تبیان، دستیار زندگی
بی فایده ترین نوع نگاه به زندگی این است كه براى رسیدن به آرامش، به دنبال آسایش باشیم. آرامش خیال ما در گروی غنائت مادی نیست ؛ در گروی رضایت قلبی است .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

از عصر بوق تا عصر برق

پیش به سوی عشق و آرامش

تاریخ ، مدام كهنه می شود . راه می رود و راه می رود .  تاریخ این روزها ،خسته تر از دیروزها شده ، از بس راه رفته و راه رفته و راه رفته . خسته شده از این همه تكرار ! از این همه آدمهای تكراری كه فقط پز روشن فكری و امروزی بودن دارند ، ولی در اصل همانند كه سالها و قرن ها پیش بودند و هستند و انگار تا ابدالدهر خواهند بود .

تاریخ آدمها ، از عصر بوق تا عصر برق ، هیچ فرقی نكرده است . تاریخ آدمها ،  از همان درخت سیب معروف گرفته تا همین عصر روبات و تكنولو‍ژی امروز ، كپی برابر اصل است ، با تفاوتی چند بر نوع لباس پوشیدن  و گونه ی حرف زدن  و دیگر ظواهر جدا از باطن .

به نظر نگارنده ، این اصطلاحات " قدیم این جوری بود و اون جوری نبود "و غیره ،  یا " عجب دوره زمونه ای شده ! اون وقت ها یه جور دیگه بود " و غیره ، تماما باطل است و بی اساس . اگر دقیق تر نگاه كنیم ، با ایجاد هر تغییر در زندگی آدمها ، از طرف دیگر این تغییر جبران شده و باعث گردیده كل زندگی به یك مجموعه ی مثل هم تبدیل شود .

بی فایده ترین "نوع نگاه به زندگی" این است كه براى رسیدن به آرامش، به دنبال آسایش باشیم. آرامش خیال ما در گروی غنائت مادی نیست ؛ در گروی رضایت قلبی است .

مثلا :

قدیم تر ها : خانم ها ی خانه سر حوض حیاط می نشستند و رخت می شستند .

امروز : ماشین لباسشویی لباس ها را می شوید .

جبران وقت اضافی : ساعات اضافی كار زن و مرد در خارج از خانه جهت پرداخت قبض برق و ...

قدیم تر ها : نان صبحانه و گوشت نهار را همان  صبح می خریدند و می خوردند . غذا روی سه فتیله با مدت زمان زیادی درست می شد .

امروز: نان و گوشت و سبزی ، فریزری است . بهترین غذاها در عرض نیم ساعت در مایكروویو درست می شود .

جبران وقت اضافی : ساعت ها نشستن در اتاق انتظار دكتر ها ی تغذیه و سلامت و اعصاب و روان ، به جهت استفاده از مواد غذایی نا سالم و بی فایده ، یا بیماری های مرموز ناشی از اشعه ها و هورمون های تزریقی به گوشت و مرغ و غیره .

از زندگی لذت ببرید !!!

این روزها را به خیال باطل ، دوره ی "عصر آسایش و عدم آرامش " نامیده اند ولی به نظر نگارنده مواد جبرانی آسایش این روزها ، امروز را هم شبیه دیروزها كرده است . از دیروز تا به امروز ، هر چه هست و بوده است ، نوع نگاه آدمها به زندگی بوده كه نوع آسایش و آرامش شان را تضمین كرده ، نه دوره ای كه در آن زندگی می كردند و می كنند .

در مقوله ی  آسایش و آرامش ، باید انسانها را به دودسته ی آرام و متشنج تقسیم كرد ؛ نه  زمان را به دو دسته ی قدیم و جدید .

حال به آرامشی می اندیشیم كه در ورای زمان و مكان ، متعلق به انسانیت انسانهاست ؛ درهر دوره از تاریخ و هر جای این كره ی خاكی :

براى رسیدن به آرامش، به دنبال آسایش نباش !

بی فایده ترین "نوع نگاه به زندگی" این است كه براى رسیدن به آرامش، به دنبال آسایش باشیم. آرامش خیال ما در گروی غنائت مادی نیست ؛ در گروی رضایت قلبی است . اینكه هركه هستی و هر چه داری ،به آنچه داری راضی باشی و مدام به آنچه نیستی و آنچه نداری  رشك نورزی . اینكه برای رسیدن به اوج قله ی مادی و معنوی ، تلاش كنی و فكر كنی و راه روی ، نه اینكه بایستی و كاسه ی "چه كنم ، چه كنم " دست بگیری و امروز و فردا كنی و چشم انتظار لحظه ای باشی كه كسی از راه برسد و تو را با خود ببرد و تو واله و منفعل با او بروی و ....

