تبیان، دستیار زندگی
آیا انسان به جز زندگی مادی، زندگی دیگری دارد؟ آیا جهان پس از مرگ وجود دارد؟ آیا انسان با مرگ نابود می شود و یا از ساحت های دیگر زندگی برخوردار می شود؟ آیا انسان از ابعاد دیگری غیر از ساحت بدن مادی برخوردار است؟ همه این سوالات از بنیادی ترین سوالات زندگی ه
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیا جهان پس از مرگ وجود دارد؟

معاد

آیا انسان به جز زندگی مادی، زندگی دیگری دارد؟ آیا جهان پس از مرگ وجود دارد؟ آیا انسان با مرگ نابود می شود و یا از ساحت های دیگر زندگی برخوردار می شود؟ آیا انسان از ابعاد دیگری غیر از ساحت بدن مادی برخوردار است؟ همه این سوالات از بنیادی ترین سوالات زندگی هر فرد است و ذهن بسیاری از ما را در اوقات مختلف به خود مشغول کرده است. خداناباوران معتقدند در پس این دنیا، دنیایی نیست و زنجیره زندگی با مرگ به پایان می رسد. قرآن اعتقاد آنها را چنین بیان می کند:

«إِنَّ هَؤُلَاء لَیَقُولُونَ. إِنْ هِیَ إِلَّا مَوْتَتُنَا الْأُولَى وَمَا نَحْنُ بِمُنشَرِینَ »

«اینان [مشرکین و کفار] با اصرار [به اهل ایمان] می  گویند  پایان زندگى جز همین مرگ نخستین نیست و ما [پس از این مرگ] برانگیخته نخواهیم شد»  (دخان / 34-35)

اهل ایمان اما به گونه ی دیگری می اندیشند. پیغمبراکرم (ص) می فرمایند: «کما تنامون تموتون و کما تستیقظون تبعثون» (بحارالانوار، ج 7/ص47). مرگ از منظر ایشان تحول از منزلی به منزلی و انتقال از جایی به جایی است. مرگ همان تحول و تکامل است و نه نیستی.

از جمادی مردم و نامی شدم

وز نـمــامــردم ز حــیـــــوان سر زدم

مـردم از حیوانی و آدم شـدم

پس چه ترسم کی ز مردن کم شدم

بــاردیـگر مـن بـمـیـرم از بشر

پــــس بـــــرآرم از مـــلائـک بال و پر

در این دیدگاه، مرگ هیچ تناسبی با «نیستی» ندارد. آدمی با مرگ از نشئه ای به نشئه دیگر منتقل می شود. مثال معروفی در این زمینه وجود دارد که برای درک دیدگاه متالهین خالی از فایده نیست. مغز گردو و پوست آن را در نظر بگیرید؛ در ابتدای امر این دو آنچنان در هم آمیخته اند که تفکیک میان آنها ممکن نیست. اصطلاحاً گفته می شود علاقه و پیوستگی آنها آنقدر زیاد است که گویی یکی هستند. به تدریج، مغز گردو راه کمال را در پیش می گیرد و هرچه مسیر کمال را طی می کند علاقه و پیوستگی او با پوست کمتر می شود. این علاقه به مرور زمان ضعیف و ضعیف تر می شود تا اینکه در نهایت پوست گردو بصورت یک قشر بیرونی گردو از آن جدا می شود. انسان نیز همین مسیر را طی می کند. اما با قبول این مسئله که مرگ تنها یک جابجایی است، باید روشن کنیم که مقصد این انتقال کجاست. انسان بعد از مرگ به کجا می رود؟ ارواح پس از مرگ و خارج شدن از قالب اجسام بدنی در کجا زندگی می کنند؟

«و خدا شما را مانند نباتات از زمین برویایند سپس به زمین بازگرداند و دیگر بار شما را برانگیزد»

بنابر آنچه از آیات و روایات بدست می آید، انسان بعد از مرگ مستقیماً به عالم آخرت نمی رود. برزخ، عالم متوسطی میان دنیا و آخرت است که مردگان تا قیامت در آن بسر می برند. برزخ به معنای حائل بین دو شی ء است. و به عالم پس از مرگ از آن جهت برزخ گفته می شود که حائل بین عالم دنیا و عالم آخرت است:

معاد و جهان پس از مرگ

«البرزخ هو امر بین امرین و هو الثواب و العقاب بین الدنیا و الآخرة و هو قول الصادق علیه السلام و الله ما اخاف علیکم الا البرزخ» (بحارالانوار، ج 6: 214)

«برزخ همان امر بین دو امر ثواب و عقاب بین دنیا و آخرت است و آن قول امام صادق علیه السلام است که می فرماید: «به خدا سوگند من بر شما (شیعیان) نمی ترسم جز از مرحله برزخ بین دنیا و آخرت ».

