رفاه، زمینه غفلت

سیماى سورهى یونس
دهمین سورهى قرآن كریم كه در اوایل بعثت در مكه نازل شده است، «یونس» نام دارد. این سوره یكصد و نه آیه دارد. عدد كلمات آن هزار و هشتصد و سى و هفت و عدد حروف آن پنج هزار و پانصد و شصت و هفت است. سورهى قبل، (توبه) رفتار منافقان و كیفر آنها را بیان مىكرد این سوره به بیان رفتار مشركان پرداخته است.
سوره یونس با «الر» آغاز می شود، شش سورهى پیاپى قرآن، با حروف مقطعهى «الر» آغاز شدهاند: یونس، هود، یوسف، رعد، ابراهیم و حجر. البتّه در سورهى رعد «المر» آمده است.
امام صادق(علیه السلام) دربارهى حروف مقطّعهى «الر» فرمودند: (الف) رمز أنا، (لام) رمز الله و (راء) رمز رئوف است یعنى أنا الله الرؤف. (تفسیر نور الثقلین) و در روایت دیگرى مىخوانیم كه این حروف همان متشابهات قرآن است.(تفسیر نور الثقلین)
علت نامگذاری سوره
با آنكه فقط یك آیه از این سوره درباره یونس علیه السّلام (آیه 98) است ولی این سوره به نام او خوانده شده است، ظاهرا به علت اهمیت جریان قوم آن حضرت مىباشد كه توبه كردند و به سوى خدا برگشتند در نتیجه عذاب خدا از آنها برگشت.(لَمَّا آمَنُوا كَشَفْنا عَنْهُمْ عَذابَ الْخِزْیِ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا) بنابر این سزاوار است كه همه سوره با نام آن حضرت نامگذارى شود و ماجراى آنها سرمشق و الگو قرار گیرد، ظاهرا در عصر رسالت و به زبان رسول خدا (صلّى اللَّه علیه و آله) به همین نام، نامگذارى شده است.
محتوا و فضیلت این سوره
این سوره به گفته بعضى از مفسران بعد از سوره اسراء و قبل از سوره هود نازل شده است. همانند بسیارى از سورههاى مكى روى چند مساله اصولى و زیر بنائى تكیه مىكند، كه از همه مهمتر مساله "مبدء" و "معاد" است.
نخست از مساله وحى و مقام پیامبر(صلی الله علیه و آله) سخن مىگوید، سپس به نشانههایى از عظمت آفرینش كه نشانه عظمت خدا است مىپردازد، بعد، مردم را به ناپایدارى زندگى مادى دنیا و لزوم توجه به سراى آخرت و آمادگى براى آن از طریق ایمان و عمل صالح متوجه مىسازد. و به تناسب همین مسائل، قسمتهاى مختلفى از زندگى پیامبران بزرگ از جمله نوح و موسى و یونس(ع) را بازگو مىكند.
هنگامى كه ضررى به انسان برسد، در حالى كه به پهلو خوابیده یا نشسته و یا ایستاده است، ما را مىخواند، ولى چون ضرر را از او برطرف ساختیم، چنان به راه خود مىرود كه گویى هرگز ما را براى گرفتارى كه به وى رسیده بود، نخوانده است! این گونه براى اسرافكاران، عملكردشان زیبا جلوه مىكند.
بارها خداوند از ناسپاسى انسان گِله كرده كه در هنگام اضطرار و سختى خدا را مىخواند، ولى پس از حلّ مشكل، از خدا غافل مىشود و او را فراموش مىكند.
باز براى تایید مباحث فوق، سخن از لجاجت و سرسختى بت پرستان به میان مىآورد، و حضور و شهود خدا را در همه جا براى آنها ترسیم مىكند، و مخصوصا براى اثبات این مساله از اعماق فطرت آنان كه به هنگام مشكلات آشكار مىشود و به یاد خداى واحد یكتا مىافتند، كمك مىگیرد.
