تبیان، دستیار زندگی
مرحوم آیه الله نجفی مرعشی نقل می فرمودند: عجیب بود، که حاج شیخ عباس در مدرسه فیضیه در منبر آیه قرآن می خواند و مردم زار زار گریه می کردند!
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خواندنی از محدث قمی
e-/+ bej

مرحوم آیه الله نجفی مرعشی نقل می فرمودند: عجیب بود، که حاج شیخ عباس در مدرسه فیضیه در منبر آیه قرآن می خواند و مردم زار زار گریه می کردند!

صدرالعلما برای آقای محدث زاده فرزند مرحوم محدث قمی نقل کرده که سالی مرحوم حاج شیخ عباس شب ها در تربت حیدریه منبر می رفت،مردی می آید و به ایشان اظهار فقر می کند و تقاضای کمک می کند.

حاج شیخ عباس می فرمایند:

صبر کن من روی منبر می گویم و مردم کمک می کنند.

حالا آن ارادت و علاقه شدید تربتی ها به ایشان از یک طرف و این که او از روی منبر به مردم بگوید به مستمندی کمک کنید از طرف دیگر، پیداست که همه بدون تامل کمک می کردند، ولی ایشان روی منبر می گویند اما حتی یک نفر هم چیزی به آن فقیر نمی دهد.

حاج شیخ در باره این جریان فرموده بودند:

علت این بود که من به فقیر گفتم، به اینها می گویم و به تو کمک می کنند و روی علاقه ای که به من داشتند، اطمینان به این کارداشتم ولی خداوند به من عنایت فرمود و مرا متنبه کرد که تا مانخواهیم همان مریدهای کذا و کذا هم به حرف تو اعتنا نمی کنند.

الحمد لله الذی یفعل ما یشاء ولا یفعل ما یشاء غیره. (3)

*****

واعظ و محدث بزرگوار معاصر آقای حاج شیخ قوام وشنوی قمی درباره حاج شیخ عباس آورده اند:

مرحوم آیه الله العظمی حائری موسس حوزه علمیه قم، هر ساله درایام فاطمیه دوم (4) در مدرسه مبارکه فیضیه مجلس روضه می گرفتند واز مرحوم محدث قمی که آن موقع مقیم مشهد مقدس بود دعوت می کردند تا در مجلس عزاداری ایام فاطمیه مدرسه فیضیه منبربروند مستمعین این جلسه بیشتر علما و اهل علم بودند و طوری منقلب می شدند که زبان از بیان آن قاصر است. سخنان مرحوم حاج شیخ عباس مصداق حقیقی «الکلام اذا خرج من القلب دخل فی القلب » بود. خضوع و خشوع آن بزرگوار و گریستن خود ایشان درمنابر، موقع ذکر مصیبت موجب انقلاب در مجلس و مستمعین می شد.

مرحوم حاج سید جمال الدین مجد از فضلای پیشین حوزه قم که سال هادر شهر دماوند اقامت داشت و روحانی بزرگ شهر بود، می گفت:

حاج سید علی بلور فروش که به او آقای بازار قم می گفتند، هرساله در ایام فاطمیه اول روضه مفصلی داشت و مقید بود که حاج شیخ عباس را دعوت کند. ما طلاب در انتظار بودیم تا ایام فاطمیه برسد و حاج شیخ عباس از مشهد بیاید و منبر برود.

خانه ای را که در آن روضه برقرار می شد حاج سید علی بلور فروش با نیت پاک ساخته بود و بیرونی آن را فاطمیه کرده بود وبزرگترین مجلس ایام فاطمیه در آن منعقد می شد. (5)

آیه الله مرحوم حائری هم در ایام فاطمیه دوم در مدرسه فیضیه مجلس روضه داشت، و از حاج شیخ عباس دعوت می کرد، و خود هم درمجلس حضور می یافت. در آغاز جلسه، حاج میرزا علی هسته ای اصفهانی با آن مقام علمیش (6) منبر می رفت و ما خیال می کردیم پس از او مجلس به هم می خورد، ولی پس از آن که حاج شیخ عباس منبرمی رفت نه تنها جمعیت پراکنده نمی شد، بلکه مجلس همچنان گرم بودو علما و فضلا و طبقات مختلف با شور و شوق فراوان به مواعظنافذ حاج شیخ عباس قمی گوش می دادند.

بعد از مجلس عزاداری، مرحوم آیه الله حاج شیخ عبدالکریم حائری جلسه حوزه استفتای خود را با حضور مرحومین آیه الله آقا سیدمحمدتقی خوانساری، و آیه الله شیخ محمدعلی اراکی، و آقا شیخ حسن یونسی، و حاج میرزا محمود روحانی، و میرزا محمدتقی اشراقی در آن خانه قرار می داد.

مرحوم آیه الله نجفی مرعشی نقل می فرمودند:

عجیب بود، که حاج شیخ عباس در مدرسه فیضیه در منبر آیه قرآن می خواند و مردم زار زار گریه می کردند!

