تبیان، دستیار زندگی
از نظر اسلام اصلی ترین عوامل تأثیرگذار در تربیت صحیح و کسب اخلاق صحیح بطور اختصار از این قرار است: 1- تعقل و تفکر و تعلم... که برای روشن شدن است، یعنی حکم [چراغ] را دارد برای انسان، در این باره در مقالات قبلی بحث شد و لذا از تکرار آن در اینجا خودداری می
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اصلی ترین عوامل تربیتی دینی

تربیت دینی

از نظر اسلام اصلی ترین عوامل تأثیرگذار در تربیت صحیح و کسب اخلاق صحیح بطور اختصار از این قرار است:

1- تعقل و تفکر و تعلم... که برای روشن شدن است، یعنی حکم [چراغ] را دارد برای انسان، در این باره در مقالات قبلی بحث شد و لذا از تکرار آن در اینجا خودداری می شود.

2- "عامل دوم که در اسلام روی آن زیاد تکیه شده است تقوا و تزکیه نفس است که در خود قرآن به آن تصریح شده است، تقوا و تزکیه موجب پرورش اراده ی انسان می شود و اراده را آماده می کند، برای به کار بستن. یعنی روشن شدن به تنهایی کافی نیست، تقوا و تزکیه ی نفس به اراده ی اخلاقی انسان قدرت و توانایی به کار بستن می دهد (تعلیم و تربیت – شهید مطهری – ص 184)

3- عامل سوم، عبادت است، عبادت برای تقویت عشق و علاقه ی معنوی و ایجاد حرارت ایمانی در انسان است، یعنی همانطور که ایمان خودش به نوبه خود منشد عبادت است، عبادت هم تقویت کننده ی ایمان است [همچنین] ایمان به توبه خود منشأ عمل می شود و عمل که منبعث از آن ایمان است منشأ تقویت همان ایمان می گردد. (همان – 185)

4- تذکر، "روح عبادت تذکر است یعنی یاد خدا بودن و از غفلت از خدا خارج شدن اقِمِ الصّلوة لِذِکری (سوره طه / 14) و در آیه دیگر إن الصّلاةَ تنهی عنِ الفحشاء و المنکر و لذکّرُ اللهِ اَکبَرُ (عنکبوت / 45)

عبادت که برای تذکر است، در اسلام به عنوان فریضه و نافله [واجب و مستحب] زیاد توصیه شده است... هر چه که موجب انصراف و غفلت انسان از خدا بشود به نوعی ممنوع (مکروه و حرام) است مثل افراط در خوردن، افراط در گفتن، افراط در معاشرت و افراط در خوابیدن . (همان – ص 186)

نقش عبادت در تربیت

این بخش از مطالب به جهت اهمیت و تأثیرگذاری فوق العاده اش در تربیت دینی و اخلاق صحیح و نیز تأکیدات فراوانی که در آیات و روایات برآن شده است بیش از مباحث دیگر مورد تأمل و تبیین قرار می دهیم.

نقش شکل ظاهری عبادت در تربیت

"در اسلام... با اینکه روح عبادت ارتباط و پیوند بنده با خدا و شکستن دیوار غفلت و توجه به خداست امّا نکته جالب این است که اسلام به عبادت شکل داده و به شکل هم نهایت اهمیت را داده و در آن شکل نیز یک سلسله برنامه های تربیتی را در لباس عبادت وارد کرده است. مثلاً از نظر اینکه قلب انسان می خواهد متوجه خدا باشد این چه اثری دارد که بدن انسان پاک باشد یا نباشد؟ ...ما که با بدن نمی خواهیم پیش خدا برویم، حالا بدنمان پاک باشد یا نباشد ما با دل می خواهیم  پیش خدا برویم، دلمان باید پاک باشد." (همان – ص 186)

رعایت ظاهر عبادت پاکی لباس، وضو، غسل، دائم الوضو بودن... علاوه بر اینکه بر کیفیت و محتوای عبادت تأثیر می گذارد، آثار بسیار مهم تربیتی دارد و آن همیشه پاک بودن و نظافت را به عنوان یک اصل تربیتی مورد توجه قرار دادن است.

عبادت که برای تذکر است، در اسلام به عنوان فریضه و نافله [واجب و مستحب] زیاد توصیه شده است... هر چه که موجب انصراف و غفلت انسان از خدا بشود به نوعی ممنوع (مکروه و حرام) است مثل افراط در خوردن، افراط در گفتن، افراط در معاشرت و افراط در خوابیدن.

