عمویی پراز عشق و شور
غم و غربت و خستگی یک عمو
تب و دلهره، تشنگی یک عمو
قسم، عهد، كوفه دروغی بزرگ
و هفتاد و دو زندگی یک عمو
همه تشنه لب بچه ها بی قرار
و خیمه پراز آتش و استوار
مگر اشک شیرین و نوشیدنی است
كه مشكش پر از اشک بود آن سوار
دو چشمش پراز خون و یک تیر بود
خودش آسمانی، دلش گیر بود
دو دستش بریده به لب مشک داشت
لبش خشک و ذهنش چه درگیر بود
ندیدم مثالش كسی در جهان
عمویی پراز عشق و شور و جوان
- عمو تشنه ام، آب می آوری؟
به گوشش طنین بود در هر زمان
- عمو جان كجایی بیاجان من
نرو هیچ جایی بیا جان من
دگر تشنه ام نیست دیگر بیا
تو كه با وفایی بیا جان من
همه روح و ریحان و احساس من
تویی عطر خوش بوتر از یاس من
رقیه به قربان دستان تو
عموی وفادار، عباس من
سایت کیهان
تنظیم:نعیمه درویشی_تصویر:مهدیه زمردکار
مطالب مرتبط