تبیان، دستیار زندگی
عاشورا بخش بزرگی از فرهنگ ما را تشکیل می دهد. ادبیات عاشورایی نقش بارزی در توسعه ی این فرهنگ داشته است. اگر گفته شود که عاشورا جاودانگی اش را مرهون ادبیات می باشد گزافه نگفته ایم. از وقتی که امام حسین(ع)...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آسیب شناسی ادبیات عاشورایی

آسیب شناسی ادبیات عاشورایی

بخش اول: در این بخش به این موارد پرداخته شده است

کلیات و مفاهیم ؛ بیان مسأله ؛ پرسش های اصلی ؛ پرسش های فرعی ؛ فرضیات تحقیق ؛ مدل تحلیل ؛ روش تحقیق ؛ اهداف تحقیق ؛ مفاهیم و کلیات: 1- آسیب شناسی 2- کج رفتاری اجتماعی 3- ادبیات آیینی 4- ادبیات عاشورایی

پیشینه ی موضوع ؛ تعریف عملیاتی مفهوم آسیب شناسی ؛ انواع ادبیات عاشورایی: الف. عقلانیت محور/ ب. عاطفه محور:1- زبان حال 2- نوحه 3- مدیحه  و منقبت؛ خصوصیات ادبیات عاشورایی

کلیات ومفاهیم

بیان مسأله

عاشورا بخش بزرگی از فرهنگ ما را تشکیل می دهد. ادبیات عاشورایی نقش بارزی در توسعه ی این فرهنگ داشته است. اگر گفته شود که عاشورا جاودانگی اش را مرهون ادبیات می باشد گزافه نگفته ایم. از وقتی که امام حسین(ع) از مدینه حرکت می کند، ادبیات عاشورایی همپای آن سرزمین ها و زمان ها را در می  نوردد و با هرآهنگِ طلوع و غروب آفتاب، تاریخ عاشورا را در سرزمین خاطره ها سبز می سازد. و هرچه زمان به پیش می تازد، ادبیات عاشورایی نیز مراحل رشد خود را می پیماید. با اوج گیری این بخشی عظیم ادبیات، آفات و انحراف نیز چون زالویی در رگ و جان ادبیات جای باز می نماید. رفته رفته این موضوع تبدیل به یک انحراف بزرگ اجتماعی می گردد. به گونه ای که از یک سو شناخت آن دشوار می شود و از سوی دیگر جرات نقد و آسیب شناسی را از اهل معرفت باز می ستاند. از این روی می بینیم کم تر کسی همت می کند تا در برابر خرافاتی- که چون لکه ای بر دامن فرهنگ عاشورا افتاده- قد برافرازد؛ البته معدود مردانی بودند که تلاش کردند تا آسیب ها را از پیکره ی فرهنگ عاشورا دور سازند اما همین تلاش های اندک نیز به دلایل مختلف راه به جایی نبرده است. بنابراین ضروری است تا ما -که رسالت فرهنگی را به دوش می  کشیم- دست از جیب خود برآورده در پیِ زدودن آسیب ها برآییم. غبار ها را از چهره ی فرهنگ و ادب عاشورایی برگیریم و با نقدهای آسیب شناسانه  خود به آن توان و محتوای تازه ای ببخشیم. بر این اساس نگارنده می کوشد تا ادبیات عاشورایی  را از منظر اجتماعی در بوته ی نقد قرار دهد و با استفاده از "تحلیل فلسفی" به ریشه یابی آن در جامعه بپردازد؛چرا که باورمند است عاشورا تنها از طریق معرفت حقیقی به سیرتاریخی و حماسی خود ادامه می دهد. بنابراین پرسش های اصلی ما را این سؤال ها تشکیل می دهد:

پرسش های اصلی:

1- آسیب های ادبیات عاشورایی کدامند؟

2- این آسیب ها ریشه در کجا دارند؟

3- راهکارهای عملی آسیب ها چیست؟

پرسش های فرعی:

1- آسیب چیست؟

2- ادبیات عاشورایی چیست؟

3- انواع آسیب های ادبیات عاشورایی کدامند؟

4- آسیب های ادبیات عاشورایی دارای چه پیامد هایی می باشند؟

فرضیات تحقیق:

1- به نظر می رسد عامل آسیب پذیری ادبیات عاشورایی ریشه در نگاه آیینی جامعه به مساله ی عاشورا دارد.

