آشیخ اگر تو هم طلبه هستی، درس بخوان، و مباحثه کن. کار تو مطالعه و نوشتن است ما بقیش زیادی است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شیخ اگر طلبه هستی درس بخوان و مباحثه کن
e-/+ 9de

آشیخ اگر تو هم طلبه هستی، درس بخوان، و مباحثه کن. کار تو مطالعه و نوشتن است ما بقیش زیادی است.

 

شیخ اگر طلبه هستی درس بخوان و مباحثه کن

در دوران مشروطه غوغای عجیبی بود و بحث پیرامون مشروطه و استبداد بالا گرفته بود. پیرمردی در حمام بود که شاید هفتاد سال از عمرش گذشته بود. محاسن بلندی داشت و کارگر حمام بود. گفتم: پدر، من می¬خواهم سرم را بتراشم و کیسه و صابون بزنم. گفت بسیار خوب و مشغول کار سر تراشیدن و کیسه کشیدن شد. در ضمن کیسه کشیدن گفتم پدر شما مشروطه ای هستی یا مستبد؟ گفت: من دلاک و کارگر حمام هستم. کار دلاک و کارگر حمام این است که سر بتراشد، کیسه بکشد، و صابون بزند، آشیخ اگر تو هم طلبه هستی، درس بخوان، و مباحثه کن. کار تو مطالعه و نوشتن است ما بقیش زیادی است.

این یک کلمه حرف و موعظه، درس آموزنده ای شد برای من. از حمام آمدم بیرون.  یکسره رفتم حجره و استاد پیدا کردم و شروع کردم به تصنیف و نوشتن و کتاب تألیف کردن. این مطلب را ایشان در اواخر حیاتشان برای فرزندشان نقل کرده بود و می¬گفت به برکت موعظه آن پیرمرد من موفق شدم هشتاد و چهار جلد کتاب تألیف کنم(1).

او پیوسته سرگرم کار بود، عشقی شدید به نوشتن و تألیف و بحث و تحقیق داشت.  هیچ چیز او را از این شوق و عشق منصرف نمی کرد و مانعی در این راه نمی شناخت.

مطالعه و نوشتن مهمترین علایق شیخ عباس قمی

یکی از ویژگی¬های محدث قمی، علاقه فراوان به نویسندگی و مطالعه کتاب بود؛ به طوری که می¬توان گفت زندگی او در کتاب و قلم خلاصه می¬شد حتی هنگامی که برای زیارت به کشورهای دوردست سفر می¬کرد نیز اوقاتش را با کتاب سپری می¬کرد. محدث قمی پس از مناجات و دعا و نماز، سیاحت و استراحت را مطالعه کتاب می¬دانست و کمتر دیده می¬شد که مشغول مطالعه و بررسی کتابی نباشد. در این باره نوشته شده است: « او با عده¬ای از تجار به سوریه مسافرت کرد. آنان می¬گفتند هر وقت ما به سیاحت می¬رفتیم، ایشان می¬نشست و مشغول مطالعه و تالیف می¬شد و هر چه اصرار می¬کردیم با ما بیرون بیاید، امتناع می¬ورزید و شب¬ها هم که ما به خواب می¬رفتیم او مشغول مطالعه و تالیف کتاب می¬شد.» عشق محدث به کتاب آن هم کتابهای حدیثی، نورانیت خاصی به او بخشیده بود. فرزند بزرگ وی در این باره گفته است: «در اول کودکی با مرحوم پدرم هر وقت از شهر بیرون می-رفتم، او از اول صبح تا به شام مرتب به نوشتن و مطالعه مشغول بود.»

آیت اللّه مرعشی نجفی: مفاتیح او را بهترین کتاب یافتم

مرحوم آیت اللّه مرعشی نجفی، در مورد شخصیت حاج شیخ عباس قمی و کتاب مفاتیح الجنان می نویسد: علامه نقّاد، نویسنده کتاب های فراوان، عالم بلند مرتبه، راهنمای دانا در دانش حدیث، مرحوم مَبرور، حاج شیخ عباس قمی، فرزند محمدرضا قمی، از بزرگانِ اساتید ما، در فن روایت می باشد. مفاتیح او را بهترین کتابی یافتم که در باب ادعیه و زیارات و آداب و سنن و مناجات نوشته شده است.

آقا بزرگ تهرانی: هم درس و هم حجره شیخ

شیخ آقا بزرگ تهرانی، هم درس و هم حجره مرحوم حاج شیخ عباس قمی، در مورد شخصیت ایشان می فرماید: رابطه من با شیخ حاج عباس قمی محکم تر از دیگران بود؛ زیرا ما دو نفر اتاق در یکی از مدارس نجف با هم زندگی می کردیم. حتی دو سال بعد از فوت استادمان محدث نوری رحمه الله علیه باهم بودیم و نزد سایر اساتید درس می خواندیم. من همان موقع به خوبی او را شناختم. انسانی کامل و دانشمندی فاضل، آراسته به اخلاقی ستودنی و صفاتی پسندیده بود. مدت ها به هم نشینی او انس گرفتم و جانم با جان او در آمیخت... او پیوسته سرگرم کار بود، عشقی شدید به نوشتن و تألیف و بحث و تحقیق داشت.  هیچ چیز او را از این شوق و عشق منصرف نمی کرد و مانعی در این راه نمی شناخت.

رحلت شیخ عباس قمی

شیخ عباس قمی غروب روز 22 ذی الحجه سال 1359 ه. ق، حالش منقلب گردید و پی در پی نام ائمه اطهار علیه السلام را بر زبان جاری می ساخت. نیمه شب دعوت حق را لبیک گفت و گلی از بوستان علم چیده شد. ایشان در سن شصت و پنج سالگی پس از یک عمر زندگی پربار و تلاش علمی به لقاءاللّه پیوست؛ اما همچنان شمع وجودش نورافشانی می کند. مرحوم آیت اللّه سیدابوالحسن اصفهانی بر جنازه مطهرش نماز خواند و بعد از تشییعی باشکوه، توسط بزرگان و مراجع و عموم مردم، در صحن مطهر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام، کنار مرقد استادش محدث نوری به خاک سپرده شد.


منابع : مفاخر اسلام، جلد یازدهم، بخش یکم، ص 53 "به نقل از مرحوم حاج میرزا علی محدث زاده"


تهیه وتولید گروه حوزه علمیه