«باز از نظر روح عبادت واقعاً فرق نمی کند که ما روی یک فرش غصبی نشسته باشیم و یا روی یک فرش مباح، اینها قراردادهای اجتماعی است که این فرش مال شما باشد و آن فرش مال من ، من در مال شما تصرف نکنم  شما در مال من تصرف نکنید. این ها یک دستوراتی است که برای زندگی اجتماعی مفید است... از نظر آن حالت و رابطه ی روانی که میان انسان و خدا برقرار می شود، این امور نمی تواند واقعاً اثری در عبادت داشته باشد. بعضی چیزها اثر دارد، مثلاًً اگر انسان دچار برخی عوارض جسمی و روحی باشد اصلاً عبادت بر هم می خورد، و این عوارض مانع حضور قلب و توجه می شود... معذلک اسلام می گوید جایی که در آن نماز می خوانی، آبی که با آن وضو می گیری، حتی آن محلی که در آن آب وضوی تو ریخته می شود، لباسی که با آن نماز می خوانی، تمام آنچه  که با این عمل تو ارتباط دارد باید مباح باشد، یعنی نباید حرام باشد. اگر یک نخ غصبی هم در لباس تو باشد این عبادت پذیرفته نیست. این نیز پیاده کردن یک برنامه تربیتی مربوط به حقوق اجتماعی در پیکره ی عبادت است، زیرا اگر این شرایط را برای عبادت قرار نمی دادند، ضربه ای بر عبادت از آن جهت که عبادت است وارد نمی آمد» (همان /ص 188)

اثر تربیتی رو قبله بودن در نماز

مثال دیگری در مورد اهمیت تربیتی توجه به شکل و قالب عبادت ما رو به قبله ایستادن در نماز است. بدون شک از نظر واقعیت عبادت رو به هر طرف بایستید فرق نمی کند.

[در سوره بقره آیه 115 می خوانیم که رو به هر سو کنید همان جا و به خداست] ... ولی در عین حال اسلام به خاطر یک مصلحت تربیتی اجتماعی که با روح عبادت ارتباط ندارد و یعنی روح عبادت متوقف به آن نیست چنین استفاده ی تربیتی ای در اینجا می کند می گوید، ... همه مردم رو به یک نقطه ی معین بایستند تا افراد بفهمند که باید کی جهت باشند

کعبه و عبادت

، یعنی درسی است برای وحدت و اتحاد و یک جهت داشتن و رو به یک سو بودن... ضمناً ما را با تاریخ گذشته مربوط می کند: سنت ابراهیم و قبل از ابراهیم همه را به یاد آورید... خود این انتخاب ما احترامی است به عبادت یعنی عبادت آنچنان مهم است که اولین نقطه ای که در جهان برای عبادت وضع شده اولین مسجد، اولین معبده امروز هم باید رو به آن نقطه بایستید. (همان – ص 188- 189)

شکل ظاهری نماز و تقویت اراده

«یکی از مهمترین خصوصیات شکلی که اسلام به عبادت داده مسئله تمرین ضبط نفس (و تقویت اراده و در هنگام عبادت است. نماز واقعاً عبادت جامعه و عجیبی است البته این خصوصیت در حج هم هست ولی به صورت دیگری، یعنی همانجا که انسان مُحرم می شود خود را ضبط می کند [و از برخی امور] منع می نماید و تمرین [ضبط نفس] می کند. روزه هم همین طور است البته به شکل دیگری در تمام مدت نماز، خوردن - ولو یک ذره قند انسان بخواهد بخورد – نباید صورت گیرد. [شکل ظاهری] نماز بسیاری از اصول تربیت اسلامی را در خود گنجانده است» (همان – ص 191) خوردن آشامیدن، خندیدن، گریستن برای غیر خدا ممنوع است. زیرا در حال نماز انسان باید بر تمایلات و احساسات خود مسلط باشد.

روح عبادت، بطور کلی نیّت است. پیغمبر اکرم(ص) فرمود :برای هر کسی همان است که نیت و قصد کرده و خواسته است. «کاری که از روی نیت و قصد و آگاهی و انتخاب و توجه به هدف پیدا شود با ارزش است، نه کاری که بر اثر عادت است . اسلام هیچ عبادتی را بدون نیت نمی پذیرد و نیت از نظر اسلام دارای دو رکن است. یکی اینکه عمل باید از روی توجه باشد رکن دوم نیت، اخلاص است .

حرکات فیزیکی خود را کنترل کند بر چشم و زبان خود مسلط شود به چپ و راست نگاه نکند و کلامی بیجا به زبان جاری نسازد. آنچه باعث زوال طهارت می شود نباید از او سر بزند. زبان نماز را دقیقاً باید در نظر داشته باشد. به طوری که حتی یک دقیقه و یک ثانیه آن حساب باز کند. "بدون شک این امر در روح عبادت و رابطه انسان با خدا مؤثر نیست که مثلاً اگر ما یک دقیقه قبل از زوال ظهر نماز را شروع کنیم آن حالت تقرّب و توجه قلب به خدا پیدا نمی شود. ولی همین قدر که زوال ظهر انجام شد تقرّب ایجاد می شود. ولی اسلام این را شرط قرار داده و نخواسته هرج و مرج از نظر وقت و زمان باشد. نوعی وقت شناسی و تمرین احترام گزاردن به نظم زمانی است مثلاً نماز می خوانیم، بعد متوجه می شویم که در وقت نبوده، یا قسمتی از آن در وقت بوده و قسمت دیگر نبوده. این نماز بال است ولی اگر شخص اشتباه کرده و عمد نداشته باشد نمازش را قبل از وقت شروع کند و مثلاً یک رکعت آن در وقت باشد نمازش درست است». (همان – ص 192)

نقش باطنی نماز در تربیت

توجه و تمرکز بر محتوا و پیام هایی که در آیات و اذکار نماز بر زبان جاری می سازیم و معنویت و معرفتی که در روح و باطن نماز نهفته است، به مراتب بیش از شکل ظاهری نماز در تربیت دین، رشد، بالندگی  بندگی انسان تأثیرگذار می باشد. لذا برای طراحی و تدوین یک برنامه جامعه تربیتی نمی توان از عبادت و رکن اصلی آن نماز غفلت ورزید.