بعد از مرگ، عالم برزخ است تا روزی که انسان ها مبعوث شوند. عالم برزخ غیر از عالم قیامت است یعنی انسان پس از مرگ بلافاصله به روز قیامت منتقل نمی شود.

«لعلّی اعمل صالحا فیما ترکت کلا انها کلمة هو قائلها و من ورائهم برزخ الی یوم یبعثون» (مؤمنون/100).

در دین اسلام، اعتقاد به وجود عالم آخرت به عنوان یک اصل اعتقادی و تحت عنوان اصل «معاد» مطرح می شود. معاد از ریشه ی «عود» به معنای «بازگشت» است. معاد در اصطلاح به معنای بازگشت انسان و زنده‌ شدن دوباره او بعد از مرگ است تا جزای اعمالی را كه در دنیا به اختیار خود مرتكب شده در آخرت مشاهده كند:

«وَاللَّهُ أَنبَتَكُم مِّنَ الْأَرْضِ نَبَاتًا ثُمَّ یُعِیدُكُمْ فِیهَا وَیُخْرِجُكُمْ إِخْرَاجًا» (نوح/18-17)

«و خدا شما را مانند نباتات از زمین برویایند سپس به زمین بازگرداند و دیگر بار شما را برانگیزد»

مسأله معاد از نظر اهمیت، بعد از مسأله توحید یکی از مهمترین اصول دین اسلام  و ادیان ابراهیمی دیگر محسوب می شود. به گونه ای که می توان گفت؛ از مهم‌ترین و اساسی‌ترین دغدغه همه ادیان مسأله معاد بوده است. ایمان به این اصل برای همه مسلمانان لازم و ضروری است. اعتقاد به معاد از اعتقاد به نبوت و دیگر اصول دین اسلام منفک نیست. امکان ندارد که کسی به نبوت محمد(صلی الله علیه و آله) ایمان داشته باشد ولی به محتویات دعوت او ایمان نداشته باشد. یا امکان ندارد کسی خداوند را عادل بشمارد ولی در عین حال روز رستاخیز را قبول نداشته باشد.

«وَالَّذِی یُمِیتُنِی ثُمَّ یُحْیِینِ وَالَّذِی أَطْمَعُ أَن یَغْفِرَ لِی خَطِیئَتِی یَوْمَ الدِّینِ» (شعرا/81و 82)

«خدایی كه مرا می‌میراند و سپس به حیات ابدی آخرت زنده می‌گرداند همان خدایی كه امیدوارم كه روز جزا گناهم را بیامرزد»

«إِنَّ السَّاعَةَ ءاَتِیَةٌ أَكَادُ أُخْفِیهَا لِتُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَى» (طه/15)

«روز قیامت حتماً فرا خواهد رسید و ما آن ساعت را پنهان داریم تا هر نفسی را به پاداش اعمالش در آن روز برسانیم»

متکلمین اسلامی معتقدند با دلایل عقلی و نقلی می توان  ثابت کرد که مرگ پایان زندگی انسان نیست، بلکه پس از مرگ، حیات دیگری وجود دارد ـ بنابر اصطلاح علم کلام: «معاد». در مقاله بعد به کیفیت معاد، اینکه معاد جسمانی است یا روحانی، فرق بدن اخروی (بدن طبیعی) و بدن اخروی (بدن مثالی) و دیگر مسائل مرتبط با مسئله معاد خواهیم پرداخت.

نوشته علیزاده – گروه دین و اندیشه تبیان


منابع:

1. جعفر سبحانی تبریزی، منشور عقاید امامیه، انتشارات امام صادق (ع)، 1385

2. طوسى - خواجه نصیرالدین: كشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ترجمه و شرح‏ابوالحسن شعرانى، تهران، اسلامیه، چاپ‏ششم.

3. مطهری، مرتضی، معاد، تهران، انتشارات صدرا، چاپ ششم، 1377

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.