تبیان، دستیار زندگی
این توجه كه مرا به زیادتی جمعیت متوجه كرد، در من شادی و فرحی تولید كرد و خلاصه خوشم آمد كه جمعیت این اندازه زیاد است، بنابراین من برای امامت، اهلیت ندارم
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اخلاص شیخ

این توجه كه مرا به زیادتی جمعیت متوجه كرد، در من شادی و فرحی تولید كرد و خلاصه خوشم آمد كه جمعیت این اندازه زیاد است، بنابراین من برای امامت، اهلیت ندارم

محدث قمی

در یكی از ماه‌های رمضان با چند تن از رفقاء از ایشان (محدث قمی) خواهش كردیم كه در مسجد گوهرشاد اقامه‌ی جماعت را بر معتقدان و علاقه‌مندان، منت نهد، با اصرار و ابرام این خواهش پذیرفته شد و چند روز نماز ظهر و عصر در یكی از شبستان‌های آنجا اقامه شد و بر جمعیت این جماعت روز به روز می‌افزود هنوز به ده نرسیده بود، كه اشخاص زیادی، اطلاع یافتند و جمعیت فوق العاده شد؛ یك روز پس از اتمام نماز ظهر به من كه نزدیك ایشان بودم، گفتند: من امروز نمی‌توانم نماز عصر بخوانم رفتند و دیگر آن سال را برای نماز جماعت نیامدند در موقع ملاقات و استفسار از علت ترك نماز جماعت گفتند: حقیقت این است كه در ركوعِ ركعت چهارم، متوجه شدم كه صدای اقتداكنندگان كه پُشت سر من می‌گویند «یا الله یا الله ان الله مع الصابرین» از محلی بسیار دور به گوش می‌رسید، این توجه كه مرا به زیادتی جمعیت متوجه كرد، در من شادی و فرحی تولید كرد و خلاصه خوشم آمد كه جمعیت این اندازه زیاد است، بنابراین من برای امامت، اهلیت ندارم

فرمود: یعنی می گویید یک روز که از سهم امام زمان علیه السّلام نمی خورم نامردی کنم و برای مولایم کار نکنم؟

اخلاص در سربازی امام زمان

مرحوم حضرت آیت الله مروارید قدّس سرّه نقل می کردند که جوان بودم در خدمت حاج شیخ عباس قمی قدّس سرّه در باغی در حوالی مشهد مهمان بودیم. حاج شیخ عباس بعد از سلام و احوالپرسی شروع به نوشتن کرد. گفتند: آقا امروز روز تفریح است فرمود: فکر می کنید من از سهم امام بخورم و عمرم تلف شود! صاحب باغ گفت: آقا غذاها و میوه ها سهم امام نیست، مال شخصی است شما استراحت کنید. فرمود: یعنی می گویید یک روز که از سهم امام زمان علیه السّلام نمی خورم نامردی کنم و برای مولایم کار نکنم؟


فرآوری گروه حوزه علمیه