2- به نظر می رسد عدم کنترل اجتماعی سبب شده است تا آسیب ها در ادبیات نیز راه باز نمایند.

3- به نظر می رسد یادگیری، بر روند آسیب پذیری ادبیات عاشورایی نقش داشته است.

مدل تحلیل:

آسیب ها

آسیب های محتوایی

آسیب های شکلی

شعار زدگی

موسیقی مبتذل

دروغ

غلو

مفاهیم غیر ارزشی

عفو گناه

روش تحقیق:

در اینجا از روش تحلیل تبیینی استفاده شده است. سعی شده تا ریشه های آسیب ها مورد بازشناسی قرار گیرد و در نتیجه راهکارهای عملی برای آن ارایه گردد.

اهداف تحقیق:

اهداف عمده ما را در این تحقیق  این هاست:

1- شناخت آسیب های ادبیات عاشورایی

2- بازشناسی پیامد های آن در جامعه

3- ریشه یابی عوامل آسیب ها

4- ارایه راهکارهای عملی برای  جلوگیری از آسیب پذیری در ادبیات عاشورایی

مفاهیم و کلیات

آسیب شناسی

آسیب را در لغت به معانی مختلفی به کار برده اند. از قبیل زخم، کوب، ضربه، خستگی، زیان، آفت، بلا، رنج ومشقت، و... اما در اصطلاح جامعه شناسی " عبارت است از مطالعه نابسامانی و اختلال  و عدم هماهنگی و تعادل در کارکرد های مربوط به کالبد حیات اجتماعی انسان ها."

(صدیق سروستانی دکتر رحمت الله،آسیب شناسی اجتماعی، چاپ چهارم، انتشارات سمت، تهران 1387  ص 10)

مقصود از آسیب شناسی در ادبیات عاشورایی، شناسایی آن دسته از عوامل مهم و مؤثری است که باعث می شود تا ادبیات عاشورایی از اهداف اصلی و مسیر واقعی خود دوربیفتد. آسیب شناسی ادبیات عاشورایی تنها به شناخت علت های مؤثر نمی پردازد بلکه راهکارهایی را نیز برای جلوگیری از آن بیان می نماید.  به این ترتیب وظایف آسیب شناسی را دو چیز تشکیل می دهد:

1-  مطالعه شناخت آسیب ها و علل پیدایی آن ها

2-  راه های درمان و جلوگیری از بازگشت به آن

کج رفتاری اجتماعی

مرتن می گوید:کج رفتاری، "رفتاری است که به شکلی آشکار با هنجارهایی که برای پایگاه‌های اجتماعی افراد تعیین شده متفاوت باشد."

(همان، ص 24)

همچنین گفته شده است: کج رفتاری عبارت است از رفتاری که تخطی از هنجار های اجتماعی و انتظارات جامعه محسوب می شود در نتیجه بسیاری از مردم آن را منفی ارزیابی می کنند."

( همان، ص 19)

ادبیات آیینی

ادبیات آیینی به ادبیاتی گفته می شود که انسان را به سوی کمال و خداوند هدایت نماید و از مفاهیم دینی و مکتبی سرشار باشد. عده ای، ادبیات آیینی را به تمام سروده ها و نوشته هایی اطلاق کرده اند که محتوای اصلی آن ها را مفاهیم هستی شناسی و متافیزیکی تشکیل داده باشد. بنابراین، موضوع شعر آیینی کرامت انسانی، حیات، عشق عرفانی، تزکیه  نفس و تعلیمات روحی می باشد.

ادبیات عاشورایی

ادبیات عاشورایی شاخه ای از ادبیات آیینی است. منظور از آن ادبیاتی است که به حوادث مربوط به عاشورای حسینی پرداخته باشد و از وقایع نهضت حسینی چه در قالب مدح و مرثیه و چه در قالب حماسه و اسطوره یاد کرده باشد. برخی ادبیات عاشورایی را محدود به حوادث کربلا و بعد از آن منحصر ندانسته بلکه به تمام رخدادهای مشابه تسری داده اند؛ چه این که به اعتبار حدیث "کل یوم عاشورا وکل ارض کربلا" هر واقعه مشابهی که هم مسیر نهضت حسینی قرار گرفته باشد می تواند در چتر مفهومی عاشورا قرار گیرد و ادبیات مربوط به آن ادبیات عاشورایی خوانده شود.

