قهرمان توحید ، ابراهیم بت شكن
(محتوای سوره ابراهیم)
سیماى سوره ابراهیم
سوره ابراهیم هفتاد و دومین سوره است كه بعد از سوره نوح در مكّه نازل گردید، در ترتیب فعلى قرآن مجید سوره چهاردهم است، اگر ترتیب نزول حتمى باشد به نظر مىآید كه در سالهاى دهم و یازدهم بعثت نازل شده است.
عدد آیات آن در قرائت كوفى پنجاه و دو، در قرائت شامى پنجاه و پنج در قرائت حجازى پنجاه و چهار و در قرائت بصرى پنجاه و یك است، از همه معتبر قرائت كوفى است كه توسط عاصم بن ابى النجود و ابو عبد الرحمن سلمى به حضرت امیر المؤمنین (علیه السّلام) مىرسد (مجمع البیان).
به نقل تفسیر خازن عدد كلمات این سوره داراى هشتصد و شصت و یک كلمه و سه هزار و چهارصد و سى و دو حرف مىباشد.
این سوره پنجاه و دو آیه دارد و در مكّه نازل شده است، البتّه آیههاى 28 و 29، در مورد كشتهشدگان بدر، در مدینه نازل شده است. در این سوره مطالبى دربارهى رسالت انبیا و موعظهها و بشارتها و دعاهاى حضرت ابراهیم (علیه السلام) مطرح شده است..
این سوره به دلیل بیان مطالبى دربارهى حضرت ابراهیم (علیه السلام) سوره «ابراهیم» نامیده شده و مانند سورههاى قبلش یونس، هود، یوسف با «الر» آغاز شده است. اوّلین آیهى این سورهها درباره اوصاف قرآن است.
محتواى سوره
چنان كه از نام سوره پیدا است، قسمتى از آن درباره قهرمان توحید ابراهیم بتشكن (بخش نیایشهاى او) نازل گردیده است.
بخش دیگرى از این سوره اشاره به تاریخ انبیاى پیشین همچون نوح، موسى، و قوم عاد و ثمود، و درسهاى عبرتى كه در آنها نهفته است مىباشد.
مجموعه اینها بحثهاى فراوانى را كه در این سوره در زمینه موعظه و اندرز و بشارت و انذار نازل گردیده تكمیل مىنماید.
و همانگونه كه در غالب سورههاى مكى مىخوانیم قسمت قابل ملاحظهاى نیز بحث از مبدأ و معاد است، كه با راسخ شدن ایمان به آنها در قلب انسان، روح و جان و سپس گفتار و كردار او، نور و روشنایى دیگرى پیدا مىكند و در مسیر حق و اللَّه قرار مىگیرد.
علّامه طباطبایى می گوید: بحث در این سوره به مقتضاى سه صفت است:
یگانگى خدا، عزیز و حمید بودن او در افعال. به همین دلیل باید از عزّت و قدرت مطلقه خداوند متعال ترسید و او را شكر گفت و به وعدهاش اعتماد كرد و از آیات ربوبیّت او پند گرفت. این آیات احساس فطرى ما را بر مىانگیزد كه شكر منعم را به جا بیاوریم و بدانیم كه ابراز شكر همانا شناخت منعم و تسلیم شدن به او و عمل به اهداف ارزشمند نعمتهاست.
خلاصه این سوره مجموعهاى است از بیان اعتقادات و اندرزها و موعظهها و سرگذشتهاى عبرتانگیز اقوام پیشین و بیان هدف رسالت پیامبران و نزول كتب آسمانى.
فضیلت این سوره
از پیامبر اكرم (ص) نقل شده است كه فرمود:
«من قرء سورة ابراهیم و الحجر اعطى من الاجر عشر حسنات بعدد من عبد الاصنام و بعدد من لم یعبدها»: كسى كه سوره ابراهیم و حجر را بخواند، خداوند به تعداد هر یك از آنها كه بت مىپرستیدند و آنها كه بت نمىپرستیدند، ده حسنه به او مىبخشد. (مجمع البیان و نور الثقلین در آغاز این سوره)
و نیز از امام حسین (ع) روایت است كه فرمودند : «هر كه سورههاى ابراهیم و حجر را در هر دو ركعت نماز در هر روز جمعه بخواند، از فقر و دیوانگى و بلا مصون مىماند».
