جایگاه سبّ و لعن در اسلام
موضوع سب و لعن از مسائل نخستین در جهان اسلام بلکه در عالم بشری و مورد ابتلای جوامع مسلمان و غیرمسلمان میباشد ، و ابعاد اخلاقی، اجتماعی، سیاسی وسیع دارد، که قابل بحث و بررسی فراوان میباشد.
این موضوع حداقل در درون جامعه اسلامی و در برخورد با پیروان مذاهب و مسالک مختلف مطرح و مورد ابتلاء بوده و هست.
مسئله مهم آن است که متأسفانه موضوع سّب و لعن کاملاً ، تفکیک نشده و در مواردی خلط مبحث شده ، بطوری که عدهای با حسن نیت لعن و ناسزا را هردو، فی حد نفسه عملی ممنوع میانگارند ، در صورتی که این دو باهم در مفهوم و حکم متفاوتند و هرکدام مصادیق متفاوت خود را دارند .
چنانکه قرآن تصریح دارد ، سب و ناسزا حتی به دشمن بدخواه و کافر مطلقاً ممنوع است .
اما لعن در مواردی مجاز است و موارد مجاز و عدم جواز آن در قرآن و سنت به تصریح آمده .
بنابراین جا دارد که سب و لعن را از دیدگاه لغوی و اخلاقی و تاریخی و روائی و فقهی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم و به تفاوت معنوی و حکمی بین آنها توجه کنیم و به ذکر موارد و مصادیق هرکدام بپردازیم :
سب و لعن از بعد اخلاقی و تربیتی:
تعریف سب و لعن
غزالی سب را اینطور تعریف میکند که :" سب عبارت است از گفتن چیزهای زشت با جملههای صریح و بی پرده و بدون کنایه و رمز، و بیشتر درباره عمل جنسی و آنچه بدان مربوط میشود میآید .
واژه های دیگر
فحش، هر سخن و عمل زشت را گویند .
هجاء و هجو ، ضد مدح و ثنا را گویند . پس آن مترادف ذمّ است و برخی گفتهاند : هجاء ذکر معایب و کاستیها و بازگو کردن زشتی ها است .
و اما لعن عبارت است از : طرد و دور کردن و نفرین و دعای بد . و برخی گفتهاند : لعن از جانب خدا در آخرت به معنای کیفر و عقوبت و در دنیا ، انقطاع از رحمت الهی و عدم موفقیت میباشد .
لعن از زبان انسانی نسبت به انسان دیگر، به معنای نفرین می باشد .
برخی گفتهاند : لعن از جانب خدا ، به معنای طرد و دور گرداندن و راندن و از سوی مردم ، به معنای شتم و سب و ناسزا میباشد .
شیخ انصاری در معنی و مفهوم سب به عرف ارجاع نموده است .
بررسی بعد اخلاقی مسئله سب و لعن:
دشنام و ناسزا گویی و لعن و نفرین یکی از آفات زبان است که متأسفانه در جوامع اسلامی رایج است و در نکوهش آن علمای اخلاق از فریقین بیاناتی دارند که به آنها میپردازیم:
غزالی در نکوهش سب و لعن مینویسد : فحش و سب نکوهیدهاند و ناشی از خبث نفس می باشند . رسول خدا(ص) فرمود : " انَّ اللَّه لا یحبّ الفاحش المتفحش الصیّاح فی الأسواق ؛ خداوند فحش دهنده بسیار دشنام گوی را که در بازارها عربده و فریاد میکشد ، دوست نمی دارد. "
درباره ضد اخلاقی و اسلامی بودن لعن و نفرین، غزالی مینویسد : لعن و نفرین یا برای جهاد و یا برای حیوان یا انسان است و همه آنها نکوهیده است .
پیامبر (ص) فرمود : « المؤمن لیس بلعّان ؛ مؤمن بسیار نفرین کننده نیست. »
صفات مقتضی لعن و نفرین سه چیز است : کفر، بدعت و فسق و این موارد ، به سه صورت قابل تحقق است ؛
اول: لعن به صفت کلی ، مثل لعنت خدا بر کافران ، فاسقان و بدعتگذاران.
دوم : لعن و نفرین با وصف خصوصی ، مثل لعنت بر یهود ، نصاری ، مجوس و خوارج .
سوم: لعن شخصی ، مثلاً بگوید لعنت بر یزید . غزالی میگوید : در مورد نخست مجازات کنید. سومی خطرناک میباشد و جز در مورد اشخاصی که یقیناً کافر و بی توبه مردهاند ، مثل ابوجهل و فرعون که لعن شخص آنها شرعاً ثابت است ، در بقیه موارد باید از لعن شخصی اجتناب کرد.