اگر چه پرداختن به تمامی آثار و برکات نماز در این اجمال نه ممکن است و نه مقدور، لیکن مروری کوتاه بر عوامل تعالی بخش نماز در فرآیند تربیت دینی که مورد بحث ما در این مقالات می باشد، از اهمیت و ضرورت بالایی برخوردار است:

اوج پرواز

1- «ما» به جای «من»

در سوره ی حمد که خواندن آن در نماز واجب است و در شبانه روز حداقل ده بار آنرا بر زبان جاری می سازیم، «بعد از حمد و ثنا، خدا را مخاطب قرار می دهیم: « إِیَّاكَ نَعْبُدُ وإِیَّاكَ نَسْتَعِینُ ، اهدِنَــــا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ» ؛ پروردگارا! (نه من) منحصراً تو را پرستش می کنیم، پروردگارا! ما منحصرا! از تو کمک می گیریم ». صحبت «ما» است نه «من» با اینکه از نظر روح عبادت هر چه غیر خدا در ذهن انسان نیاید بهتر است، ولی اسلام به خاطر یک مصلحت اجتماعی بسیار مهم، برای اینکه روح یک مسلمان را روح اجتماعی کرده باشد آن را با چاشنی عبادت به خورد مردم داده و می گوید بگویید: ایاک نعبد و ایاک نستعین اهدنا الصراط المستقیم ما عموماً منحصراً تو ار پرستش می کنیم... خدایا همه ی ما را به راه راست هدایت کن. در اینجا همکاری و همدلی و همگامی کاملاً مشهود است... (همان – ص 192 و 193)

تقوا و تزکیه موجب پرورش اراده ی انسان می شود و اراده را آماده می کند، برای به کار بستن. یعنی روشن شدن به تنهایی کافی نیست، تقوا و تزکیه ی نفس به اراده ی اخلاقی انسان قدرت و توانایی به کار بستن می دهد .

2- صلح طلبی

[همچنین] در سلام نماز مسئله صلح و سلم طلبی است؛ السلام علینا و علی عبادالله الصالحین. این یک اعلام سلم [صلح] طلبی است ولی نه برای عمومی بشر حتی افرادی که باید ریشه آنها را کند تا بشریت سالم بماند، بلکه برای بندگان صالح و شایسته خداوند، یعنی خداوندا! من با هیچ بنده ی درستِ تو سرِ جنگ و ستیز ندارم» (همان – ص 193)

3- مبارزه با عادت (عامل غفلت)

روح عبادت، بطور کلی نیّت است. پیغمبر اکرم(ص) فرمود :برای هر کسی همان است که نیت و قصد کرده و خواسته است. «کاری که از روی نیت و قصد و آگاهی و انتخاب و توجه به هدف پیدا شود با ارزش است، نه کاری که بر اثر عادت و مثل ماشین کار می کند. اسلام هیچ عبادتی را بدون نیت نمی پذیرد و نیت از نظر اسلام دارای دو رکن است. یکی اینکه عمل باید از روی توجه باشد نه از روی عادت، آنچنان عادتی که انسان بدون اینکه توجه داشته باشد، کانّه بدنش دارد عمل را انجام می دهد... مانند راه رفتن ... رکن دوم نیت، اخلاص است و اینکه انگیزه ی انسان از عمل چیست.» (همان – ص 195 – 196)

تربیت و آثار متضاد عادت

روانشناسان معتقدند: عادت دو خاصیّت متضاد دارد. از یک سو باعث آسان تر شدن و از سوی دیگر موجب عدم تمرکز و توجه می شود. «یک ماشین نویس که به ماشین نویسی عادت می کند هرچه بیشتر عادت می کند، کار سریعتر و سهل تر برایش صورت می گیرد. ولی هر چه بیشتر عادت می کند از توجهش کاسته می شود، یعنی از اینکه این عمل او یک عمل ارادی و از روی توجه باشد کاسته می شود و به یک عمل غیر ارادی نزدیکتر می گردد. اینکه در اسلام به مسئله نیت تا این اندازه توجه شده برای جلوگیری از این است که عبادت ها آنچنان عادت نشود که به واسطه ی عادت، به یک کار طبیعی و غیر ارادی و غیرفکری و غیرهدفی و کار بدون توجه که هدف درک نشود و فقط به پیکر عمل توجه گردد تبدیل شود.» (همان ص 197 و 198)

نوشته سید صالح زاهدی - گروه دین و اندیشه تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.