تبیان، دستیار زندگی
برخی می پرسند که چرا برای یک انسان که همانند دیگر انسانها بوده قریب به 1400 سال است که گریه می کنید و عزاداری می نمایید؟ درست است که او نواده پیامبر است و مظلومانه کشته شده, اما مگر حسین بن علی علیهماالسلام خونش رنگین تر از انسانهای بی گناهی است که در طول
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چرا بر سیدالشهدا می گرییم؟

خون گریه امام حسین(ع)

برخی می پرسند که چرا برای یک انسان که همانند دیگر انسانها بوده قریب به 1400 سال است که گریه می کنید و عزاداری می نمایید؟ درست است که او نواده پیامبر است و مظلومانه کشته شده, اما مگر حسین بن علی علیهماالسلام خونش رنگین تر از انسانهای بی گناهی است که در طول تاریخ به دست سفاک ترین انسانها و با فجیع ترین روش ها کشته شده اند؟

هزاران نفر در هیروشیما و ناکازاکی مظلومانه کشته شدند, اما شما در سالگردشان حتی یک قطره اشک نمی ریزید. در حالی که برای یک نفر و یاران اندکش این چنین عزاداری می کنید؟

آیا گمان نمی کنید که اینها بیشتر به یک تلقین شبیه است و شما به خود قبولانده اید که باید در مصیبت چنین کسی عزاداری کنید؟ آیا شما بر اساس یک عادت دیرینه و یک رسم و رسوم بی جا نیست که بی جهت به سر و سینه می زنید و آه و ناله می کنید؟

شاید هم بیشتر قصد و غرض سیاسی دارید و می خواهید با زنده نگه داشتن یاد شهدای کربلا مظلوم نمایی کنید و خط و ربطتان را زنده نگه دارید و همیشه در کانون توجه جامعه جهانی باشید؟

در پستوی خانه و در خفا هم می شود گریه کرد و بدون بیرق و سیاهی هم می شود عزاداری نمود؟ اگر راست می گویید که از چنین حادثه ای غمگین و ناراحتید, پس چرا در بوق و کرنا می کنید و عالمی را خبر ساز می نمایید؟

این قبیل سوالات اگرچه معمولا از ناحیه معاندان سرچشمه می گیرد, اما گاهی برای خودیها هم ذهنیت می سازد و ایجاد شبهه می کند.

گام اول: انسان بهترین کاردستی هنرمند آفرینش

همه هنرمندان, کارهای هنری خود را همانند فرزندانشان دوست دارند و گاه اندک بی احترامی به آن را توهین به خود می دانند. نقاش, خطاط, طراح, خواننده, معمار, نویسنده و همه هنرمندان رشته های مختلف هنری, به هنر خود عشق می ورزند و به کاردستی های خود علاقه مندند.

در پستوی خانه و در خفا هم می شود گریه کرد و بدون بیرق و سیاهی هم می شود عزاداری نمود؟ اگر راست می گویید که از چنین حادثه ای غمگین و ناراحتید, پس چرا در بوق و کرنا می کنید و عالمی را خبر ساز می نمایید؟

اما همین هنرمندان, میان کارهای هنری خود تفاوت قایل اند. ممکن است یک نقاش بگوید حاضرم همه نقاشی هایی را که تا به حال کشیده ام بدهم اما خط بر روی فلان تابلو نیافتد. چرا که همه وجودم را در آن به یادگار گذاشته ام و از همه هنرم برای ترسیم آن بهره جسته ام.

سید الشهدا

نگاهی گذرا به جهان هستی چشم ما را بر روی تابلوهای نقاشی فراوانی خواهد گشود که کاردستی بزرگترین هنرمند عالم است. طبیعت سرسبز و رنگارنگی که چشمان هر بیننده ای را شگفت زده می کند و کهکشان هایی که هنوز چشمان بشر، اندکی از عمق آن را هم مشاهده نکرده, گوشه کوچکی از هنر این شخصیت والا است.

اما همین هنرمند بزرگ پس از چندی, شاهکاری هنرمندانه ارائه داد که خود هم از زیبایی آن به وجد آمد و بر خود آفرین گفت.(سوره مومنون, آیه 14) آفریدگار هستی هنگامی که آدم را آفرید, او را اشرف مخلوقاتش معرفی کرد و به او ارزش ویژه داد.(سوره اسراء, آیه 70) گویا خداوند با آفرینش انسان, سبک جدیدی در هنر خود ابداع نموده است و به جای نقاشی بر بوم آسمانها آیینه ای بر پیشانی خاک ترسیم کرده است.

آری, انسان آیینه ای است که می تواند بیش از دیگر مخلوقات خدا, هنرمندی آفریدگار را هویدا کند. سرسبزی طبیعت کجا و مهر و عطوفت انسانی کجا؟ بلندای کوه های سر به فلک کشیده کجا و همت بی منتهای انسانی کجا؟ و هزاران جلوه انسانی دیگر که همانند یک آیینه, تصویری مجازی از بزرگ هنرمند عالم نمایان می کند.

