میخواهند افتخارات گوانگژو را به نام خودشان سند بزنند
بخش ورزشی-من خودم راه افتادم به یکییکی فدراسیونها و تیمها سر میزدم. دوستانه با تک تک ورزشکاران صحبت کردم و از کمبودهایشان پرسیدم.
برگزاری مراسم تجلیل از قهرمانان و مدالآوران گوانگژو، بهترین بهانه بود تا با مرد شماره یک ورزش ایران گفتوگو کنیم. گفتوگویی برای آنکه بدانیم رئیس سازمان ورزش چه نظری درباره کارنامه ما در بازیهای آسیایی دارد. او که به شدت معتقد است هیچ کس حق ندارد این افتخار را به نام خود سند بزند. این گفتوگو را بخوانید:
قبل از آنکه بازیهایی شروع شود، برخی حرفها شنیده شد مبنی بر اینکه ما موفق نمیشویم.
آنها اشتباه میکردند. در ورزش برد و باخت هست. مگر در تاریخ ما شکستها کم بوده؟ نهایتش این بود که میرفتیم و میباختیم و بعد هم من را برمیداشتند. متأسفانه آنها که این حرفها را میزدند باعلی سعیدلو مشکلی نداشتند. آنها میخواستند نظام را بزنند.از حضور شما در رأس ورزش تا بازیهای آسیایی 2010 گوانگژو چگونه گذشت؟
سوابق من را همه میدانند. در شروع هر کاری باید «برنامهریزی» کنید. بخش دوم کار «امکانات» بود که الحمدلله در زمان دولت نهم با ساخت و سازهای فراوان امکانات بسیار خوبی در سراسر کشور برای ورزش ایجاد شد و من از روز اولی که آمدم همان روند را ادامه دادم. در هر سفر استانی، پروژههای فراوانی افتتاح میشود. نکته دیگر شیوه مدیریت است. من از روز اول سعی کردم روحیه ورزشی را حاکم کنم، یعنی گفتم خوب و بد نداریم، هرکس تخصص دارد و دلش برای ورزش میسوزد، بیاید وسط با هم کار کنیم.
چون میخواستیم از آن حالت «ژیگول» بودن دربیایند. فدراسیون و کار اجرایی در ورزش، تلاش 24 ساعته میخواهد. آدم تماموقت. نه اینکه چند ساعت بیایی، بعد هم خداحافظ. این جوری پیشرفتی صورت نمیگیرد
میزان سرمایهگذاری در ورزش هم بیشتر شد؟
آن بحث یکدرصد هم از مهمترین کارها بود که در این دولت به نفع ورزش صورت گرفت.
ولی مجلس مخالفت کرد.
بعد موافق شد. الان 170 نماینده امضا جمع کردهاند که یک درصد را به ورزش بدهند. ما سعی کردیم حجم سرمایهگذاری آنقدر بالا برود که دیگر از نظر مالی در مضیقه نباشیم. ما آمدیم پاداشها را دو برابر کردیم، بودجه فدراسیونها را افزایش دادیم. اعلام کردیم هر تیمی میخواهد اردوهای خارجی برود، مشکلی نداریم اما بیبرنامه نباشد. هر فدراسیونی مربی خارجی میخواهد بسمالله! یعنی به عبارت ساده، بهانهای برای ناکامی نگذاشتیم.
تغییرات وسیعی هم در فدراسیونها اعمال شد.
چون میخواستیم از آن حالت «ژیگول» بودن دربیایند. فدراسیون و کار اجرایی در ورزش، تلاش 24 ساعته میخواهد. آدم تماموقت. نه اینکه چند ساعت بیایی، بعد هم خداحافظ. این جوری پیشرفتی صورت نمیگیرد. من به همه گفتم چطور من باید از 6 صبح تا 11 شب سر کار و پیگیر مسائل ورزش باشم آن وقت شما «رئیسی» بیایید سر کار؟! مگر شما از من «رئیستر» هستید؟! وقتی رئیس فدراسیون تمام وقت سر کارش باشد، مربی مجبور است دائمی باشد، ورزشکار هم میچسبد به کارش. حالا همه اینها را که گفتم فقط وظیفه ما بود. عمده کار، توفیق و لطف خدا بود که شامل حال ما شد. ما زیرساختها را مهیا کردیم، امکانات آوردیم، پول آوردیم و... اما دلیل اصلی، عنایت خدا بود.
مدیریت هم مهم است.
من یک درس گرفتهام و آن را اعمال میکنم که همان «ایجاد انگیزه» است. من خودم راه افتادم به یکییکی فدراسیونها و تیمها سر میزدم. دوستانه با تک تک ورزشکاران صحبت کردم و از کمبودهایشان پرسیدم. همانطور که با مدیران فدراسیونها طوری برخورد میکردم که بدانند در قبال تمام این امکانات و تسهیلاتی که به آنان دادهام، کار هم میخواهم. اما برخورد با قهرمان جور دیگری بود. طرف میگفت فلان مشکل را دارم، میگفتم با چقدر حل میشود؟ میگفت 5 میلیون یا 10 میلیون. همانجا 10 میلیون میدادم به خودش و برای این کارم هم استدلال داشتم. قهرمانی که تا این مرحله آمده، یک نخبه ملی است. پس آرامشخاطر او برای ما مهم است وگرنه همه تمرین میکنند و از نظر جسمانی آمادهاند. من به آنها انگیزه میدادم و باید این کار را میکردم تا بچهها دلگرم شوند.
پاداشها هم خیلی تأثیر داشت!
دقیقاً. ما آمدیم یک مرتبه پاداش هر مدال را دوبرابر کردیم. بعد در آستانه بازیها گفتیم هرکس طلا گرفت، یک مسکن هم روی 150 سکه میدهیم. ورزشکار وقتی میبیند همه چیز را برایش فراهم کردهای و مشکلاتش را هم حل کردهای، میرود و زمین و زمان را به هم میدوزد!
منبع: خبرآنلاین (باتلخیص)
تنظیم برای تبیان: عطاالله باباپور