تبیان، دستیار زندگی
عدل از مولفه‌های اصلی تشكیل‌دهنده اندیشه سیاسی شهید مدرس است و در گفتار و رفتار او به خوبی نمایان است. او در تعریف عدل می‌گوید: عدل آن است كه از مورد گرفته شود و به مورد خرج شود. از همان‌هایی كه گرفته می‌شود خرج همان‌ها بشود. این معنای عدل است. از ملت پول
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مولفه‏های تفكر سیاسی مدرس

سیدحسن طباطبایی‌ قمشه‏ای ملقب به مدرس (1287 هجری قمری ـ 1317) با ارائه سیاست ما عین دیانت ماست و تز

مدرس

دیانت ما عین سیاست ماست و همچنین سیاست موازنه عدمی و سلبی، رویكرد جدیدی را در میان نخبگان سیاسی ایران مطرح كرد كه نشانگر درك كامل وی از اوضاع سیاسی ـ اجتماعی ایران و جهان بود.

در این نوشتار، به بهانه ایام بزرگداشت آن شهید به برخی از مولفه‏های اساسی اندیشه سیاسی وی می‏پردازیم.

عدالت و چگونگی تحقق آن: عدل از مولفه‌های اصلی تشكیل‌دهنده اندیشه سیاسی شهید مدرس است و در گفتار و رفتار او به خوبی نمایان است. او در تعریف عدل می‌گوید: عدل آن است كه از مورد گرفته شود و به مورد خرج شود. از همان‌هایی كه گرفته می‌شود خرج همان‌ها بشود. این معنای عدل است. از ملت پولی گرفته می‌شود به مصارفی برسد كه به نفع آن ملت باشد و هذا معنا العدل. سید بر این باور است كه اگر در جامعه‌ای عدالت رعایت شود جامعه از هم گسسته نخواهد شد و دچار بحران نخواهد گردید، ولی اگر عدالت رعایت نشود همیشه جامعه در تمام ابعادش متضرر خواهد بود.

دولت و اصول ملك‌داری در نگاه مدرس

دولت و كارویژه‌های آن: در این قسمت 3 موضوع را پی خواهیم گرفت: اول؛ كارویژه‌های دولت و چگونگی اعمال آنها، دوم؛ وظایف دولت در برابر مردم و سوم؛ نهادها و اركان دولت و چگونگی هماهنگی امور دیوان‌ها.

الف) كارویژه‌های دولت و چگونگی اعمال آنها: دولت در بیانات سید به 3 قوه مجریه، مقننه و قضاییه و انشعابات آنها اطلاق می‌شود. مدرس، كارویژه‌هایی را برای دولت برمی‌شمارد كه عبارتند از: وضع قانون؛ آن هم قانونی كه مخالف با مذهب یا اسلام نباشد، اجرای عدالت كه این وظیفه از وظایف اساسی دولت است، گرفتن مالیات، ایجاد امنیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و حتی نظامی، تربیت سفرایی قوی و داشتن پیام‌هایی خوب و قوی و با اقتدار و ایجاد رابطه با اكثر كشورهای خارجی.

ب) وظایف دولت در برابر مردم: در دیدگاه مدرس، مردم اصل هستند و رهبران و دولتمردان بدون مردم همچو ماهی بدون آب می‌باشند. در حقیقت، حیات دولتمردان در خدمتگزاری و نوكری برای مردم معنا می‌یابد.

ج) نهادها و اركان دولت: از دیدگاه مدرس، عبارتند از: قوه مجریه، مجلس و قوه قضاییه. البته لازم به ذكر است كه ایشان قائل به این هستند كه هر یك از نهادهای سه‌گانه نظام سیاسی باید در جای خود فعالیت نمایند و در حوزه دیگران دخالت نكنند تا فعالیت‌های قوای دیگر هم خدشه‌دار نگردد. وی كارویژه‌های قوه قضاییه را دقت در احكام صادره كه بر اساس قوانین قضایی اسلامی و منطبق بر قواعد مذهبی‌مان باشد و نیز اجرای این قوانین منطبق بر قوانین دنیا و حتی پیشرفته‌تر از آنها می‌داند.

امور مالی و اخذ خراج: سید همان گونه كه به ضرورت و اهمیت و جایگاه اخذ مالیات در دولت توجه دارد، پیش از آن به رعایت عدالت در وضع قوانین مالیاتی و چگونگی دریافت آن و همچنین چگونگی مصرف آن توجه داده است.