این فضیلتها براى تشویق مردم به خواندن قرآن است و بدون شک اگر كسى این سورهها را با اخلاص و تدبّر و به قصد عمل به قرآن بخواند، مستحق هر نوع اجر و پاداشى است.
شكر: قلبی ، زبانی ، عملی
«وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِی لَشَدِیدٌ» (7)
و (نیز به یادآور) هنگامى كه پروردگارتان اعلام فرمود: همانا اگر شكر كنید، قطعاً (نعمتهاى) شما را مىافزایم، و اگر كفران كنید البتّه عذاب من سخت است.
این آیه، مهمترین و صریحترین آیه قرآن در مورد شكر نعمت و یا كفران آن است، كه بعد از آیهى مربوط به نعمت آزادى و تشكیل حكومت الهى، به رهبرى حضرت موسى مطرح شده است و این، رمز آن است كه حكومت الهى و رهبر آسمانى مهمترین نعمتهاست، و اگر شكرگزارى نشود خداوند مردم ناسپاس را به عذاب شدیدى گرفتار مىكند.
شكر نعمت مراحلى دارد:
الف: شكر قلبى، كه انسان همهى نعمتها را از خداوند بداند.
ب: شكر زبانى، نظیر گفتن «الحمد لله».
ج: شكر عملى، كه با انجام عبادات و صرف كردن عمر و اموال در مسیر رضاى خدا و خدمت به مردم به دست مىآید.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: شكر نعمت، دورى از گناه است. و نیز فرمود: شكر آن است كه انسان نعمت را از خدا بداند (نه از زیركى و علم و عقل و تلاش خود یا دیگران) و به آنچه خدا به او داده راضى باشد و نعمتهاى الهى را وسیلهى گناه قرار ندهد، شكر واقعى آن است كه انسان نعمت خدا را در مسیر خدا قرار دهد.(تفسیر نمونه)
شكر در برابر نعمتهاى الهى بسیار ناچیز و غیر قابل ذكر است، به قول سعدى:
بنده همان به كه ز تقصیر خویش عذر به درگاه خدا آورد
ور نه سزاوار خداوندیش كس نتواند كه بجا آورد
در حدیث مىخوانیم كه خداوند به موسى وحى كرد: حقّ شكر مرا بجا آور. موسى گفت: این كار امكان ندارد، زیرا هر كلمهى شكر نیز شكر دیگرى لازم دارد. وحى آمد: همین اقرار تو و این كه مىدانى هر چه هست از من است، بهترین شكر من است.(تفسیر نمونه)
به گفتهى روایات، كسى كه از مردم تشكر نكند از خدا نیز تشكر نكرده است. «من لم یشكر المنعم من المخلوقین لم یشكر الله».(بحار، ج 71، ص 44)
اگر نعمت خدا را در مسیر غیر حقّ مصرف كنیم، كفران نعمت و زمینه كفر است. «لَئِنْ كَفَرْتُمْ»، «بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْراً» (ابراهیم، 28) كسانى كه نعمت خدا را به كفر تبدیل كردند.
پیامهای آیه:
1ـ سنّت خداوند بر آن است كه شكر را وسیلهى ازدیاد نعمت قرار داده و این سنّت را قاطعانه اعلام كرده است. «تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ»
شكر نعمت نعمتت افزون كند كفر نعمت از كفت بیرون كند.
2ـ خدا براى تربیت ما، شكر را لازم كرد نه آنكه خود محتاج شكر باشد. «رَبُّكُمْ»
3ـ با شكر، نه تنها نعمتهاى خداوند بر ما زیاد مىشود، بلكه خود ما نیز رشد پیدا مىكنیم، زیاد مىشویم و بالا مىرویم. «لَأَزِیدَنَّكُمْ»
4ـ كیفر كفران نعمت، تنها گرفتن نعمت نیست، بلكه حتّى گاهى نعمت سلب نمىشود ولى به صورت نقمت و استدراج در مىآید تا شخص، كمكم سقوط كند. «لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِی لَشَدِیدٌ»
نوشته آمنه اسفندیاری – گروه دین و اندیشه تبیان
منابع:
1- تفسیر نور ج 6
2- تفسیر نمونه ج 10
3- تفسیر احسن الحدیث ج 5
4- تفسیر هدایت ج5
5- تفسیر كوثر ج 5