آقای رحمانی همدانی واعظ از آیه الله آخوند ملا علی همدانی نقل می کند که محدث قمی در مدرسه فیضیه قم یک منبر تمام در باره میثم تمار صحبت کرده بود. عده ای از طلاب گفته بودند در یک منبراین همه مطلب در باره میثم تمار گفتید؟ و او روی منبر گفته بود:

در حضور حاج شیخ می گویم، شما امروز در قلمرو تشیع محدثی مثل مرا ندارید، با این وصف این همه در باره میثم صحبت کردم، بازهم صحبت می کنم، چون من خواستم، آدم درست کنم و بگویم آدم این ها هستند!

مرحوم آخوند همدانی افزوده بود:

در این حال آیه الله حائری به علامت تصدیق سر خود رامی گردانید. (7)

آقای حاج شیخ حسین انصاریان واعظ و دانشمند معاصر در اثر نفیس خود «عرفان اسلامی » نوشته اند:

یکی از علمای تهران که سالیان دراز در زمان مرجعیت مرجع بزرگ حضرت آیه الله حاج شیخ عبدالکریم حائری در قم مشرف بود، برای این فقیر حکایت کرد:

زمانی که محدث قمی صاحب «مفاتیح » و «سفینه » به قم آمدند،مرحوم حاج شیخ عبدالکریم برای ده شب از وی برای سخنرانی بعداز نماز مغرب و عشا دعوت کرد. آن مرد شایسته و با تقوا دعوت آن جناب را پذیرفت و شب ها در صحن حضرت معصومه(س) جهت مردم وطلاب به وعظ و موعظه پرداخت.

خدمت آیه الله حائری عرضه داشتند نظر شما در باره منابر حاج شیخ عباس قمی چیست؟ با یک دنیا ادب فرموده بودند:

«هر طلبه ای را کنار منبر او ببینم و نشستن او را پای موعظه محدث مشاهده کنم تا سه روز حاضرم تمام نمازهای واجب خود را به او اقتدا کنم، زیرا منابر و مواعظ این مرد در شنونده ایجادروح عدالت می کند


3. این معنی همان است که وقتی قریش آمدند و سه سؤال از پیغمبرکردند: از حقیقت روح، از جهان گشای عادل، از جوانان باایمانی که خوابیدند و309 سال بعد بیدار شدند، و پیغمبر فرمود: فردابیایید که بگویم. و چون فردا و پس فردا و پسین فردا فرود آمدندوحی بر پیغمبر نازل نشد و نتوانست جواب بدهد، تا این که پیک وحی الهی نازل شد و این آیه را آورد: (ولا تقولن لشی ء انی فاعل ذلک غدا الا ان یشاءالله) یعنی: مگو من فردا این کار را خواهم کرد مگر این که قبلا بگویی اگر خدا خواست. کهف(18): 22 و23.

4. ایام فاطمیه یعنی روزهایی که به مناسبت وفات حضرت فاطمه زهرا(س) مجالس عزا می گیرند، یکی 75 روز بعد از رحلت پیغمبر(ص)در (روز 28 ماه صفر) که مصادف است با13 جمادی الاولی، و دوم 95 روز بعد از رحلت رسول خدا(ص) که مصادف است با3 جمادی الثانیه این دو تاریخ هم از لفظ عربی «سبع و تسعین » یا«تسع و تسعین » نشات گرفته که لفظ «سبع » و «تسع » بخصوص زمانی که خط کوفی و بدون نقطه بوده ناشی شده است. مرحوم آیه الله حائری فاطمیه دوم یعنی 95 روز را معتبر می دانسته است.

5. گفتیم که مرحوم حاج سید علی بلور فروش باجناق محدث قمی وهمسر نوه یکی از سه دختر آقا سید زکریا قزوینی، و پدر مرحوم حاج آقا محمد آقازاده بوده که کوچه آقازاده جنب دفتر تبلیغات اسلامی قم به نام او است. خانه او هم بعدها در اجاره مرحوم آیه الله العظمی بروجردی بود که از آن جا بر دنیای شیعه حکومت شرعی داشت.

6. نگارنده، یک منبر مرحوم حاج میرزا علی هسته ای را در مدرسه فیضیه سال 1328 شمسی با حضور مرحوم آیه الله بروجردی دیدم.

می گفتند دو نفر منبری مجتهد هستند، یکی حاج میرزا علی هسته ای و دیگر میرزا محمدتقی اشراقی.

7. این سخن کوتاه را بارها از مرحوم امام خمینی رضوان الله علیه شنیده ایم، و باز هم از رادیو و تلویزیون می شنویم که می گویند: «در بین ما معروف است که می گویند: ملا شدن چه آسان،آدم شدن چه مشکل، شیخ ما (آیه الله حائری) می گفت: آدم شدن محال است!!

8. آیه الله آقا سیدعلی لواسانی.

9. آقای شیخ محمدرضا جعفری.

10. فیلسوف الفقها و فقیه الفلاسفه و استاد بسیاری از فقها ومجتهدین در عصر اخیر.

11. آیه الله شیخ محمد غروی.

12. پدر ایشان آیه الله آقای سید مرتضی خلخالی از علمای اعلام نجف اشرف که سال هااست در زندان رژیم بعث عراق است، با این که سنی بالای نود سالگی دارد!.

پدیدآورنده: علی دوانی