حكومت، حاكم و كارگزاران: راجع به مشروعیت حاكمان مسلمان، مدرس، مشروعیت آنان را 2 قسم می‌داند: حكامی كه مشروعیت الهی دارند و منصوب از جانب خداوند سبحان می‌باشند كه اینها مربوط به عصر حضور معصومین هستند و حكامی كه به واسطه مردم مشروعیت پیدا می‌كنند و منصوب از جانب ملت هستند این نوع حكومت ویژه عصر غیبت است كه مردم در آن نقش اساسی دارند. از دیدگاه شهید مدرس، در عصر غیبت تا زمانی كه حاكم از طرف ملت انتخاب شده باشد و حاكم منطبق بر قانون اساسی كه تجلی اراده ملت در پارلمان است رفتار كند آن حاكم مشروعیت دارد و گرنه حاكمی غاصب و ظالم خواهد بود و امر او مطاع نخواهد بود و اگر حاكم بر طبق قانون اساسی رفتار نكند سید اجازه شورش حتی تا سرنگونی او را جایز دانسته است. البته ذكر این نكته در این جا لازم است كه شهید مدرس، هر نوع حكومت قانونی را هم مشروع نمی‌داند، بلكه حكومت یا پارلمانی را مشروع می‌داند كه مخالف شرع اسلام نباشد. همچنین درباره شكل نظام سیاسی می‌توان گفت كه سید به دفعات نظر مثبت خود را در مورد اصل جمهوری به عنوان نظامی كه از مشروطه سلطنتی هم به اسلام نزدیك‌تر است، مطرح كرده است. به هر حال او براساس مقتضای زمان با نظام سیاسی مشروطه موافقت می‌كند و خود را مشروطه‌خواه معرفی می‌نماید و می‌گوید ما مشروطه هستیم و تابع قانون اساسی هستیم. وی در حكومت مشروطه، اصل را قانون اساسی می‌داند و می‌گوید حاكم ما قانون اساسی است، هر چه او حكم كرد متبع است.

روابط خارجی: به باور سید، دستیابی به خودكفایی سیاسی و استقلال فرهنگی و اقتصادی كشور، جز در سایه اعمال سیاست توازن عدمی و جلوگیری از نفوذ قدرت‌های استعماری شرق و غرب در ایران میسر نیست. او بارها تصریح و توصیه كرده كه رعایت توازن عدمی در برابر همه دولت‌ها ضروری است، نه توازن وجودی. وی در روابط خارجی اعلام می‌دارد كه با حفظ رعایت اصل موازنه عدمی، با همه دنیا دوستیم؛ چرا كه منشأ سیاست ما دیانت ماست، ما با تمام دنیا دوستیم مادامی كه متعرض ما نشده‌اند. هر كس متعرض ما بشود متعرض او خواهیم شد. سید، اصول حاكم بر روابط خارجی و معاهدات با دولت‌های خارجی را استقلال و تامین منافع ملت و عظمت مسلمانان می‌داند.

جنگ و صلح: عقیده سیاسی مدرس بر این پایه مبتنی است كه اصل در اجتماع و حیات سیاسی بر صلح و مداراست؛ اما در صورت تهاجم كشوری به كشور ما، بر همه واجب است كه از كشور خود دفاع كنند؛ چرا كه حفظ ثغور در مذهب اسلام یك تكلیفی است متعلق به تمام مسلمانان.

آسیب‌شناسی دولت یا نظام سیاسی: مدرس در تحلیل علل و عوامل بقا و زوال دولت، به صورت انتزاعی بحث نمی‌كند و به مباحث كلی صرف نمی‌پردازد، بلكه به مسائل عینی و مصداقی كه باعث انحطاط جامعه مسلمان و دولت ایران شده است، اشاره می‌كند و برخی از عوامل ضعف دولت ایران را بیان می‌كند. از جمله عواملی كه از لابه‌لای گفتار سید می‌توان به دست آورد، عبارتند از: وابستگی به قدرت‌های خارجی، فقدان قانون، وابستگی اقتصادی و نابودكردن كشاورزی و فلاحت در ایران و ترویج تفكر جدایی بین دین و سیاست.

منبع:جام جم انلاین/سید جواد میرخلیلی

تنظیم برای تبیان/سمیه حدادی