تبیان، دستیار زندگی
بی حسین بن علی احساس پیری می کنم نی که پیری بلکه احساس حقیری می کنم گفت سائل از چه رو محکم به سینه می زنی؟ گفتـــم از آینـــه ی دل گــردگیـری می کنم
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پیامک های تسلیت ماه محرم

امام حسین(علیه السلام)

ز اندوه این ماتم جان گسل

روان گردد از دیده ها خون دل

امام صادق علیه السّلام فرمود:

امام زین العابدین علیه السّلام بیست ساله (به یاد عاشورا) گریست و هرگز طعامى پیش روى او نمى گذاشتند مگر اینكه گریه مى كرد.

بحارالانوار، ج 46، ص 108

امام صادق علیه السّلام فرمود:

نزد هر كس كه از ما (و مظلومیت ما) یاد شود و چشمانش پر از اشك گردد، خداوند چهره اش را بر آتش دوزخ حرام مى كند.

بحارالانوار، ج 44، ص 285

امام صادق علیه السّلام فرمود:

هیچ چشمى نیست كه براى ما بگرید، مگر اینكه برخوردار از نعمتِ نگاه به (كوثر) مى شود و از آن سیرابش مى كنند.

جامع احادیث الشیعه ، ج 12، ص 554

امام صادق علیه السّلام فرمود:

اى زراره ! آسمان چهل روز، در سوگ حسین بن على علیه السّلام گریه كرد.

جامع احادیث الشیعه ، ج 12، ص 552

امام صادق علیه السّلام فرمود:

هر نالیدن و گریه اى مكروه است ، مگر ناله و گریه بر حسین علیه السّلام .

بحارالانوار، ج 45، ص 313

امام صادق علیه السّلام فرمود:

هر چیزى پاداش و مزدى دارد، مگر اشكى كه براى ما ریخته شود (كه چیزى با آن برابرى نمى كند و مزد بى اندازه دارد).

جامع احادیث الشیعه ، ج 12، ص 548

امام صادق علیه السّلام فرمود:

چهار هزار فرشته نزد قبر سیدالشهدا علیه السّلام ژولیده و غبارآلود، تا روز قیامت بر آن حضرت مى گریند.

كامل الزیارات ، ص 119

امام رضا علیه السّلام فرمود:

هر كس در مجلسى بنشیند كه در آن ، امر (و خطّ و مرام ما) احیا مى شود، دلش در روزى كه دلها مى میرند، نمى میرد.

بحارالانوار، ج 44، ص 278

امام صادق علیه السّلام فرمود:

نَفَس كسى كه بخاطر مظلومیّت ما اندوهگین شود، تسبیح است و اندوهش براى ما، عبادت است و پوشاندن راز ما جهاد در راه خداست .

امالى شیخ مفید، ص 338

بی حسین بن علی احساس پیری می کنم

نی که پیری بلکه احساس حقیری می کنم

گفت سائل از چه رو محکم به سینه می زنی؟

گفتـــم از آینـــه ی دل گــردگیـری می کنم

گویند که در روز قیامت علمدار شفاعت زهراست

علــم فاطـمـه دست قلم عباس است

ســـلام مـــــن بــــه محــــرم, محـــرم گل زهرا

به لطمه های ملائک, به ماتم گل زهرا

خنـــده کنـــــان می رود روز جـــــزا در بهــشت

هـــر که بــه دنیا کند گریه برای حسین

امام حسین

مپندار که تنها کربلائیان را بدان بلا آزموده اند، وسعت صحرای کربلا به اندازه همه تاریخ است، ای دل تو چه می کنی؟ می مانی یا می روی؟ داد از آن اختیار که ترا از حسین(ع) جدا کند. (سید مرتضی آوینی)

آنان که رفتند، کاری حسینی کردند. آنان که ماندند باید کاری زینبی کنند و گرنه یزیدی اند. (دکتر علی شریعتی)

حسین بیشتر از آب تشنه لبیک بود، اما افسوس كه به جای افكارش زخمهای تنش را نشانمان دادند و بزرگترین درد او را بی آبی نامیدند. (دکتر علی شریعتی)

به سر غیر از تو سودایی ندارم یا حسین جان

بــه دل جـــز تو تمنایی ندارم یا حسین جان

خـــــــدا دانـــــــد كــــــه در بـــــازار عشقت

به جز جان هیچ كالایی ندارم یا حسین جان

می گویید شیشه ها احساس ندارند. ولی هنگامی که با انگشت روی شیشه ی بخار گرفته نوشتم یا حسین آرام گریست ...

هفتـــاد و دو مجنون زلیلی شده عاقل

هفتاد و دو فرهاد به شیرین شده واصل

هیهات که جان گیرد از آنها ملک الموت

جـان دست حسین است نه بازیچه قاتل

با نــام حسین بــــه سینه ها گل بزنید

از اشــك بـــه بـــارگــــاه او پــــل بــزنید

گوییـــد كـــه هـــر زمــان گرفتار شدید

بـــر دامــن مــــا دست تــــوسل بــزنید

علی یــــك دسته گـــــــل از یاس آورد

ز طـوبـــی شاخــــه ی احســـــاس آورد

میـــان بــــاغی از گـــل هـــای زهــرا

خـــوشـــا ام الـبــنــیـــن عبـــــاس آورد

منزلگه عشاق دل آگاه حسین اســت

بیـراهه نرو ساده ترین راه حسین است

از مـــردم گمـــراه جهــان راه مجویــید

نـــزدیكــتــــرین راه به الله حسین است

امام حسین علیہ السلام

عالم همه قطره و دریاست حسین ، خوبان همه بنده و مولاست حسین ، ترسم كه شفاعت كند از قاتل خویش ، از بس كه كَرَم دارد و آقاست حسین

بر گلستان ولایت تاختند،‎

غنچه را با لاله پرپر ساختند،

غنچه زیرخاروخس افتاده بود،‎

باغبان هم از نفس افتاده بود‎،

ظلم و طغیان و جنایت زاده شد

این چنین مزد رسالت داده شد

بــرای باغبـــان یـاس آفریدند

علی را أشجع الناس آفریدند

وفا داری و مردی و شجاعت

یکـی کـردند و عباس آفریدند

سعی کن حرص و طمع خانه‌خرابت نکند

غافل از واقعه روز حسابت نکند

ای که دم می‌زنی از عشق حسین بن علی

آنچنان باش که ارباب جوابت نکند

هر دم به گوشم می‌رسد ، آوای زنگ قافله

این قافله تا کربلا دیگر ندارد فاصله

یک زن میــان محــمــــلی

انــدر غـم و تاب و تب است

این زن صدایش آشناست

ای وای من این زینب است

عجیب حکایتی است! "عزیز" ترین ها - حسین(ع) و یوسف(ع) - از "گودال" و "چاه" به آسمان عزت رسیده اند.

تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.