پیامبر فرمود : « لاتسبوا الناس فتسبوا العداوة منهم ؛ به مردم فحش و ناسزا نگویید که از آنان عداوت و دشمنی خواهید دید. »
البته کاملاً واضح است که سب و لعن مؤمن حرام است ، ولی درباره غیر مؤمن « فاسق ، فاجر و کافر و ظالم » جائز ، بلکه بخصوص لعن آنان مستحب و طاعت و عبادت میباشد .
چنانکه در دعاهای مأثوره و نیز در خود قرآن کریم افراد ظالم مورد لعن و نفرین قرار گرفتهاند .
- سب و ناسزا از دیدگاه قرآن و سنت
قرآن در مورد سب و دشنام کفّار میفرماید :« ولا تسبوُّا الذین یدْعون من دون اللَّه فیسبوا عَدْواً بغیر علم ؛ کسانی را که جز خدا را میخوانند و میپرستند ، دشنام و ناسزا مگویید ، زیرا ممکن است آنها نیز خدا را از روی جهالت و نادانی فحش و ناسزا گویند .»
استاد علامه طباطبائی هم بیانی هماهنگ با کلام سایر مفسران - اما با ویژگیهای خود - دارد ، ایشان چنین مینویسند: آیه ، یک ادب دینی را یاد میدهد که بدین وسیله مقدسات دینی جامعه حفاظت میشود و ساحت دین از آلوده گشتن به اهانت و سخنان سخیف و رکیک نابخردان و شتم و فحش و ناسزاگوئی سفیهان حفظ میشود.
در آیه ی دیگری از قرآن آمده است ؛ " یا ایها الذین آمنوا لایَسخَر قومٌ من قومٍ عَسَی أن یکونوا خیراً مِنهُم و لانساء من نساءٍ عَسَی أن یَکُنَّ خیراً منهنَّ ؛ ای ایمان آوردندهها ! مردمی از شما مردمان دیگر را مسخره نکنند ، شاید آنان بهتر از ایشان باشند ، و زنان ، زنان دیگر را مسخره ننمایند شاید اینان بهتر از ایشان باشند . " « الحجرات آیه 11 »
بررسی چند روایت در زمینه سب:
از طریق شیعه و سنّی نقل شده است که رسول خدا (ص) فرمود : « سباب المؤمن فسوق ... ؛ ناسزاگویی به مؤمن فسق و گناه است .» و در دیگر روایات بطور کلی از فحاشی و بد دهنی ، ممانعت بعمل آمده و انسانها از دشنام و ناسزاگویی ، حتی به طبیعت بی جان ، باد ، روزگار و مردگان و هرچیز دیگر، باز داشته شدهاند .
از جمله صفات پسندیده و خصال نیکو رسول خدا(ص) آن بود که هرگز بددهنی و ناسزاگویی نمیکرد ؛
« لم یکن رسول اللَّه سبّاباً ولا لعّاناً ولا فحّاشاً »
از مجموعه این روایات و برداشتی که از آیه 108 سوره انعام داشتیم استفاده میشود که؛
سب و دشنام بطور کلی عمل غیر اخلاقی و مطلقاً جائز نیست و با وجود این ادله قاطع ،چگونه یک مسلمان به خود اجازه میدهد که به مسلمان دیگر فحاشی کند ، و شیعه آگاه که خود را مقید به پیروی از قرآن و سنت پیامبر اکرم و اهل بیت میداند ، هرگز زبان خود را به سب و فحش آلوده نمیکند .
- حکم سبّ خدا و پیامبر و امامان معصوم
از فروع مهم ، مسئله سبّ و ناسزاگویی به خدا و پیامبر و انبیاء دیگر و امامان معصوم میباشد که احترام آنان از هر مؤمن دیگر بیشتر و سب و دشنام به آنها دارای بعد سیاسی، اجتماعی و جنبه جنگ روانی و تبلیغاتی دارد.
هم زمان با ظهور اسلام در مکه و پس از آن در مدینه، یهود سست پیمان و مشرکان عهدشکن و بی فرهنگ و دیگر کفّار فسادگستر، شیوه سب به پیامبر را پیش گرفتند ، و اسلام برای حفظ قداست پیامبر در فقه سیاسی اش با این جریان برخورد اصولی کرده ودشنام دهنده به خدا ورسول خدا و هم چنین دشنام دهنده به بقیه انبیاء را مهدورالدّم دانست و حکم به اعدام آنها کرد .
و به عقیده شیعیان، دشنام دهنده به امامان معصوم و حضرت فاطمه (ع) نیز مهدور الدّم و محکوم به اعدام میباشد و این مطلب را از اقوال پیامبر (ص) و ائمه معصومین استفاده میکنیم و فقهاء عظام ما نیز به استناد همین اقوال چنین فتوائی دارند.
صاحب جواهر مینویسد : هرکس پیامبر (ص) را سب و دشنام و ناسزا گوید ، شنونده میتواند بلکه واجب است او را بکشد بی آنکه احدی از فقهاء در این مسئله مخالف باشد، بلکه اجماع محصّل و منقول برآنست .
