تبیان، دستیار زندگی
این سوره با حمد و ستایش خداوند آغاز مى‏شود، و با توحید و ایمان و عمل صالح پایان مى‏یابد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیه ای برای بیدار شدن از خواب

(محتواى سوره كهف)‏

قرآن

این سوره با حمد و ستایش خداوند آغاز مى‏شود، و با توحید و ایمان و عمل صالح پایان مى‏یابد.

محتواى این سوره همچون سایر سوره‏هاى "مكى" بیشتر بیان مبدا و معاد و بشارت و انذار است، و نیز به مساله مهمى كه مسلمانان در آن روزها سخت به آن نیاز داشتند اشاره مى‏كند، و آن اینكه یك اقلیت هر چند كوچك باشد، در برابر یك اكثریت هر چند ظاهرا قوى و نیرومند باشند نباید تسلیم گردد، و در فساد محیط حل شود، بلكه همچون گروه كوچك اصحاب كهف باید حساب خودشان را از محیط فاسد جدا كنند، و بر ضد آن قیام نمایند.

آن روز كه توانایى دارند به مبارزه ادامه دهند و در صورت عدم توانایى، هجرت نمایند.

همچنین از جمله داستانهاى این سوره، داستان دو نفر است كه یكى بسیار ثروتمند و مرفه اما بى ایمان و دیگرى فقیر و تهیدست اما مؤمن بود، ولى او هرگز عزت و شرف خود را در برابر آن فرد بى ایمان از دست نداد، و تا آنجا كه مى‏توانست او را نصیحت و ارشاد كرد و سرانجام اعلام بیزارى نمود و پیروزى هم با او بود.

تا مؤمنان در شرائطى همچون آغاز دعوت پیغمبر (ص) بدانند اگر ثروتمندان بى ایمان جنب و جوشى دارند موقت است و خاموش شدنى همانند فقر و تنگدستى افراد با ایمان.

بخش دیگرى از این سوره به داستان موسى و خضر (هر چند نام خضر در این سوره نیامده است) اشاره مى‏كند كه چگونه موسى (ع) در برابر كارهایى كه ظاهر آن زننده بود اما باطنش بر مصلحت نتوانست صبر و حوصله بخرج دهد، ولى پس از توضیحات خضر به عمق مسائل كاملا آگاه شد و از بیتابى خود پشیمان گشت.

این نیز درسى است براى همه، تا به ظواهر حوادث و رویدادها ننگرند، و بدانند در زیر این ظواهر باطنى است بسیار عمیق و پر معنى.

امام رضا علیه السلام مأمون را در حال وضو گرفتن دید كه غلامش روى دست او آب مى‏ریزد، امام با تلاوت جمله‏ى «وَ لا یُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً» به او فهماند كه در وضو و كارهاى عبادى، كمك گرفتن شرك، و موجب بطلان عمل است

بخش دیگرى از این سوره ماجراى ذو القرنین را شرح میدهد كه چگونه شرق و غرب عالم را پیمود، و با اقوام گوناگونى كه سنن و آداب بسیار متفاوتى داشتند روبرو شد، و سرانجام با كمك گروهى از مردم به مقابله با توطئه" یاجوج" و" ماجوج" برخاست و سدى آهنین بر سر راه آنها كشید، و نفوذشان را قطع كرد. تا مسلمانان با بینش وسیعتر خود را براى نفوذ در شرق و غرب جهان آماده سازند و براى مبارزه با" یاجوجها" و" ماجوجها" دست اتحاد بهم دهند!.

قرآن

جالب اینكه در این سوره به سه داستان اشاره شده (داستان اصحاب كهف داستان موسى و خضر و داستان ذو القرنین) كه بر خلاف غالب داستانهاى قرآن در هیچ جاى دیگر از قرآن سخنى از اینها به میان نیامده است (تنها در سوره انبیاء آیه 96 به مسئله یاجوج و ماجوج بدون ذكر نام ذو القرنین اشاره شده است) و این یكى از ویژگیهاى این سوره است.

از آنجا كه یكى از مهمترین بخشهاى این سوره داستان قیام جمعى از جوانان با شخصیت، بر ضد طاغوت و دجال زمان خود بود، قیامى كه جان آنها را بخطر افكند و تا سر حد مرگ پیش رفتند، اما خدا آنها را حفظ كرد، توجه به این واقعیت مى‏تواند نور ایمان را در دلهاى آماده شعله‏ور سازد و او را در برابر گناهان و وسوسه دجالان و حل شدن در محیط فاسد حفظ كند.