پیشینه موضوع

ادبیات عاشورایی همزمان با حرکت حسین بن علی(ع) از مدینه به طرف کوفه شکل گرفت و بعد از واقعه عاشورا به  وسیله شاعرانی چون فرزدق، عوف بن عبدالله، كمیت، عبد الله بن اثیر، دعبل خزاعی، سید حمیری، ابن رومی، ابوفراس همدانی،ابن عباد، مهیار دیلمی،سید رضی،سید مرتضی، به صورت بطی ادامه پیداکرد وبا روی کار آمدن معزالدوله احمد بن دیلمی که فرمانداری بخشی هایی از عراق، خوزستان و فارس را به عهده داشت عزاداری حسین بن علی  در محل عام آزاد اعلام گردید و سوگ سرایی بار دیگر  رونق گرفت. کسایی مروزی(341 ه . ق )  به عنوان نخستین شاعری که اشعار مکتوب او در تاریخ ثبت گردیده به سوگ سرایی پرداخت. بعد از او شاعران دیگری چون ، رودكی سمر قندی، ابوالحسن شهید بلخی، ابو طیب محمد مصعبی، ابوشكور بلخی، ابومنصور محمد دقیقی، ابوبكر محمد خسروی، حكیم ابوالقاسم فردوسی، محمد عبده، ابوالحسن علی فرخی سیستانی، عنصری، ابوسعید ابوالخیرمیمنه ای، فخرالدین اسعد گرگانی، باباطاهر عریان، حكیم ناصر خسرو قبادیانی، حكیم سنایی غزنوی، عبدالواسع جبلی، بدر الدین قوامی رازی،سوزنی سمرقندی، رشیدالدین وطواط، اثیرالدین اخسیكتی، اوحدالدین محمد انوری، حكیم نظامی گنجوی، حكیم خاقانی شروانی، شیخ فریدالدین عطار، كمال الدین اسماعیل اصفهانی، شیخ فخرالدین عراقی، سیف فرغنی، امیرخسرو دهلوی، جلال الدین محمد بلخی، ركن الدین اوحدی مراغه ای، كمال الدین محمود خواجوی كرمانی، شاه عبدالعزیز دهلوی، یكی از بزرگان اهل سنت ابن یمین فریومدی، جمال الدین سلمانی ساوجی، شمس الدین محمد حافظ، نعمه الله ولی، ابن حسام خوسفی، نورالدین عبدالرحمن جامی، محتشم كاشانی، صائب تبریزی، و... جریان سوگ سرایی را ادامه دادند.

به این صورت  بعد از قرن چهارم هجری ادبیات عاشورایی قدرت و قوت بیش تری یافت و با تشکیل حکومت صفوی در ایران و آزادی مذهبی، زمینه سوگ سرایی بیش تر از پیش فراهم گردید. شاعران در صدد برآمدند تا نوحه و مرثیه را به عنوان بخشی از ادبیات عاشورایی سمت و سوی مردمی بدهند. این جا بود که ادبیات عاشورایی اندک اندک از مسیر اصلی و آرمانی خود فاصله گرفت و به مرور زمان این فاصله عمیق تر گردید.

میرزا حسین نوری طبرسی صاحب کتاب مستدرک الوسایل از نخستین کسانی بود که متوجه این فاصله گردیده با نوشتن کتاب" لؤلؤ ومرجان" خواست تا جلو کج روی ها را بگیرد اما این تلاش وی ثمره ای نبخشید. بعد از او سید محسن امین عاملی صاحب کتاب اعیان الشیعه با تالیف کتاب التنزیه فی اعمال الشبیه در سال 1344 ق مخالفت خود را با جریان کج فرهنگ عاشورا اعلام نمود و در این کتاب قمه زنی  و شبیه  خوانی را صریحاً حرام شمرد. بعد از وی شهید مرتضی مطهری با سخنرانی های خویش در زمینه تحریفات عاشورا جریان انحراف زدایی از فرهنگ عاشورا رسماً و علناً رسمیت بخشید و با تحریر مقالاتی در این باب کوشید تا از وسعت تحریفات بکاهد لیکن جریان مذکور به دلیل ریشه داربودن انحرافات، عقیم ماند. بعد از شهید مطهری دایره مبارزه با خرافات محدود تر گردید تا این که در دهه هفتاد وه شتاد باردیگر مبارزه برضد خرافات آغاز یافت. نویسندگان و خطبای شیعه در هرکجا به مبارزه علنی با آن پرداختند. اما در افغانستان مع الاسف تاکنون مخالفت صریح با خرافه های موجود در فرهنگ عاشورا صورت نگرفته است. براین اساس ضروری می نماید تا این  موضوع در رسانه ها  و تکایا به صورت متداوم مورد پی گیری قرارگیرد.

