بایدها و نبایدهای محرم
محرم در راه است. چهره شهر ماتم زده می شود آنگاه که پارچه های سیاه و مشکین جامه ها بر تن شهر و مردم آن خودنمایی کند. کوی و برزن پر می شود از پرچم و کتیبه هایی که هنوز بوی اسفند سالهای قبل از آن به مشام می رسد. همه در تکاپویند تا عزای سالار شهیدان مقبول تر از گذشته اقامه شود. تمام این زحمتها را به تن می خرند به امید یک خسته نباشی ایی که شاید به گوش جان شنیده شود.
در این بین، تلاش سه گروه از اهمیت بیشتری برخوردار است. یکی علما و فضلایی که مسئولیت تعلیم معرفت و تربیت نفوس بر عهده آنهاست. در دسته دوم مرثیه خوانها و مداحان قرار دارند. وظیفه آنها شوراندن احساس عزاداران است؛ البته شوری که در راستای آن شعور باشد. دسته سوم هم هیأت داران و دست اندرکاران مجالسند.
آنچه به این سه گروه اهمیت ویژه داده مسئولیتی است که بر عهده گرفته اند. تاثیری که عملکرد و یا حتی تصمیم ایشان در کیفیت برگزاری عزاداریها دارد بر کسی پوشیده نیست و اگر کاستی و یا قوتی در مجالس مشاهده می شود به نحوی سر نخش را باید نزد اینان جستجو کرد.
در عین حال نباید از نقش عامه عزاداران حسینی نیز غفلت کرد. عملکرد شایسته و هماهنگ این عوام با آن خواص است که می تواند برآیندی مناسب در جهت خواست و رضایت خدای متعال و اهل بیت علیهم السلام ارائه کرده و جان و روح جامعه را تعالی بخشد.
محورهای اصلی در قرآن و روایات
با مراجعه به کتاب خدا و کلام اهل بیت علیهم السلام می توان محورهای اصلی مجالس محرم را به بهترین شکل ممکن ترسیم کرد. این اصول عبارتند از:
1. تلاش در جهت نورانی کردن جانهای مردم
تمام هدفهای پیامبران در یک جمله خلاصه می شود «خارج کردن مردم از ظلمت به سوی نور». خداوند متعال به خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله می فرماید: كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّور (1)؛ ما این کتاب را به تو دادیم تا با آن مردم را از ظلمت بیرون کرده و وارد نور کنی؛ از ظلمت جهل به نور دانش، از ظلمت كفر به نور ایمان، از ظلمت ستمگرى و ظلم به نور عدالت، از ظلمت فساد به نور صلاح، از ظلمت گناه به نور پاكى و تقوا، و از ظلمت پراكندگى و تفرقه و نفاق به نور وحدت.
امام صادق(علیه السلام) فرمود آن مجالس را که در آن مکتب ما زنده می شود بسیار دوست دارم. پس مکتب قرآن و اهل بیت را اینگونه زنده کنید. بعد حضرت دعا کردند: رَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَحْیَا أَمْرَنَا خدایا کسانی را که مکتب ما را احیا می کنند مورد رحمت خودت قرار ده!
به موسی علیه السلام نیز همین مأموریت را داد و فرمود: وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسىَ بَِایَتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلىَ النُّورِ (2)؛ و همانا موسى را با نشانههاى خود فرستادیم [و به او وحى كردیم] كه قوم خود را از تاریكىها به سوى روشنایى بیرون آور.
آنگاه در ادامه به یکی از راههای رسیدن به این هدف اشاره کرده و می فرماید: وَ ذَكِّرْهُم بِأَیَّامِ اللَّهِ؛ و روزهاى خدا را به آنان یادآورى كن.
ایام الله چه روزی است؟
به طور قطع تمام روزها، ایام الهى و متعلق به خدا است، اگر روز خاصى به نام «یوم اللَّه» نامیده شد دلیل بر ویژگى آن است. از این رو عنوان «ایام اللَّه» اشاره به روزهاى مخصوصى است كه امتیاز و درخشش فوق العادهاى دارد. با این توضیح هر روز كه یكى از فرمانهاى خدا در آن چنان درخشیده كه بقیه امور را تحت الشعاع خود قرار داده از «ایام اللَّه» است. هر روز كه فصل تازهاى در زندگى انسانها گشوده و درس عبرتى به آنها داده و ظهور و قیام پیامبرى در آن بوده یا طاغوت و فرعون گردنكشى در آن به قعر دره نیستى فرستاده شده؛ خلاصه هر روز كه حق و عدالتى بر پا شده و ظلم و بدعتى خاموش گشته، همه آنها از «ایام اللَّه است.» (3)
بنابراین بیان قرآنی یکی از بارزترین مصادیق ایام الله همین ایام قیام سالار شهیدان علیه السلام و یاران اوست که برای اقامه حق و نابودی ظلم و بدعت به پا خاستند و به هدف رسیدند.
با این رهنمود قرآن، اولین اصل روشن می شود. بر اساس این اصل همگان به خصوص سخنران و مداح و برنامه ریز، همه و همه باید هدفشان نورانی کردن مردم باشد. اگر سخنی، شعری، سبکی، برنامه ای با این اصل هماهنگ نبود بدانند ظلمت است و باعث خروج از مسیر خود و دیگران خواهد شد.
2. اصل بودن رشد معرفتی و شناختی
از آیات متعدد قرآن به دست می آید که تمام انبیاء علیهم السلام یک هدف مشترک داشتند و آن تربیت روحی و رشد معرفتی مردم بود تا به وسیله این نور از ظلمت جهل و گمراهی رها شده وارد نور تقوا و معرفت شوند.
