این مد است یا بی هویتی؟
پانزده سال یا كمی بیشترداشت، یک شال حریر روی سرش گذاشتهبود، سر نه، پشت سرش گذاشتهبود موهایش را به طرز عجیب و غریبی بافته و تزیین داده بود چندتایی هم تزئینات رنگارنگ به لای موهایش زده بود و....
دخترک، صورتش را مثل نقاشیهایی كه رنگ برجستهاست رنگآمیزی كردهبود، با هزار و یک قلم رنگ و لعاب طراحی هایی روی صورتش بود که به نظرمی آمد حداقل سه ساعت وقت برای این کار صرف کرده باشد. نفهمیدم لبا سی که به تن داشت برای چه عصریه ؟ انگشتری به دست داشت که اژدهای روی آن نظرم را جلب می کرد...
هنوز قیافه این آدم فراموشم نشده بود که دیدم دو مرد دعوایشان شده است. مرد با عصبانیت می گفت برو موهاتو درست کن این چه شکلی برای خودت درست کردی و... پیرمرد راست می گفت انگار لنگر کشتی های خلیج فارس رو صورتش حک کرده بودند، موهاش منو یاد خروس جنگی که در برخی از فیلمها دیده بودم، می انداخت و لباساشو دیگه نگو...
شاید شما هم با چنین افرادی مواجه شده باشید که به دلیل پوشیدن لباس های غیرمعمول و یا اصلاح و آرایش خاص و غیر معمول موی سر و صورت و انجام برخی حرکات متضاد و ناهمخوان با فرهنگ و رسوم اجتماعی جلب توجه می کنند و گاها مورد سرزنش مستقیم یا غیر مستقیم جامعه و خانواده قرار می گیرند. توجیه این قبیل رفتارها به عنوان "مد" کاملا قانع کننده به نظر می رسد و حتی مشاهده می شود که عده ای از معترضان، کم کم در صدد تبعیت از آن شیوه بر می آیند.
مقوله "مد و مدگرایی" پدیده ای است که در دنیای امروز به طور قابل توجهی گسترش یافته است و از مسائل مهم و روز جامعه و از جمله دغدغه های نسل جوان ما نیز محسوب می شود. این موضوع به شكلی بیسابقه و اجتنابناپذیر در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی همه قشرهای جامعه، علی الخصوص جوانان ریشه دوانیده است. مد در واقع تجمع فرهنگ های متفاوت در غالب یک الگو است، به طوری كه بسیاری آن را نشانه رشد و تمدن بالا قلمداد کرده و به كاركردهای مثبت آن در زندگی اجتماعی تاكید می کنند، اما در مقابل عده ای آن را نوعی خودباختگی و بی هویتی می دانند.
چرخی در شهر بزنید جوانهایی را خواهید دید که طوری خود را درست آراسته اند که از شکل و شمایل آدمیزاد دور شده اند و ناخودآگاه شما را یاد سیرک و باغ وحش می اندازند ! یا با تکیه کلام ها و مد های جدیدی مواجه خواهید شد که تا دیروز مصرفی نداشته ولی امروز به نحو عجیبی مورد استقبال مردم قرار گرفته و مصارف متعددی هم پیدا کرده اند. واقعا چه بر سر جامعه ما آمده است. چند سال پیشتر، در گروه دوستان دغدغه های تحصیل، شغل مناسب، آموزشهای مرتبط با مهارتهای دلخواه جوانان و ... مورد بحث و گفتمان قرار می گرفت؛ اما وقتی هم اکنون در جمع دوستان قرار گیرید در نهایت ناباوری متوجه خواهید شد که چقدر دغدغه های ذهنی جوانان چند سال کوچکتر از ما، فقط چند سال کوچکتر، متفاوت شده و حول و حوش چه محورهای سطحی و موقتی چرخ می زند.
دغدغه های جوانان چیست؟
اکثر آنها مشتاقانه به دنبال این هستند که بدانند آخرین مد سال چیست؟ در کانال های ماهواره ای، ژورنال های سالیانه، سی دی ها، اینترنت چه مدل لباس یا مو تبلیغ می شود، و یا فلان ستاره سینما یا بازیکن ورزشی مشهور داخلی و خارجی، بیشتر ترجیح می دهد کدام لباس را بپوشد، موهای خود را به چه سبکی آرایش می دهد، تکیه کلام جدیدش چیست و... خلاصه آنکه به دنبال الهام گرفتن از تفکرات شخصیت های نام آشنا و غریب و هر آنکه به ظاهر و فقط احساس می کنند "بت پرستش" مناسبی است و می توان از او تقلید کرد، می باشند.به طور حتم و مطلق نمی توان مد و مدگرایی را انکار و آن را امری ناپسند تلقی کرد، اما پذیرش کامل و بی چون و چرای آن نیز منطقی و عاقلانه به نظر نمی رسد.