علامّه حلّی مینویسد : هرکس خدا و رسول و انبیاء و فرشتگان و امامان را سب و ناسزا گوید نزد ما قتل او واجب میشود ، امّا جمهور (اهل سنت) ، می گویند از او میخواهند توبه کند و اگر توبه نکرد ، تعزیرش مینمایند .
هدف از ذکر این فتوی و حوادث تاریخی و سیرهای آن است که ابعاد سیاسی، اجتماعی دشنام به رسول خدا را روشنتر سازیم و توضیح دهیم که چرا پیامبر این امر را چنین مهم تلقی فرموده است ونیز چرا در تداوم همان جریان ، مرحوم امام خمینی کار ضد اسلامی سلمان رشدی را جدی گرفت و رسماً وجوب قتل او را اعلام فرمود.
- لعن و نفرین از دیدگاه قرآن و سنت
در قرآن کریم بعضی افراد ، بیش از چهل بار ، بخاطر داشتن بعضی از صفات و حالات ، مورد لعن خدا ، رسول ، ملائکه و مؤمنان قرار گرفتهاند ؛
1- شیطان : الحجر آیه 35 و آیه 78
2- کافرین : البقره آیه 161 و الأحزاب آیه 64
3- مشرکین و منافقین : الفتح آیه 8 والتوبه آیه 68
4- ظالمین : هود آیه 18 و غافر آیه 52
5- مفسد فی الارض : پیمان شکنان و کسانی که قطع صله رحم میکنند الرعد آیه 25
6- دروغگویان : ال عمران آیه 61
7- یهود و اصحاب السب : المائده آیه 78 و النساء آیه 47
8- کتمان کنندگان حقیقت : البقره آیه 159
9- بهتان زنندگان به زنان پاکدامن : النور آیه 23
10- آزار دندگان به پیامبر(ص) : الأحزاب آیه 57
11- قاتل مؤمنین : النساء آیه 93
12- جهنمیان : الأعراف آیه 38
علاوه بر اینها گروهائی هستند که در اخبار و احادیث پیامبر (ص) نیز لعن شدهاند .
روایاتی در منع لعن و نفرین
رسول خدا (ص) فرموده است : « المؤمن لیس بلّعان ؛ مؤمن بسیار لعن و نفرین کننده نیست. »
اولاً: باید گفت لحن این روایات با لحن منع از سب و ناسزا تفاوت دارد.
ثانیاً: ناظر به مواردی است که لعن مجاز نیست و شخصی استحقاق لعن و نفرین را ندارد.
ثالثاً: با توجه به اینکه در بسیاری از این احادیث صیغه مبالغه به کار رفته روشن است که کسانی مراد این روایتند که دهانشان همیشه و بنا حق به لعن و نفرین باز است.
شیخ انصاری مینویسد: " سبّ و شتم مؤمن فی الجمله به دلیل کتاب و سنت حرام است .
استثنا در موارد سبّ و شتم مؤمن
البته مؤمن متظاهر به فسق ، مستثنی است و ناسزاگوئی به وی اشکالی ندارد چرا که او حرمتی ندارد و آیا چنین کاری از باب نهی از منکر است که شرایط آن باید وجود داشته باشد ؟ !
استثنای دوم در مورد اهل بدعت است که سب و دشنام به بدعت گذار، جایز است .
استثنای سوم جایی است که دشنام شونده از دشنام ناراحت نشود و یا اصلاً آن کلمه برای او کسرشأن و توهین نباشد .
ابن اثیر مینویسد: سب و ناسزاگوئی به مؤمن وقتی فسق است که از روی تأویل واقع نشود و گرنه فسق و گناه نیست .
ابن حجر در ص 251کتاب "صواعق محرقه" خود تصریح دارد که مذهب و فتوای او نسبت به کسی که لعن کند ، تکفیر نیست.
تنظیم : زهرا اجلال – گروه دین و اندیشه تبیان
منابع :
قرآن کریم - کتاب شبهای پیشاور از شیرازی - نهج البلاغه - اصول کافی - سفینة البحار - المحجة البیضاء از فیض کاشانی صحیح مسلم و بخاری - مستدرک الصحیحین - مسند احمد بن حنبل - جواهر الکلام - تذکرة الفقهاء علامه حلی - الموطأ ابن مالک - الأحکام فی الحلال و الحرام - صواعق المحرقه از ابن حجر - الفِصَل: ابن حزم - تاریخ طبری - جامع السعادت نراقی - آفات زبان از سید محمد امین - سب و لعن از دیدگاه اخلاقی و فقه سیاسی - تفسیر قرآن از علامه طباطبائی - تفسیر امام فخر رازی - نفحات اللاهوت فی لعن الجبت و الطاغوت از محقق کوکی - کتاب السبعة من السلف از سید مرتضی