تعریف عملیاتی مفهوم آسیب شناسی

آسیب شناسی را تعریف کردیم. برای این که آسیب ها به درستی فهمیده شوند ناچار باید آن را تعریف عملیاتی نماییم. تعریف عملیاتی آسیب شناسی ادبیات عاشورایی متکی بر "نوع شناسی" ادبیات عاشورایی می باشد چه این که تا اشکال و انواع ادبیات عاشورایی با خصوصیات آن ها بازشناخته نگردند امکان فهم دقیق و درست آسیب های آن کار دشواری خواهد بود. بنابراین برای رسیدن به این منظور باید نخست انواع ادبیات عاشورایی و خصوصیات آن را بفهمیم سپس آسیب های آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم.

انواع ادبیات عاشورایی

در یک نگاه کلی ادبیات عاشورایی را می توان از دو منظر مورد ارزیابی قرار داد:

الف. عقلانیت محور: ادبیات عاشورایی با محوریت عقل آن ادبیاتی است که با تکیه بر پیام عاشورا،اهداف و فلسفه قیام حسینی پدید می آید. این نوع از ادب عاشورایی به دنبال بیان فلسفه قیام می باشد.

ب.  عاطفه محور: برخی از اشعار عاشورایی با هدف تلطیف روان انسان ها، برانگیختن احساسات، حفظ شعایر مذهبی، اطاعت از فرامین ائمه(ع) -که شیعیان را به برگزاری مجالس وعظ و تعزیه دعوت می کنند- پاسداری از عنعنات مذهبی و بیان وابستگی عقیدتی، خلق می گردند.

شعر عاشوراییِ عاطفه محور خود به این چنددسته تقسیم می گردد:

1) زبان حال:زبان حال به سروده ای اطلاق می گردد که در آن شاعر به عنوان شاهد به روایت ماجرا می پردازد. یعنی خود به عنوان کسی که شاهد صحنه بوده وقایع را روایت می کند؛ مانند گفت وگوهای زینب با برادرانش حسین و عباس، گفت و گوی امام حسین با یارانش، گفت و  گوی سکینه با سرخونین پدر و یا گفت وگوی لیلا با علی اکبر.

2 ) نوحه: نوحه نوعی از شعر غنایی است که به هدف تعزیه سروده می شود. نوحه سرایی سابقه بسیار کهن دارد. در یونان و روم برای بزرگداشت از مردگان تصنیف هایی ساخته می شد که گاهی به شکل جمعی و گاه به شکل فردی اجرا می گردید.  نمایشنامه طوفان (1612 م) اثر شکسپیر ، ترسیس (1866 م )   ومنظومه لیسیداس (1645 م ) از نمونه های محکم و مشهور سوگنامه ها در ادبیات انگلیس به شمار می روند. در ادبیات عرب و فارس نیز نمونه های بسیار فراوانی از نوحه ها را می توان یافت که در فراق دوستان،بزرگان مملکتی، حکما، مشایخ و بزرگان دین خصوصاً ائمه  و امام حسین(ع)،  سروده شده اند.

3 )  مدیحه و منقبت: مقصود از مدیحه سرایی توصیف ائمه و بیان فضایل و کرامات آن ها می باشد.

خصوصیات ادبیات عاشورایی

به هرصورت مقصود ما در این بحث نوع دوم (ادبیات عاشورایی با محوریت عاطفه) می باشد. این نوع ادبیات خصوصاً شعر عاشورایی دارای خصوصیات زیر است:

1) مخاطب گرایی

2) احساس گرایی

3) تقدس گرایی

4) شعار گرایی

5) تکرار و تقلید

6) اسطوره گرایی

7) عامه گرایی

8) عقلانیت گریزی

9) عشق و جنون

10) مظلوم نمایی


محمود جعفری؛ قوس 1388- کابل

تهیه و تنظیم: مهسا رضایی- تبیان