اهل دو چیز نباش : جدل و توجیه

خداوند انسان را آفرید و انسان ، توجیه را !! چرا حقیقتی را كه پذیرفته ایم ، با هزار حیلت عقلی منكر می شویم و توجیه می كنیم ؟ تا خیالمان راحت شود ؟ تا مسئولیتش از گردنمان برداشته شود؟ آن وقت به آرامش می رسیم ؟ آیا می توان با انكار حقیقت ، به آرامش ذهنی رسید ؟ آیا همیشه و هركجا یك چیز آزاردهنده ته ذهنمان را قلقلك نمی دهد كه خواب و خوراك مان را خراب كند ؟ آیا توجیه و جدل و بحث و استدلال های بی سرانجام ، ذهنمان را خسته تر و پریشان تر نمیكند؟

این روزها را به خیال باطل ، دوره ی "عصر آسایش و عدم آرامش " نامیده اند ولی به نظر نگارنده مواد جبرانی آسایش این روزها ، امروز را هم شبیه دیروزها كرده است.

اوج کمالات انسان، در اوج سختى ها به دست مى آید

در طول تاریخ ، هرجا كه سختی ها و مشقت ها به اوج خود رسیده است ، خلاقیت ها و موفقیت ها بیشتر بوده است . مثلا لطایف و بدایع شعری خواجه حافظ شیرازی در شعر هیچ شاعر دیگری یافت نمی شود . حتما فكر می كنید جناب حافظ از صبح تا شب كاری جز پرسه زدن در باغ های پر گل و درخت شیراز و شكفته شدن طبع شاعری اش نداشته و مدام در جمع دوستان گل می گفته و گل می شنیده! ولی تاریخ ایران در قرن هشتم هجری ، حكایت از جنگ های بی بدیل و خونریزی های وحشتناك دارد .

حتما خودتان هم تجربه كرده اید ! روزهای امتحان و پرمشغله  ، از لحظه لحظه ی روزتان استفاده می كنید . انگار آن روز طولانی تر شده ! درحالیكه درست همان 24 ساعت های بقیه ی عمر است كه ناغافل سپری می شود و ناگهان شب می شود و می گوئیم : "چقدر زود هوا تاریك شد ! ما كه كاری نكردیم ! "ولی هوا مثل همیشه و سروقت تاریك شده ؛ این مائیم كه بازی منظم عقربه های ساعت را به بازی گرفته ایم  .

هیچ كس به آسایش واقعی نخواهد رسید

هیچ كس در این دنیا به آسایش واقعی نمی رسد . مطمئن باشید ! اگر به آیات قرآن یقین دارید ، مطمئن باشید كه " هیچ كس به آسایش واقعی نخواهد رسید " ؛ زیرا خداوند در قرآن كریم فرموده است كه ما انسان را در سختی آفریده ایم  . پس هرچه این كره ی خاكی بگردد و هرچه این عقربه های بیچاره دنبال هم بدوند ، روزگار بر وفق مراد این آدمها نمی چرخد و نخواهد چرخید . اغلب انسان ها ، در هر شرایطی كه باشند ، مثل آدم های كور ، دستشان به دنبال چیزی می گردد ؛ و اگر یافتند ، دست بر نمی دارند و بازهم دنبال چیز دیگری می گردند . با این حال ،  می توان ذهنی آرام و بی دغدغه داشت . چگونه ؟

یاد خدا ، آرامش دهنده ی قلب هاست 

دل، مرکز آرامش و اطمینان است و چه چیز مطمئن تر از خدا ، برای بی قراری و ناآرامی ؟

ناامید نباشید ! هیچ چیز مثل  ناامیدی ، دشمن آرامش نیست . مطمئن باشید كه همه چیز روبه راه است ، اگر خدا بخواهد.

گروه خانواده و زندگی تبیان - نویسنده : سرور حاجی سعید

تنظیم : ندا داودی

مقالات مرتبط :

آرامشی یافت شدنی