توصیف هاى تكان‏دهنده‏اى كه از مجازاتهاى دوزخ در آیات این سوره بچشم میخورد، و همچنین سرنوشت شومى كه در انتظار مستكبران است. و در آیات این سوره انعكاس وسیع یافته، و توجه به علم بى پایان خدا كه در ضمن مثال جالبى در این سوره منعكس است همگى مى‏تواند این اثر را تكمیل نماید.

به هر حال محتوای این سوره از هر نظر پر بار، و تربیت كننده مى‏باشد.

سیری در آیه آخر سوره كهف

قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ یُوحى‏ إِلَیَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ كانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً (كهف/110)

بگو: همانا من بشرى همچون شمایم (جز اینكه) به من وحى مى‏شود كه خداى شما خداى یگانه است. پس هر كه به دیدار پروردگارش (در قیامت و به دریافت الطاف او) امید و ایمان دارد، كارى شایسته انجام دهد. و هیچ كس را در عبادت پروردگارش شریك نسازد.

بخش دیگرى از این سوره به داستان موسى و خضر (هر چند نام خضر در این سوره نیامده است) اشاره مى‏كند كه چگونه موسى (ع) در برابر كارهایى كه ظاهر آن زننده بود اما باطنش بر مصلحت نتوانست صبر و حوصله بخرج دهد، ولى پس از توضیحات خضر به عمق مسائل كاملا آگاه شد و از بیتابى خود پشیمان گشت
قرآن

در این آیه هم توحید، «إِلهٌ واحِدٌ» هم نبوّت، «یُوحى‏ إِلَیَّ» و هم معاد، «لِقاءَ رَبِّهِ» هم امید به رحمت الهى، «یَرْجُوا» هم تلاش در رسیدن به آن، «فَلْیَعْمَلْ» و هم اخلاص در عمل «لا یُشْرِكْ» آمده است. از این جهت پیامبر (صلى اللَّه علیه و آله) فرمود: اگر تنها آیه‏ى آخر سوره‏ى كهف بر امّت من نازل مى‏شد، براى آنان كافى بود. (تفسیر درّ المنثور)

در روایات بسیارى در ذیل این آیه، از اهمیّت اخلاص و خطر ریا و شرك خفىّ، سخن به میان آمده است.

امام رضا علیه السلام مأمون را در حال وضو گرفتن دید كه غلامش روى دست او آب مى‏ریزد، امام با تلاوت جمله‏ى «وَ لا یُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً» به او فهماند كه در وضو و كارهاى عبادى، كمك گرفتن شرك، و موجب بطلان عمل است. (تفسیر مجمع البیان)

در حدیث آمده است: هر كس هنگام خوابیدن این آیه را بخواند، هر ساعتى كه بخواهد از خواب بیدار مى‏شود. (تفسیر نور الثقلین)

برداشتهایی از آیه كریمه:

1ـ نباید خود را بیش از آنچه هستیم معرّفى كنیم، پیامبران خود را بشر مى‏دانستند. «أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ»

2ـ شرط نبوّت، انسان بودن است تا پیامبر در عمل نیز الگوى دیگر انسان‏ها باشد. «أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ»

3ـ رهبران الهى باید جلو غُلوّ و مبالغه‏ها را بگیرند. «أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ»

4ـ براى كار خدایى كردن، حتّى امید به پاداش الهى كافى است گرچه یقین نباشد. «فَمَنْ كانَ یَرْجُوا ... فَلْیَعْمَلْ»

5ـ امید در انسان باید به صورت یك حالت دائمى و پیوسته باشد، نه لحظه‏اى. «فَمَنْ كانَ یَرْجُوا»

6ـ امید بدون عمل، كارساز نیست. «یَرْجُوا، فَلْیَعْمَلْ»

7ـ مرگ براى همه حتمى است، امّا ارزشمندتر آن است كه انسان آرزوى ملاقات با خدا را داشته باشد. «یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ»

8ـ شرك، به هر نحوى باشد ممنوع است. «لا یُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً»

9ـ ارزش كارها در سه جهت است: اصل كار، انجام دهنده‏ى كار و نیّت و هدف آن. در این آیه هر سه جهت آمده است. «عَمَلًا صالِحاً، فَمَنْ كانَ یَرْجُوا، وَ لا یُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ»

10ـ این آیه، هم توحید در الوهیّت را بیان مى‏كند، «إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ» هم توحید در ربوبیّت و عبادت را. «لا یُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً»

نوشته آمنه اسفندیاری – گروه دین و اندیشه تبیان


منابع:

1- تفسیر، نور ج7

2- تفسیر نمونه، ج 12

3- تفسیر مجمع البیان

4- تفسیر نورالثقلین