تبیان، دستیار زندگی
در یک روز جمعه، دادگاه شخصی را به مرگ محکوم کرد. ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تخم مرغی که نباید باشد ولی هست !!!

(قسمت اول)

تخم مرغی که نباید باشد ولی هست !!!

در یک روز جمعه، دادگاه شخصی را به مرگ محکوم کرد. قاضی به زندانی محکوم گفت : "ظهر یکی از روزهای هفته آینده حکم اعدام درباره ی تو اجرا خواهد شد، ولی ما آن روز را برای تو مشخص نخواهیم کرد و تو هرگز قبلا از آن روز اطلاعی پیدا نخواهی کرد و فقط شش ساعت قبل، یعنی صبح روز اجرای حکم، موضوع را به تو اطلاع خواهیم داد".

قاضی مذکور شهره همه عالم به ذکاوت و وفای به عهد بود و همیشه دقیقا به گفته خود عمل می نمود. زندانی به همراه وکیلش به سلول داخل شدند و هر دو بسیار ناراحت بودند که ناگهان وکیل با لبخند و با صدای بلندی گفت: اجرای حکم قاضی امکان ندارد.

زندانی گفت : چرا ؟ مگر می شود ؟!

وکیل مدافع پاسخ داد : اجازه بده تا برایت شرح دهم : مسلماً آن ها روز جمعه آینده نمی توانند تو را اعدام کنند زیرا در این صورت تو تمام روزهای هفته و همچنین بعد از ظهر پنجشنبه زنده خواهی بود و بعد از ظهر پنجشنبه برای تو مسلم خواهد شد که  فردا یعنی جمعه ظهر اعدام می شوی، پس تو یک روز قبل از اجرای حکم آن را پیش بینی کرده ای و این موضوع خلاف حکم قاضی بوده و گفته ی او را بی اعتبار خواهد کرد. پس روز جمعه از فهرست حذف می شود!

با برهانی مشابه روز پنجشنبه آینده هم نمی تواند روز اجرای حکم باشد، چرا که جمعه از فهرست حذف شده است، پس روز پنجشنبه آخرین روز برای اجرای حکم است و لذا تو می توانی روز چهارشنبه آن را پیش بینی کنی. به همین ترتیب چهارشنبه و سه شنبه و دو شنبه و یکشنبه هم نمی توانند روز اجرای حکم باشند و فقط فردا یعنی شنبه باقی مانده است.

زندانی گفت : و اما فردا نیز اجرای حکم برای آن ها غیر ممکن است چون در این صورت من امروز موضوع را خواهم فهمید!

ملاحظه می شود از لحاظ منطقی هیچ تناقضی در حکم قاضی جهت اعدام زندانی وجود ندارد اما دیدید که چگونه این حکم با استدلال وکیل غیر قابل اجراست.

چنین مسائلی در ریاضیات در حیطه منطق قرار می گیرند و معمولا آن ها را پارادوکس یا تناقض می نامند.

در سال 1951 میشل سکریون استاد منطق دانشگاه ایندیانا این مقاله پیچیده و گیج کننده را در یک روزنامه فلسفی منتشر کرد که در آن موضوع جدیدی را مطرح کرده و آن را"پارادوکس خارق العاده و بدیع" نامیده بود.

هر موضوعی که متضاد با قضاوت عمومی و از لحاظ ظواهر امر غیر ممکن به نظر برسد ولی دارای واقعیت باشد و با هیچ نوع منطق و استدلالی قابل رد کردن نباشد "پارادوکس" نامیده می شود.

با توجه به دلایل گفته شده به نظر می آمد که حکم قاضی باعث نقض حکم خودش شده است، اگر حکم را اجرا کند خلاف حکم خود عمل کرده است و اگر اجرا نکند باز هم خلاف گفته خود رفتار نموده است!

از این قبیل مسائل در ریاضیات فراوانند که شمار زیادی از آن ها تا کنون حل نشده باقی مانده اند و هیچ نظر قطعی راجع به درستی یا نادرستی آن ها داده نشده است. حال پس از همه این بحث ها ممکن است اشخاصی باشند که بیان کنند این مسئله بسیار روشن است و یا برعکس بسیار بی معنی است. اما به هیچ وجه این طور نیست، بلکه موضوع کاملا جدی است.

بار دیگر به همان مسئله زندانی بر می گردیم:

زندانی با یک منطق غیر قابل تردید متقاعد شده است که بدون نقض شرایط آورده شده در حکم، امکان اعدام او وجود ندارد، یعنی حکم غیر قابل اجراست ولی با کمال تعجب صبح دوشنبه مسئول اجرا وارد سلول می شود و به او خبر می دهد:

"امروز ظهر حکم اجرا خواهد شد".

به طور حتم زندانی بر طبق دلایلی که وکیل بیان کرده بود چنین انتظاری را نداشته و عجیب تر آن که اکنون ملاحظه می شود در حکم قاضی هیچ تناقضی وجود نداشته و اجرای حکم می تواند کاملا بر طبق پیش گویی های قاضی باشد.

مرکز یادگیری سایت تبیان - تهیه: کلبه آفرینش فکر

تنظیم: سمیرا بادامستانی