همه ما بسیار شنیدهایم که شکر نعمت، نعمتت افزون کند؛ واقع قضیه هم همین است شکر نعمت منجر به فراوانی نعمت میشود یعنی بر نعمتی که داریم، نعمت دیگری افزوده میشود؛ انسان با شکر نعمتهای الهی پنجرههای اخلاقی برایش باز میشود و امور به شکلی رقم میخورد که پلیدیها بر سر راه او قرار نمیگیرد.
طرح سیمای زن در نهج البلاغه و داوری های امام در مورد زنان مسئله ای که ذهن هر مسلمان اندیشمندی را به خود جلب می کند. آیا به راستی امام علی(ع) به عنوان عینیت فرهنگ اسلامی، در دادرسی در مورد زن چنین بدبینانه است که آگاهی او را دشمن زن جلوه دهد؟
بی شک نهج البلاغه به عنوان گرانبهاترین کتاب ما پس از قرآن، لبریز است از رهنمودها و هدایت های امام علی(علیه السلام) برای زندگی اجتماعی انسان. مایه تاسف اینجاست که کمتر به سراغ این گنجینه میرویم و اگر هم برای ما از آن می گویند بخش های سیاسی و اجتماعی اش را کمرنگ تر جلوه می دهند در حالی که بخش عظیمی از این بیانات داروی دردهای انسان در این روزگار است.
اگر کسی عاقل است، رازش را به کسی نمی گوید؛ چون قاعدتا وقتی که انسان رازش را می گوید، اطمینان می کند که طرف مقابل آن را فاش نکند؛ اگر ما توقع داریم که یک کسی راز ما را نگه دارد، چرا خودمان آن را نگه نمی داریم؟
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در نامه معروف به مالک اشتر فرمود: وَ اِیّاکَ وَ الاِعجابَ بِنَفسِک وَ الثِّقَة بِما یُعجِبُکَ مِنها وَ حُبَّ الاِطراء. یعنی از سه چیز کناره بگیر و برحذر باش. یکی خودپسندی، یکی اعتماد غرورآمیز به نقاط قوت خود و دیگری هم علاقه به مدح و ستایش زیاد دیگران.
علّت تفاوت های میان مردم، اختلاف در خاک آنان است، زیرا آدمیان در آغاز، ترکیبی از خاک شور و شیرین، سخت و نرم بودند، پس آنان به میزان نزدیک بودن خاکشان با هم نزدیک، و به اندازه دوری آن از هم دور و متفاوتند.
بسيارى از مردم به خصوص آنهايى كه به پاكى و تقوا مشهورند يا موقعيت اجتماعى خاصى دارند از انجام معاصى آشكار پرهيز مى كنند؛ ولى در خلوتگاه از آن ابا ندارند. امام علیه السلام به اينگونه افراد هشدار مى دهد كه از عصيان خدا در خلوتگاه نيز به شدت بپرهيزيد، زيرا در آنجا نيز خدا شاهد و ناظر آنهاست؛
در این مجال، سخن از پدیده ای ناخوشایند است که از گذشتههای دور تاکنون، بر جوامع اسلامی تحمیل شده، عرصه را بر مسلمانان تنگ کرده است. این پدیده شوم که می توان آن را رد پای بیگانه نامید، فتنه و فتنه انگیزی است که از دیرباز تا کنون زخمهایی بر پیکر اسلام زده، سایه سیاهش را بر جامعه مسلمین گسترانده است.
حالا کسانی که خود به دلایل سیاسی و غیر انسانی مردم ما را در انبر تحریم ها و بدخواهی ها فشرده و به این روز انداخته اند؛ شده اند دایه مهربانتر از مادر و چنان بی تابانه از حمایت و دلسوزی برای مردم معترض داد سخن می دهند که انگار ما فراموش کرده ایم چه طور مرزهایشان را بر مردم ما بستند و در فرودگاه هایشان بدترین تحقیرها را در حق ایرانیان روا داشته اند و با این حال دم از دوستی و مهربانی با این مردم می زنند.
قرآن مجید، برترین و آخرین پیام خداوند و بزرگ ترین گوهر گرانبهای به جای مانده از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سرچشمه جوشان معارف اسلامی و اقیانوس بیکران حقایق است.
