار، سه اصل برای بیان توحید از نظر قرآن یاد می کند: عدم مشابهت خداوند تعالی با دیگر موجودات، مبرّا بودن خداوند از هر نقص، توفیقیّت اسماء و صفات الهی. اصل اول (عدم مشابهت)، تعبیری دیگر از توحید خدا است که مطلق و حقیقی است و با یگانه بودن برخی از آفریدگان در بعضی از ویژگی ها تفاوت دارد. براساس اصل دوم، مبرّا بودن خداوند از هر نقص و عیب، اصلی فطری است که انسان به محض شنیدن، آن را سازگار با فطرت خود می یابد. اصل سوم، انسان را از بیان صفات و اسماء الهی براساس عقل و درک خود بازمی دارد.
شناخت منحصر به دین نیست. شناخت حقیقی توسط عقل و اندیشه بدست میآید. شناخت خداوند نیز از راه عقل و اندیشه حاصل میشود، نه از راه دیدن؛ زیرا دیدن مخصوص اجسام و اشیاء بوده و خداوند جسم نیست. بحثهای توحیدی نهجالبلاغه افق نوینی را به روی انسان میگشاید. حصول شناخت و معرفت خداوند از راه تجلی او در قوهی عاقلهی آدمی، در اینصورت راه جدیدی در شناخت فراروی آدمی باز میشود که در آن نه بر ابزار مادی و حسی تأکید شده است و نه بر بحث فلسفی و استدلالی.
نگارنده در اين گفتار، بر مبناى خطبه 49 نهج البلاغه، «شناخته بودن خداى تعالى براى بشر، در عين عدم احاطه بشر بر او» را به عنوان يكى از مهمترين اركان توحيدِ قرآن و نهج البلاغه برمی شمارد.
مقاله حاضر به موضوع توحید از دیدگاه امام علی بن ابی طالب علیه السلام می پردازد. از این رو، مباحث دیگر مقوله خداشناسی، كه آن امام پاك نهاد از آن ها سخن گفته است، در این مقاله گنجانیده نشده اند.
نگارنده در اين گفتار، با تأكيد بر سه اصل توحيد (عدم مشابهت خدا با خلق، مبرّا بودن خداوند از نقائص، توقيفيت اسماء و صفات الهى)، اين اصول را در برخى از آيات و پاره اى از جملات خطبه اوّل نهج البلاغه پى مى گيرد. در خلال مباحث، بعضى از ديدگاه هاى فلاسفه و عرفا نيز نقد و بررسى مى شود.
نویسنده در این گفتار، بحث صفات خدا را براساس قرآن (سوره اعراف، آیه 180) مطرح و پیرامون دو محور اساسی آن، گفت و گو می کند: معنای اسماء حسنی و الحاد در اسماء خدا. پس از آن به توقیفیت اسماء حسنی می پردازد و نظرات زمخشری و احمدبن منیر اسکندری را می آورد. سپس به تفصیل، کلام علامه سید محمد حسین طباطبایی را نقل و نقد و بررسی می کند. آنگاه چهار جمله از نهج البلاغه می آورد که توقیفیت اسماء را نشان می دهد
شايد برخى از خوانندگان عزيز آگاه باشند كتابى پيرامون نهج البلاغه و برخى از مطالب آن با شركت گروهى از اهل نظر و تحقيق در دست تاليف است كه نويسندگان در بحث و بررسى هر اندازه توفيق يابند، خدمت ارزنده اى به معارف و راهنمايى نسل معاصر به حقايق و فرهنگ و علوم اسلامى خواهد بود.
امیر مومنان علی علیه السلام در نهج البلاغه بارها به مفهوم عدل الهی اشاره کرده است و خداوند را عاری از ظلم و ستم معرفی می نماید : «ارنفع عن ظلم عباده، وقام بالقسط فی خلقه، و عدل علیهم فی حکمه؛ برتر از آن است که بر بندگانش ظلم کند، و در میان بندگانش قیام به
باید گفت در برهان نظم از موارد جزیی نظم یی به ناظم حکیم برده می شود. امروزه بعضی بر آنند که برهان نظم غیر از برهان غایی است تأکید برهان نظم بر موارد جزیی نظم است، امّا تأکید غایی بر این است که کل جهان یک مجموعه هماهنگ می باشد. در بیانات امیرالموءمنین علی
انسان در دیدگاه امام علی موجودی بی هدف و سرگردان و حیران نیست بلکه شیفته و شیدای رسیدن به خدا است. بدین لحاظ، هر گونه ترتیب و تنظیم حقوقی برای بشر باید با این روح خداجویی وی سازگاری کامل داشته باشد.
از همه جالبتر اینست كه در شب بیست و یكم ماه مبارك رمضان، لحظهاى پیش از آنكه جان به جان آفرین تسلیم كند، ضمن وصیت تاریخى خود به فرزندان گرامیش، امام حسن و امام حسین علیهما السلام از جمله مىفرماید: خدا را، خدا را كه برپا داشتن نماز را از یاد نبرید، زیر