و بالآخره براى تكمیل بحثهاى فوق در هر مورد مناسبى از بشارت و انذار، بشارت به نعمتهاى بى پایان الهى براى صالحان و انذار و بیم دادن طاغیان و گردنكشان، استفاده مىكند.
نام یونس، بدون ذكر نام پدرش، چهار بار در قرآن آمده (سوره 37 الصافات آیه 139- سوره القلم آیه 48- سوره 21 الانبیاء آیه 25- سوره دهم یونس آیه 98)
در یك مورد بنام ذوالنون(سوره 21، آیه 86) و یكبار نیز بنام صاحب الحوت (سوره 68، آیه 48) توصیف شده و داستان بلعیدن ماهى او، در سوره الصافات آیه 142 آمده است.
در روایتى از امام صادق(علیه السلام) مىخوانیم كه فرمود: "من قرء سوره یونس فى كل شهرین او ثلاثة لم یخف علیه ان یكون من الجاهلین و كان یوم القیامة من المقربین"؛ "كسى كه سوره یونس را در هر دو یا سه ماه بخواند بیم آن نمىرود كه از جاهلان و بى خبران باشد، و روز قیامت از مقربان خواهد بود."(تفسیر نور الثقلین، ج 2)
این به خاطر آن است آیات هشدار دهنده و بیدار كننده در این سوره فراوان است، و اگر با دقت و تامل خوانده شود، تاریكى جهل را از روح آدمى بر طرف مىكند، و اثر آن حداقل چند ماهى در وجود او خواهد بود، و هرگاه علاوه بر درك و فهم محتواى سوره، به آن نیز عمل كند، به طور یقین روز رستاخیز در زمره مقربان قرار خواهد گرفت.
و نیز پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) مىفرماید: «هر كس سوره یونس را بخواند خداوند به شمار هر یك از تصدیق كنندگان یونس و تكذیب كنندگان او و نیز به شمار هر یك از غرقشدگان با فرعون ده حسنه به او دهد.»

چرا فقط به هنگام سختی خدا را می خوانیم؟
وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنْبِهِ أَوْ قاعِداً أَوْ قائِماً فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَنْ لَمْ یَدْعُنا إِلى ضُرٍّ مَسَّهُ كَذلِكَ زُیِّنَ لِلْمُسْرِفِینَ ما كانُوا یَعْمَلُونَ (12/ یونس)
و هنگامى كه ضررى به انسان برسد، در حالى كه به پهلو خوابیده یا نشسته و یا ایستاده است، ما را مىخواند، ولى چون ضرر را از او برطرف ساختیم، چنان به راه خود مىرود كه گویى هرگز ما را براى گرفتارى كه به وى رسیده بود، نخوانده است! این گونه براى اسرافكاران، عملكردشان زیبا جلوه مىكند.
بارها خداوند از ناسپاسى انسان گِله كرده كه در هنگام اضطرار و سختى خدا را مىخواند، ولى پس از حلّ مشكل، از خدا غافل مىشود و او را فراموش مىكند.
مىگویند: "خداوندا! اگر ما را از این مهلكه رهایى بخشى سپاسگزار تو خواهیم بود" نه ستم مىكنیم و نه به غیر تو روى مىآوریم (لَئِنْ أَنْجَیْتَنا مِنْ هذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِینَ).