گام دوم: ارزش گذاری کاردستی ها

یک کارگاه آینه سازی و آینه کاری را تصور کنید که هزاران آینه در آن می درخشد و در گوشه گوشه آن رخ می نمایاند. در یک گوشه, جعبه جعبه آینه های جیبی روی هم قرار داده شده است.

در گوشه دیگر, آیینه های قدی معمولی کنار هم گذاشته شده اند و جلوتر از آن به آیینه های مرغوب تر و گران تر بر می خوریم.

به کارگاه آیینه کاری که سر می زنیم تعداد زیادی از آیینه هایی را که نقش و نگار کمتری دارند, روی هم قرار داده اند و با آیینه هایی که کار بیشتری برده و دقت بیشتری برای تزیینات آن به کار رفته با احترام خاصی برخورد می شود.

تمام سخن در این است که اگر یک روز یک بچه ناقلای شیطان صفت, بیاید و آیینه ها را بشکند, بر دل این آیینه کار چه خواهد گذشت؟ اگر تعدادی از آیینه های جیبی و یا آیینه های کار شده معمولی بشکند, چقدر ناراحت خواهد شد؟ اگر یکی دو تا از آینه های قدی بشکند چه حسی خواهد داشت؟

بنابراین مسلم است که برای خالق آیینه ها متفاوت است که کدام آینه را بشکنند و به کدامیک دست اندازی کنند. درست است که همه انسانها کاردستی زیبای خداوند هستند و با ارزش بالقوه ای که دارند از همه مخلوقات دیگر خدا برترند, اما این دلیل نمی شود که ارزش همه انسانها با هم یکی باشد و هیچ تفاوتی میان آنها نباشد.

هان! ای آیینه دلان! می دانید چه آینه ای را شکستند؟! می دانید که چگونه و در چه حال و وضعیتی شکستند و با او چه کردند؟ کاش فقط می شکستندش و ستوران را بر ....

حالا اگر سوختی و اشکت جاری شد, بگو عالمی به فدای لبهای تشنه ات یا اباعبدالله!

گام سوم: آیینه تمام نمای پروردگار!

سید الشهدا

معمولا هنرمندان به برخی از کارهای خود به قدری علاقه مندند که تنها به دوستان درجه یک خود نشان می دهند. خدا نکند که بادی بیاید و از کنار تابلوی دوست داشتنی یک نقاش و یا یک خطاط عبور کند. رنگ از رخساره اش می پرد و خود را به آب و آتش می زند.

در کارگاه آینه کاری هم ممکن است یکی دو تا آینه ویژه وجود داشته باشد. آینه ای که تزییناتش دل می برد و رنگ و لعابش چشم هر بیننده ای را مدهوش می کند. آینه ای تمام قد که حتی اگر با چشم مسلح به آن نظاره کنی ذره ای کدورت و ناصافی در آن نمی بینی.

آینه ای که به وسیله هفتاد و دو آینه دیگر تزیین شده است و آینه های رنگارنگ و پر زرق و برق دیگری نیز در حاشیه آن آویخته شده اند. این دیگر آینه تمام نمای هنرمندی خالق است.

خدا نکند که برای یکی از تزیینات این آینه اتفاقی بیافتد که دیگر کارگاه آینه کاری غمخوانه خواهد شد. اما اگر زبانم لال یک یک آینه کاری ها را بشکنند و سنگ بزرگی به میان این آینه تمام قد بیاندازند چه بر دل این هنرمند خواهد گذشت؟ چه زیبا سروده است این محتشم کاشانی:

در بارگاه قدس که جای ملال نیست

سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است

زبانم لال اگر به حریم این آیینه تمام قد هم رحم نکنند و یک یک آینه های لطیف آن را بر کَنند و زیر پا بیاندازند, چه غوغایی خواهد شد.

گام چهارم: عزای آیینه دلان!

اما این مصیبت تنها برای کارگاه آینه کاری نیست, بلکه برای همه آینه دلان عالم است. اگر کسی از هنر فرش, سر در بیاورد, همین که بفهمد هنرمندانه ترین فرش عالم در اثر سهل انگاری سوخته است, آتش به جانش می افتد. اگر کسی عاشق کتاب باشد و تاریخ را ورق بزند و بفهمد در حمله مغول ها چه کتابهای گرانبهایی که نسوخته, از عمق وجود می سوزد. آری, این یک غم زودگذر نیست که زمان از اندوه آن بکاهد, بلکه داغی است همیشگی و ماندگار.

هان! ای آیینه دلان! می دانید چه آینه ای را شکستند؟! می دانید که چگونه و در چه حال و وضعیتی شکستند و با او چه کردند؟ کاش فقط می شکستندش و ستوران را بر ....

حالا اگر سوختی و اشکت جاری شد, بگو عالمی به فدای لبهای تشنه ات یا اباعبدالله!

نوشته مصطفی بهشتی – گروه دین و اندیشه تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.