این که یک جوان این حق و آزادی را دارد که پوشش دلخواه خود را انتخاب کند واز چیزهای شیک و زیبا استفاده کند اصلاً بد نیست، یا این که پیرو چه طرز فکری باشد ونهایت استفاده را از تکنولوژی جدید داشته باشد و... هیچ حرف و انتقادی نیست؛ منظور من، تقلیدهای كوركورانه و عدم توجه به آثار و پیامد این قبیل رفتارها و مصرف گرایی بی رویه جوانان است که موجب شده جوانان بدون توجه به نظام اعتقادی، فرهنگی، اجتماعی جامعه خود و بدون شناخت از آداب و رسوم و ترجیحات ارزشی فرهنگ های ممالک دیگر به صرف تبلیغات ماهواره ای، مشاهده برخی از مدها در دوستان و آشنایان و حس حسادت و چشم و هم چشمی، چشم و گوش بسته از این مدها تبعیت کنند و خلاء های شخصی و وقت خود را با اهداف زود گذر و استفاده بی رویه پر کنند و ارزش خود و دیگران را با آن مورد ارزیابی قرار دهند. به عبارتی دیگر، مد چیز خیلی خوبی است اما شخص باید فرهنگ درست استفاده کردن از مد را نیز بیاموزد تا بتواند از آن نهایت لذت را هم ببرد.
درست است که برخی والدین در مقابل تعدی فرزندانشان عکس العمل ناپخته و نسنجیده ای دارند اما وقتی نسل جوان به خاطر برخی از رفتارها مورد سوال قرار می گیرند بلافاصله حالت تهاجمی به این وضعیت می گیرند و تضاد فکری نسل گذشته و امروز را یادآور می شوند وعلاقه مندی افراطی به موضوع نشان می دهند و این احساس در آنها شکل می گیرد که باید هر طور شده آن چیز منع شده را به دست آورند و از این طریق تا جنگ و ستیز با بزرگترها و دهن کجی به رسومات اجتماعی پیش می روند .
از قدیم گفته اند: "لباس هر کس نشان دهنده نوع شخصیت و طرز فکر اوست"
در اذهان ما ایرانی ها این اندیشه درست تلقی شده و همگی آن را با درجات متفاوتی پذیرفته ایم و به یک فرد از بحر جامه بر تنش ارج و ارزش قائل می شویم و قضاوت می کنیم مثلا از پوشاک پلیس بر تن یک فرد می توانیم برخی از رفتارهای مشخصه آن فرد را حدس بزنیم که ممکن است درست باشد یا نه؟ به عبارتی، ما به انسان ها بیشتر از نگاه جامه می نگریم تا اندیشه وذهن.
مد چیز خیلی خوبی است اما شخص باید فرهنگ درست استفاده کردن از مد را نیز بیاموزد تا بتواند از آن نهایت لذت را هم ببرد
اما همین مصرف گرایی صرف باعث شده، ما نتوانیم برای شناخت یک فرد به ظاهر و نوع پوشش و تفکر او اکتفا کنیم؛ چراکه برخی نوگرایی و تنوع طلبی مد را پذیرفته اند و حتی آن را شور و اشتیاق جوانی می دانند، به همین خاطر در اثر مصرف بی رویه، دچار تغییراتی در سبک زندگی ، اندیشه و شخصیت خود شده اند ؛ اما برخی دیگر، برای پنهان کردن نقاط ضعف شخصیتی شان همچون سرخوردگی وعدم و جود اعتماد به نفس، عقده خود کم بینی، نبود مهارتهای علمی وتخصصی و فقدان مهارت های اجتماعی برای جلب توجه و نظر دیگران به سمت مد و اشکال افراطی آن یعنی اعتیاد به مد پناه برده اند. لذا نمی توان به شخصیت واقعی این دسته از افراد پی برد زیرا اشخاص مختلف با افکار متفاوت، زمینه فکری و سبک زندگی فرد را شکل داده اند و از آنجایی که شخصیت وابسته ای دارند برحسب تغییرات جدید تغییر خواهند کرد. به دلیل همین پنهان ماندن تصویر وجودی، فرد با مشکلات زیادی روبرو خواهد شد و همواره سدی برای ابراز وجود و پیشرفت خود خواهد داشت.
با توجه به ساخت سنی موجود در ایران و به لحاظ اقتضاعات خاص سن جوانی از یک سو، و رشد فناوریهای رسانهای، الگو قرار دادن هنجارهای جوامع غربی و پیامهای فرهنگی متعارض با فرهنگ و سنت ایرانی از سوی دیگر، چالشی بزرگ را میان نسل شکننده و آسیب پذیر امروزی و نسل گذشته موجب شده است که نتیجه آن مد گرایی، تجدد و تحول است.
بدین ترتیب، بایستی در زمینه نگرش به مد دیدگاه میانه رویی را اتخاذ نمود. چرا که ازیک سو، تقلید بی چون و چرا برای فرد به طور خاص و برای جامعه به طورعام، مشكلات فرهنگی و اقتصادی عدیده ای را ایجاد خواهد کرد و از سوی دیگر بی توجهی به این مساله، اساس نظام اعتقادی و كیان نظام اجتماعی جامعه را متزلزل می کند و در نتیجه آن زمینه تسلط فرهنگ بیگانه فراهم می شود.
با فرهنگ سازی در جامعه مدرن امروز و با میانه روی در مدگرایی و گزینش آگاهانه و نظارت بر هماهنگی آن با فرهنگ و چارچوب های فكری و اعتقادی ملیت سرزمین خویش، می توان از پیشرفت ها و دستاوردهای فرهنگی و اجتماعی دیگر ممالک اقتباس کرده و در جهت برطرف ساختن كاستی های موجود در ابعاد مختلف سود جست؛ و به استحكام، رشد ، تعالی فرهنگ و تمدن خود نیز کمک شایانی کرد.
گروه خانواده ایرانی سایت تبیان - نسرین صفری
مقالات مرتبط