مجلسی که به نام اهل بیت علیهم السلام بر پا می شود باید قرآن محور و روایت مدار باشد باید در آن سخن از تفسیر باشد و شرح روایات؛ بیان احکام باشد و پاسخ به سوالات. اگر چنین شد امر اهل بیت علیهم السلام که همان مکتب ناب اسلام است احیا می شود و احیا کنندگان همگی مشمول دعای خاص امام صادق علیه السلام خواهند شد.
لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَكِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی ضَلالٍ مُبینٍ (4)؛ یقیناً خدا بر مؤمنان منّت نهاد كه در میان آنان پیامبرى از خودشان برانگیخت كه آیات او را بر آنان مىخواند و [از آلودگىهاى فكرى و روحى] پاكشان مىكند، و كتاب و حكمت به آنان مىآموزد، و به راستى كه آنان پیش از آن در گمراهى آشكارى بودند.
اگر محصول جلسه ای رشد علمی و معنوی شرکت کنندگان نباشد آن مجلس همسو با رهنمودهای قرآن نبوده و چنین محفلی نه منطبق به آن آیه است و نه بر اساس این روایت امام صادق علیه السلام که به فضیل فرمود:
تَجْلِسُونَ وَ تُحَدِّثُونَ؟ آیا دور هم جمع می شوید و معارف دین را به یکدیگر منتقل می کنید؟ فضیل می گوید: عرض کردم: بله ما این کار را می کنیم. حضرت فرمود: تِلْكَ الْمَجَالِسُ أُحِبُّهَا فَأَحْیُوا أَمْرَنَا منِ؛ امام صادق(علیه السلام) فرمود آن مجالس را که در آن مکتب ما زنده می شود بسیار دوست دارم. پس مکتب قرآن و اهل بیت را اینگونه زنده کنید. بعد حضرت دعا کردند: رَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَحْیَا أَمْرَنَا خدایا کسانی را که مکتب ما را احیا می کنند مورد رحمت خودت قرار ده! (5)
براساس اینگونه آیات و روایات، مجلسی که به نام اهل بیت علیهم السلام بر پا می شود باید قرآن محور و روایت مدار باشد باید در آن سخن از تفسیر باشد و شرح روایات؛ بیان احکام باشد و پاسخ به سوالات. اگر چنین شد امر اهل بیت علیهم السلام که همان مکتب ناب اسلام است احیا می شود و احیا کنندگان همگی مشمول دعای خاص امام صادق علیه السلام خواهند شد.
3. پرهیز جدی از خرافه و ترویج آن در گفتار و کردار
جدی ترین آفتی که اساس دین و دینداری مردم را تهدید می کند ورود مطالبی است که هیچگونه مدرک و پشتوانه عقلی و یا نقلی معتبر ندارند. اینگونه مطالب که از آنها به خرافه یاد می شود با ظاهری دینی و مقدس از سوی دوستان نادان و یا دشمنان مغرض ساخته و با نام دین به خورد مردم داده می شوند. مهم ترین خطر این خرافه ها در مرور زمان، سست کردن اعتقادات مردم و در نهایت منحرف کردن آنها از اصل دین است؛ زیرا مردم به چیزی می اندیشند و در مسیری گام بر می دارند که اساساً دین نیست. یعنی جزء برنامه و در مسیر هدایت و سعادت بشر نیست.
جدی ترین آفتی که اساس دین و دینداری مردم را تهدید می کند ورود مطالبی است که هیچگونه مدرک و پشتوانه عقلی و یا نقلی معتبر ندارند. اینگونه مطالب که از آنها به خرافه یاد می شود با ظاهری دینی و مقدس از سوی دوستان نادان و یا دشمنان مغرض ساخته و با نام دین به خورد مردم داده می شوند. مهم ترین خطر این خرافه ها در مرور زمان، سست کردن اعتقادات مردم و در نهایت منحرف کردن آنها از اصل دین است؛ زیرا مردم به چیزی می اندیشند و در مسیری گام بر می دارند که اساساً دین نیست. یعنی جزء برنامه و در مسیر هدایت و سعادت بشر نیست.
اصل سوم سد مستحکمی است که دین را از گزند اینگونه ناخالصی ها حفظ می کند. قرآن کریم ما را با دستوری به رعایت این اصل مهم توصیه می کند: یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدیداً. (6)
«قول سدید» از ماده «سَدّ» به معنى محكم و استوار و خلل ناپذیر و موافق حق و واقع است؛ سخنى است كه همچون یك سد محكم جلو امواج فساد و باطل را مىگیرد.
یعنی ای اهل ایمان به گونه ای سخن بگویید که هم نقض و نقصی نتواند در آن نفوذ کند و هم سخن شما به گونه ای باشد که جلوی هر سخن غیر حق و خارج از دین را سد کند و مانع از ورود و جولان آن شود.
بر همگان هویداست که امروزه مجالس اهل بیت علیهم السلام آماج حملات نرم، گسترده و گوناگون این گونه خرافه هاست. بر ارادتمندان خاندان عصمت و طهارت لازم است تا با تمسک به اسلام ناب و مستدل از خرافه و خرافه گری و بیان و رواج مطالب سست و بی مدرک جدا پرهیز کنند. این کار یعنی سیراب کردن جان تشنه با آبی زلال از چشمه معارف قرآن و اهل بیت علیهم السلام.
امید است که با رعایت این اصول قرآنی شاهد مجالسی باشیم که دعای پر خیر و برکت امام صادق علیه السلام بدرقه را اهل آن مجلس باشد.
نوشته امید پیشگر – گروه دین و اندیشه تبیان
1. ابراهیم (علیه السلام)/ 1
2. ابراهیم (علیه السلام)/ 5
3. ر.ک. تفسیر نمونه، ج10، ص 272
4. آل عمران/ 164
5. وسائلالشیعة، ج12، ص20
6. احزاب/ 70