تبیان، دستیار زندگی
کلید رمز پارادوکس در این است که قبول کنیم هر پیش گوئی و نظریه ای راجع به حوادث آینده به دو صورت جلوه می کند ....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تخم مرغی که نباید باشد ولی هست !!!

(قسمت سوم)

آنچه در گذشته خواندید...

تخم مرغی که نباید باشد ولی هست !!!

در سال 1913 میلادی ،جردن  ریاضیدان انگلیسی پارادوکس دیگری به نام تابلو را مطرح کرد که استدلال در مورد آن شبیه استدلال های گفته شده می باشد.

 پارادوکس او در مورد تابلویی مطرح شد که یک طرف آن نوشته شده است "جمله پشت این تابلو صحیح است" و در طرف دیگر نوشته شده است "جمله پشت این تابلو غلط است".

از چنین استدلال هایی که هیچ وقت نتیجه ای گرفته نمی شود و هر کس می تواند آن را با منطق خود بررسی کند.

مثلاً در مورد جعبه ها و تخم مرغ اگر شما با این تصور که در جعبه شماره 1 است کار را آغاز کنید و این جعبه را خالی بیابید و با فرض وجود تخم مرغ در جعبه شماره 2 و باز هم خالی یافتن این جعبه کار را ادامه دهید تا مثلا در جعبه هشتم تخم مرغ را بیابید

آیا می توانید ادعا کنید که توانسته اید این اتفاق را پیش گویی کنید؟! مسلماً خیر ، تا زمانی که در جعبه را باز نکنید و از صحت وجود تخم مرغ مطمئن نشوید نمی توانید ادعایی هم داشته باشید .

در سال 1961 یک ریاضی دان اسکاتلندی به نام توماس ابیرن در مجله علمی تحت یک مقاله که عنوان این مقاله خود تا حدی پارادوکس است چنین مسائلی را این گونه بررسی می کند، او در مقاله "آیا ممکن است حوادث اتفاقی هرگز اتفاق نیفتد؟" می گوید :

کلید رمز پارادوکس در این است که قبول کنیم هر پیش گویی و نظریه ای راجع به حوادث آینده به دو صورت جلوه می کند، به طوری که باید پیش گویی یک نفر را صحیح بدانیم در حالی که اظهار نظر دیگران را درباره این پیش گویی تا بعد از وقوع حادثه ناصحیح فرض کنیم.

با مثالی ساده این ایده را بررسی می کنیم :

فرض کنید یک نفر جعبه ای را به دست شما می دهد و می گوید جعبه را باز کنید یک تخم مرغ در آن خواهید یافت. پیش گویی او از نظر خودش صحیح است و به گفته ی خودش اعتماد دارد ولی شما تا جعبه را باز نکنید نمی توانید به صحت پیش گویی او اطمینان داشته باشید.

همین اصل در مورد پارادوکس های قاضی و زندانی، جعبه ها و تخم مرغ و ... نیز صادق است. هر کدام می دانند که پیش گویی و گفته شان صحیح است ولی اگر ما گفته آنان را به عنوان مدرکی برای درستی پیش گویی خودمان و نادرستی ادعای آن ها استفاده کنیم نادرستی و بی اعتباری گفته آن ها به نادرستی پیش گویی ما منجر می شود و این روند به صورت سلسله مراتبی ادامه می یابد.

همانند آنچه که در مورد پارادوکس تابلو داشتیم اعتماد به یک طرف تابلو نقض طرف دیگر و نقض یک طرف، نادرستی اعتماد ما را به آن طرف تابلو نتیجه می دهد و این جریان به صورت بی پایان ادامه پیدا می کند.

مشاهده می کنید که به طور کلی در پارادوکس ها حتی مشکل ترین آن ها، همان طرز بیان و کلمات است که باعث گمراهی می شود.

مرکز یادگیری سایت تبیان - تهیه: کلبه آفرینش فکر

تنظیم: سمیرا بادامستانی