آگاهان به زبان و ادبیات عرب نهج البلاغه را" دون کلام خالق و فوق کلام مخلوق" توصیف کرده اند. و به راستی برای کسی که اندک آشنایی به زبان عربی داشته باشد، نثر آهنگین و قوی و درعین حال نغز و پرمعنای نهج البلاغه بس شگفت آور و زیبا می نماید.
نهج البلاغه در هر جهت كتاب عجیبی است، توحیدش، موعظه اش، دعا وعبادتش عجیب است، تحلیل تاریخ زمان خودش هم عجیب است. نهج البلاغه چندین دنیا دارد: دنیای زهد و تقوا، دنیای عبادت و عرفان، دنیای حكمت و فلسفه ، دنیای پند و موعظه، دنیای ملاحم و مغیبات ، دنیای سیاست و مسئولیتهای اجتماعی، دنیای حماسه و شجاعت.
هر چند انتخاب دوست و قرار گرفتن زندگی در یک بستر اجتماعی برای انسان لازم و ضروری است، ولی با این حال نباید از یاد برد که برطرف کردن این نیاز طبیعی نیز قواعد و قوانین خاص خود را می طلبد تا اینکه انسان در این مسیر متحمل ضرر و زیان نشود.
انسان به طور طبیعی ناگزیر از زندگی اجتماعی است، از طرفی لازمه زندگی اجتماعی نیز تزاحم و برخورد افراد و گروها با یکدیگر است که گاهی به فساد و فنای جامعه نیز منجر خواهد شد. به همین جهت باید تدبیری اندیشیده شود تا اینکه هر گروهی در جایگاه شایسته خود قرار گیرد، و به حق خود دست یابد و دست از تجاوز و تصرف عدوانی در حقوق دیگران بردارد چنین تدبیری را سیاست می گویند.
با کمی دقت و تأمل در علت و اساس شقاوت و هلاکت بسیاری از انسان ها به خوبی می توان نفس اماره و همچنین کارکرد منفی شهوات مدیریت نشده را در این مسیر پررنگ دید. به راستی اگر بسیاری از انسان ها در حیات مادی خود می توانستند افسار و عنان شهوات را به درستی مدیریت و کنترل کنند، در بسیاری مواقع از سقوط در پرتگاه شقاوت و نابودی، نجات یابند.
گروهى از هوى پرستان مى گويند: بسيارى از نهج البلاغه گفتارهايى برساخته است كه گروهى از سخنوران شيعه آنها را پديد آورده اند و شايد هم برخى از آنها را به سيد رضى نسبت داده اند. اينان كسانى اند كه تعصّب ديده هايشان را كور كرده و از سر كجروى و ناآگاهى به سخن و شيوه هاى سخنورى ، از راه روشن روى برتافته، و كجراهه در پيش گرفته اند
حضرت يوسف عليه السلام درخواست خود را براي عهده داري مسئوليت را ، تعهد و تخصص برشمردند . بر اساس اين آيه شريفه ، تعهد « حفيظ» و تخصص « عليم» دو ويژگي شاخص براي حاكم اسلامي است همچنين ملاك انتخاب افراد براي مسئوليت هاي مختلف اين دو ويژگي مي باشد . اين دو ويژگي همچون دو بال يك پرنده مي باشند كه بدون هريك پرواز غير ممكن خواهد بود
سكوت علي، سكوتي حساب شده و منطقي بود نه صرفاً ناشي از اضطرار و بيچارگي؛ يعني او از ميان دو كار، بنا به مصلحت يكي را انتخاب كرد كه شاقتر و فرساينده تر بود. براي او آسان بود كه قيام كند و حداكثر آن بود كه به واسطة نداشتن يارو ياور، خودش و فرزندانش شهيد شوند. شهادت آرزوي علي بود و اتفاقاً در همين شرايط است كه جمله معروف را ضمن ديگر سخنان خود به ابوسفيان فرمود: «وَاللهِ لَابْنُ اَبيطالِبِ انَسُ بِالْمَوتِ مِنَ الطَِّفلِ بِثَديِ اُمَّةِ؛ (نهج البلاغه، خطبة 5)به خدا سوگند كه پسر ابوطالب مرگ را بيش از طفل پستان مادر ، دوست مي دارد