"اما هنگامى كه خدا آنها را رهایى مىبخشد و به ساحل نجات مىرسند شروع به ظلم و ستم در زمین مىكنند"
نتایج آیه:
1ـ ایمان به خداوند، در عمق روح انسان عجین شده و حوادث تلخ، عامل بیدارى این وجدان و فطرت خداجوى اوست. «مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا»
2ـ آنان كه دعا و نیایش موسمى دارند، مورد انتقاد و كارشان بىارزش است. «مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا»
3ـ دعا در هر حال جایز است ایستاده، نشسته یا خوابیده. «لِجَنْبِهِ»، «قاعِداً»، «قائِماً»
4ـ نیایش خالصانه، سبب رفع گرفتارى است. «دَعانا» ... «كَشَفْنا»
5ـ رفاه، زمینهى غفلت است. «فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَنْ لَمْ یَدْعُنا»
6ـ انسان، ناسپاس است. «مَرَّ كَأَنْ لَمْ یَدْعُنا»
7ـ آنان كه خدا را فراموش كنند، زندگى مادّى در نظرشان زیبا جلوه مىكند. «زُیِّنَ لِلْمُسْرِفِینَ»
8ـ فراموش كردن الطاف خداوند، نوعى اسراف است. «مَرَّ» ... «لِلْمُسْرِفِینَ»
9ـ هر كس در رفاه، غافل و در گرفتارى دعا كند، مسرف است. «مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا» ... «فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ» ... «زُیِّنَ لِلْمُسْرِفِینَ»
10ـ مرفّهان، از خودراضىاند. «زُیِّنَ لِلْمُسْرِفِینَ ما كانُوا یَعْمَلُونَ»
توحید فطری
در آیه 22 سوره یونس می خوانیم كه:
او كسى است كه شما را در خشكى و دریا سیر مىدهد زمانى كه در كشتى قرار مىگیرید، و بادهاى موافق آنان را (بسوى مقصد) حركت میدهد و خوشحال مىشوند، ناگهان طوفان شدیدى مىوزد و امواج از هر سو به سراغ آنها مىآید و گمان مىكنند هلاك خواهند شد در آن هنگام، خدا را از روى اخلاص مىخوانند كه: «اگر ما را از این گرفتارى نجات دهى، حتماً از سپاسگزاران خواهیم بود!»
در این آیه اعماق فطرت بشر را متذكر می شود و توحید فطرى را براى آنها تشریح مىكند كه چگونه انسان در مشكلات بزرگ و به هنگام خطر، همه چیز را جز خدا فراموش مىنماید، اما به محض اینكه بلا برطرف شد، آتش خاموش گشت و مشكل حل گردید بار دیگر ستمگرى را پیشه مىكند و از خدا بیگانه مىشود.
نخست مىگوید: "او خدایى است كه شما را در صحرا و دریا سیر مىدهد" (هُوَ الَّذِی یُسَیِّرُكُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ).
"تا هنگامى كه در كشتى قرار مىگیرید و بادهاى موافق سرنشینان كشتى را آرام آرام به سوى مقصد حركت مىدهند و همه شادمان و خوشحالند" (حَتَّى إِذا كُنْتُمْ فِی الْفُلْكِ وَ جَرَیْنَ بِهِمْ بِرِیحٍ طَیِّبَةٍ وَ فَرِحُوا بِها).
"اما ناگهان طوفان شدید و كوبندهاى مىوزد، و امواج از هر سو به طرف آنها هجوم مىآورد، آن چنان كه مرگ را با چشم خود مىبینند و دست از زندگانى مىشویند" (جاءَتْها رِیحٌ عاصِفٌ وَ جاءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ كُلِّ مَكانٍ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحِیطَ بِهِمْ).
درست در چنین موقعى به یاد خدا مىافتند "و او را از روى اخلاص مىخوانند و آئین خود را براى او از هر گونه شرك و بت پرستى خالص مىكنند"! (دَعَوُا اللهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ).
در این هنگام دست به دعا بر مىدارند و مىگویند: "خداوندا! اگر ما را از این مهلكه رهایى بخشى سپاسگزار تو خواهیم بود" نه ستم مىكنیم و نه به غیر تو روى مىآوریم (لَئِنْ أَنْجَیْتَنا مِنْ هذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِینَ).
"اما هنگامى كه خدا آنها را رهایى مىبخشد و به ساحل نجات مىرسند شروع به ظلم و ستم در زمین مىكنند"
نوشته آمنه اسفندیاری - گروه دین و اندیشه تبیان
منابع:
1- تفسیر نور ج 5
2- تفسیر اثنی عشری ج 5
3- تفسیر احسن الحدیث ج 4
4- تفسیر نمونه ج 8
5- تفسیر رهنما ج 2
6- تفسیر نورالثقلین ج 2