ترساندن مؤمن ممنوع!

آبرو باید حفظ شود!

«مَنِ اغْتِیبَ عِنْدَهُ أَخُوهُ الْمُسْلِمُ فَاسْتَطَاعَ نَصْرَهُ فَلَمْ یَنْصُرْهُ خَذَلَهُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ ؛ اگر کسی در جایی نشسته که غیبت مؤمنی را می‌کنند، آبروی یک مسلمانی را می‌برند « فَلَمْ یَنْصُرْه ُ» در حالی که می تواند به او کمک ولی کمک نکنید « وَ هُوَ یَسْتَطِیعُ نَصْرَهُ خَذَلَهُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ». خداوند او را در دنیا و آخرت خوار می‌کند .  »¹

برعکس حدیث قبلی را نیز داریم :

« مَنِ اغْتِیبَ عِنْدَهُ أَخُوهُ الْمُؤْمِنُ وَ هُوَ یَسْتَطِیعُ نَصْرَهُ فَنَصَرَهُ نَصَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ إِنْ خَذَلَهُ وَ هُوَ یَسْتَطِیعُ نَصْرَهُ خَذَلَهُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ »

نگذاریم آبروی مسلمانی را بریزند ، از مسلمان دفاع کنیم و ریشه ی غیبت را بخشکانیم .

روایت داریم اگر می‌توانید با یک لباس آبروی یک نفر را حفظ کنید آن لباس را بدهید . اگر کسی جایی می‌خواهد برود و لباس ندارد به او بدهید . « من استطاع منکم ان یستر اخاه المؤمن بثوبه فالیعفل ؛ اگر می‌توانید از طریق لباس به او کمک کنید ، پس این کار را بکنید .» ³

ترساندن مؤمن ممنوع!

«من اخاف مؤمناً کان حقّاً علی الله ان لا یؤمِنَهُ القیامه ؛ اگر کسی یک مؤمنی را بترساند(برخی که سوار موتور می‌شوند ، یک دفعه از پشت یک نفر با سرعت رد می‌شوند و او را می‌ترسانند! طرف بالا می‌پرد و او کیف می‌کند و قهقهه می‌زند ، و لذت می‌برد .

بعضی از مردان کوته فکر ، فکرمی‌کنند مردانگیشان به این است که خانمشان را بترسانند.) اگر کسی یک مؤمنی را بترساند، حق است بر خدا که در روز قیامت به او امان ندهد ! »⁴

تکفیر مؤمن ممنوع!

«مَنْ رَمَى مُؤْمِناً بِكُفْرٍ فَهُوَ كَقَتْلِهِ ؛ اگر شخصی درباره مؤمنی بگوید: او مؤمن نیست بلکه کافر است ، فلانی مارکسیست است ، مثل این است که او را کشته است »⁵

عیب گویی نکنید!

«وَ مَنْ عَیَّرَ مُؤْمِناً بِشَیْ‏ءٍ لَمْ یَمُتْ حَتَّى یَرْكَبَهُ ؛ کسی که عیبی از کسی بگیرد(انتقاد نابجا) بگوید: فلانی زبانش شل است ، فلانی موقع حرف زدن چنین است . « لَمْ یَمُتْ حَتَّى یَرْكَبَهُ » نمی‌میرد مگر آنکه خودش به همان مرض مبتلا میشود.»⁶

هوای یکدیگر را داشته باشید !

«الْمُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِ بِمَنْزِلَةِ الْبُنْیَانِ یَشُدُّ بَعْضُهُ ؛ مؤمن برای مؤمن مثل بنیان است . مثل دو تا ساختمانی که همدیگر را محکم می‌کنند . « یَشُدُّ بَعْضُهُ بَعْضاً » هوای همدیگر را دارند .» ⁷

واقعاً اگر این گونه باشیم ، خیلی از مشکلات حل می‌شود و دیگر هیچ کس روی زمین مشکل دار و گرفتار نخواهد بود.

مؤمن ، برادر مؤمن است!

«المؤمن اخ المؤمن یحوطوا من وراء ؛ مؤمن برادر مؤمن است ، پشت سر او را هم حفظ می‌کند .»⁸

آینه ی برادرت باش!

حدیث داریم: « الْمُؤْمِنُ مِرْآةُ الْمُؤْمِنِ ؛ مؤمن آینه مؤمن است. »⁹

ازویژگی های آینه این است که :

آینه عیب انسان را روبرویش می گوید ، پشت سر حرف نمی زند ، ما هم باید همچون آینه باشیم .

آینه عیب را مثل ذره بین بزرگ نمی‌کند ، تو هم عیب برادر مؤمنت را بزرگ نکن .

آینه به شرطی عیب را می‌تواند بگوید که خودش گرد زده(کثیف) نباشد .

وقتی حرفت اثر می‌کند که خودمان آن عیب را نداشته باشیم . آینه از روی صافی و پاکی  عیب را می‌گوید ، ما هم از روی صفا عیب را بگویید نه از روی غرض و شیطنت .

در ناراحتی دیگران شریک باشیم!

«أن حقّاً علی المؤمنین یتَوَجَّعُ بعضهم کبعض کما یعلم الجسد علی الرأس » ¹⁰

همینطوری که اگر یک عضو بدن دردش می‌آید ،همه بدن ناراحت هستند ، مومن که گرفتار است باید همه مؤمنین ناراحت باشند .

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) : « مَنْ أَصْبَحَ لَا یَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ ؛ اگر کسی غم مسلمانها را نداشته باشد و در رفع مشکل مسلمین همت نکند مسلمان نیست » ¹¹

احترام به مؤمن !

قَالَ النَّبِیُّ (ص) : « الْمُؤْمِنُ حَرَامٌ كُلُّهُ عِرْضُهُ وَ مَالُهُ وَ دَمُهُ ؛ مؤمن آبرویش، مالش و خونش احترام دارد .»¹²

حق برادر مسلمان !

« لِلْمُسْلِمِ عَلَى أَخِیهِ الْمُسْلِمِ مِنَ الْحَقِّ أَنْ یُسَلِّمَ عَلَیْهِ إِذَا لَقِیَهُ وَ یَعُودَهُ إِذَا مَرِضَ وَ یَنْصَحَ لَهُ إِذَا غَابَ وَ یُسَمِّتَهُ إِذَا عَطَسَ وَ یُجِیبَهُ إِذَا دَعَاهُ وَ یَتْبَعَهُ إِذَا مَاتَ ؛ »¹³

مؤمنی را دیدید به او سلام کنید

«وَ یَعُودَهُ إِذَا مَرِضَ» حق مسلمان این است که هنگامی که مریض می‌شود از او دیدن شود و اگر دعوتش کرد جواب بدهد.

پس بیایید همچون آینه صاف و زلال و در همه حال پشت و پناه یکدیگر باشیم .

پی نوشت ها :

1- من لایحضر الفقیه / ج 4 / ص 371

2- همان / ج 2 / ص 64

3- همان / ص 87

4- کافی / ج 3 / ص 102

5- کنز الفوائد / ج 1 / ص 149

6- کافی / ج 2 / ص 356

7- بحارالانوار / ج 58 / ص 150

8- همان / ص 187

9- جامع الاخبار / ص 85

10- کافی / ج 8 / ص 125

11- همان / ج 2 / ص 163

12- تحف العقول / ص 57

13- کافی / ج 2 / ص 171